تهدید جدی برای نوجوانان و جوانان / مصرف گل در تهران از شیشه سبقت گرفت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، ساسان سوری، مصرف مواد مخدر در سالهای اخیر در ایران با تغییراتی همراه بوده است، اگر پیشتر شیشه و هروئین در صدر نگرانیهای پلیس و خانوادهها قرار داشتند، امروز مادهای با نام «گل» یا همان ماریجوانای صنعتی جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است.
سخنان امروز سردار محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ بهخوبی این واقعیت را روشن میکند، او هشدار داده است که «مصرف گل در تهران امروز در رتبه اول مصرف مواد مخدر قرار دارد و حتی از شیشه نیز فراتر رفته است»، این جمله بهتنهایی نشان میدهد که مسئله اعتیاد در پایتخت وارد مرحله تازهای شده و نیازمند توجهی ویژه از سوی خانوادهها، مسئولان و جامعه است.
ظاهری فریبنده اما باطنی خانمان سوز
گل در ظاهر یک گیاه طبیعی معرفی میشود و همین ظاهر فریبنده سبب شده بسیاری از نوجوانان و جوانان گمان کنند که با مادهای کمخطر روبهرو هستند، در واقعیت، اما ترکیبات شیمیایی و دستکاریهای ژنتیکی سبب میشود که «گل» قدرتی اعتیادآورتر و آسیبزاتر از مواد سنتی پیدا کند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ به درستی بر این نکته تأکید کرده که رتبه اول مصرف مواد مخدر در پایتخت امروز متعلق به گل است، و این یعنی هم دامنه مصرفکنندگان گستردهتر شده و هم سن شروع مصرف کاهش یافته است.
یکی از جدیترین نگرانیها پایین آمدن سن مصرف است، گزارشها نشان میدهد که نوجوانان دبیرستانی و حتی دانشآموزان مقطع راهنمایی نیز به سمت گل کشیده شدهاند، بخشی از این امر به دلیل نبود آگاهی کافی و تبلیغات غلط در فضای مجازی است که مصرف گل را نوعی تجربه لذتبخش و بیخطر جلوه میدهد، این در حالی است که مصرفکنندگان پس از مدت کوتاهی درگیر عوارضی میشوند که بهسختی قابل جبران است.
یکی از مصرف کنندگان میگوید: «به عنوان کسی که مصرف روزانه داشتم، اگر وابسته بشید واقعاً روانی خواهید شد، به دروغ میگفتند ترک کردنش خیلی آسان است، اما واقعیت این است که پر از ترس، توهم و اضطراب میشوی، صداهای داخل مغزم قطع نمیشد و تیکهای عصبی هر روز بیشتر میشد.
چشمهایم گود افتاده بود، اولش لذت داشت، اما بعد از مدت کوتاهی همه چیز تبدیل به کابوس شد، این روایت بهخوبی نشان میدهد که جذابیت اولیه مصرف گل خیلی زود جای خود را به یک کابوس دائمی میدهد».
عوارض کوتاهمدت و بلندمدت مصرف گل
برای شناخت بهتر تهدیدی که گل برای جامعه ایجاد میکند، باید عوارض مصرف آن را بهطور دقیق بررسی کرد، در کوتاهمدت، مصرفکنندگان دچار اختلال در تمرکز، تغییرات خلقی، توهم، بیقراری و اضطراب میشوند، این تغییرات در همان روزها و هفتههای نخست مصرف نمایان میشود و توانایی افراد را برای انجام امور روزمره کاهش میدهد، خوابهای آشفته، بیانگیزگی و ترس از جمعهای دوستانه یا خانوادگی، از نخستین نشانههایی است که اطرافیان میتوانند به آن پی ببرند.
اما آنچه خطرناکتر است، عوارض بلندمدت مصرف گل است، مطالعات پزشکی نشان دادهاند که ماده مؤثره موجود در گل، توانایی بدن در مقابله با عفونتها را کاهش میدهد و سیستم ایمنی را تضعیف میکند.
مصرفکنندگان در برابر بیماریهای ویروسی و باکتریایی آسیبپذیرتر میشوند و بدنشان مقاومت لازم را از دست میدهد، از سوی دیگر، بر سیستم تولیدمثل نیز اثرات منفی میگذارد و میتواند باروری را کاهش دهد، کیفیت اسپرم را پایین بیاورد و حتی چرخه هورمونی در زنان را مختل کند.
