امپراتوری تأویل؛ واکنش به جای فهم
در ادامه مجموعه یادداشتهایی که به پدیده ذهن تأویلی در فرهنگ ایرانی میپردازند، اینبار میخواهیم از منظر دیگری به موضوع نگاه کنیم: واکنشهای روشنفکرانهای که نهتنها به تقویت نگاه تأویلی دامن میزنند، بلکه خود در بطن همان فرهنگ تأویلمحور شکل گرفتهاند.
امین شاهد، منتقد و پژوهشگر: در ادامه مجموعه یادداشتهایی که به پدیده ذهن تأویلی در فرهنگ ایرانی میپردازند، اینبار میخواهیم از منظر دیگری به موضوع نگاه کنیم: واکنشهای روشنفکرانهای که نهتنها به تقویت نگاه تأویلی دامن میزنند، بلکه خود در بطن همان فرهنگ تأویلمحور شکل گرفتهاند. اگر در یادداشت هشتم، از فضاهای نمایشی، کلاسهای نقد و «صنعت استیتمنت» در هنرهای تجسمی گفتیم، اینجا قصد داریم به نمونهای مشخص و عمومیتر نگاه کنیم که در روزهای اخیر واکنشهای زیادی برانگیخته: ماجرای «امپراتور کوزکو».
زینب موسوی، طنزپرداز ایرانی که در شبکههای اجتماعی با نام «امپراتور کوزکو» شناخته میشود، در یکی از اجراهای خود با لحنی هجوآمیز به برخی ویژگیهای شعر فردوسی و سبک روایت شاهنامه پرداخت. همین طنز، با وجود لحن غیرجدی و کنایهآمیزش، به سرعت تبدیل شد به جنجالی در سطح رسانهها و فضای عمومی. عدهای او را به توهین به میراث ملی متهم کردند، برخی دیگر او را ابزار پروژهای سیاسی دانستند و حتی کار به تهدید و احضار هم کشیده شد. اما جدا از درستی یا نادرستی خود اجرا، آنچه برای ما مهم است، نوع واکنشها و نظام تأویلسازیای است که بهسرعت بر آن سوار شد.