از منظر روانی، مصرف طولانیمدت گل موجب از دست رفتن اعتماد به نفس، کاهش ابتکار و هوش، و تخریب سلولهای مغزی میشود.
یکی دیگر از جوانانی که تجربه مصرف گل داشته، چنین توضیح میدهد: «عوارضش برای من شامل از دست دادن اعتماد به نفس به دلیل اضطراب شدید بود، قوه ابتکارم از بین رفت و حس میکردم سلولهای مغزم یکییکی نابود میشود.
توهم همیشگی داشتم و از جمع میترسیدم، خوابم آرام نبود و در ذهنم دائم یک گفتوگوی بیپایان جریان داشت که باعث میشد از همه فاصله بگیرم، این اعترافات نشان میدهد که گل نه تنها جسم بلکه روح و روان مصرفکننده را بهطور کامل تحت سلطه میگیرد.»
عوارض بلندمدت گل در رفتار اجتماعی افراد نیز آشکار است، پرخاشگری، انزواطلبی، از دست دادن انگیزه برای تحصیل یا کار، و در نهایت ورود به مسیر بزهکاری، از پیامدهای غیرقابل انکار آن است، خانوادهها اغلب زمانی متوجه این تغییرات میشوند که فرزندشان درگیر مصرف روزانه و وابستگی شدید شده و ترک کردن بسیار دشوار است.
ضرورت آگاهیرسانی و نقش جامعه در مقابله با مصرف گل
سخنان سردار محمدیان که مصرف گل را بالاتر از شیشه در تهران معرفی کرد، تنها یک هشدار پلیسی نیست، بلکه باید آن را زنگ خطر اجتماعی و فرهنگی دانست.
مقابله با این پدیده صرفاً با بازداشت و برخورد انتظامی ممکن نیست، بلکه نیازمند یک حرکت همهجانبه در عرصه آگاهیرسانی، آموزش و پیشگیری است.
اگر خانوادهها ندانند که ظاهر گیاهی گل به معنای بیخطر بودن آن نیست، و اگر نوجوانان و جوانان آگاه نشوند که این ماده میتواند آیندهشان را نابود کند، موج مصرف همچنان گستردهتر خواهد شد.
نهادهای آموزشی و فرهنگی باید با صراحت درباره عوارض گل سخن بگویند و رسانهها لازم است با تولید محتوای واقعی و مستند، فریب تبلیغات فضای مجازی را خنثی کنند، از سوی دیگر، مراکز درمانی و مشاورهای باید بیش از گذشته در دسترس قرار گیرند تا افرادی که گرفتار شدهاند بتوانند در مسیر ترک قرار بگیرند.
مصاحبههای انجامشده با مصرفکنندگان سابق بهخوبی نشان میدهد که ترک گل نه تنها آسان نیست، بلکه از نظر روانی یکی از دشوارترین تجربهها به شمار میرود، صداهای ذهنی، اضطراب دائمی و توهم، بخشی از چالشهایی است که آنها در مسیر ترک تجربه کردهاند، همین مسئله ضرورت ایجاد حمایتهای روانی و اجتماعی برای مصرفکنندگان در حال ترک را دوچندان میکند.
تصویر نگران کننده از آینده
آنچه از سخنان فرمانده انتظامی تهران بزرگ و روایتهای مصرفکنندگان برداشت میشود، تصویری نگرانکننده از آیندهای است که در صورت بیتوجهی میتواند دامنهای بسیار وسیعتر از امروز پیدا کند.
گل دیگر یک ماده حاشیهای یا خاص نیست، بلکه به گفته پلیس، پرمصرفترین ماده مخدر در پایتخت شده است، اگر این روند مهار نشود، پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی آن نه تنها دامنگیر نسل جوان بلکه تهدیدی جدی برای کل جامعه خواهد بود.
افزایش مصرف گل نشان داد که اعتیاد چهرهای متغیر دارد و هر بار در قالب مادهای تازه، اما با تخریبهایی عمیقتر، وارد جامعه میشود، امروز زمان آن رسیده که خانوادهها، مسئولان آموزشی، نهادهای فرهنگی و پلیس در یک همکاری مشترک، این موج خطرناک را متوقف کنند، پیش از آنکه کابوس مصرف گل، به واقعیت تلخ زندگی نسل آینده بدل شود.