بی روح و کلیشهای با چاشنی حرفهای همیشگی! /چند کلام پیرامون گفتگوی رسانهای رئیس جمهور
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ سنجش درصد و میزان موفقیت عملکرد دولتها بیش از اینکه بر عهده مراکز عریض و طویل سنجش و آماری دولتی و حاکمیتی باشد، میزانی است که مردم مستحقتر برای سنجش و تشخیص آن هستند. این مردم هستند که به عنوان ولی نعمتان نظام، و مسئولان و صدرنشینان آن، باید تشخیص بدهند که دولتها چقدر توانستهاند که نیازهای آنان را رفع کرده، دغدغههای آنان را کاهش داده و کاستیهای آنان را جبران کردهاند. یک سال از آغاز کار دولت چهاردهم با تمام فراز و نشیبهایش گدشت و شاید گذشت یکسال زمان مناسبی برای سنجش موفقیت دولت در مواردی که گفته شد باشد. رئیس جمهور چند شب قبل در گفتوگو با سه تن ازفعالین بازنشسته رسانهای عملکرد یکساله دولت خود را شرح دادند، اما این گفتوگو به حدی از لحاظ محتوایی دارای ضعف بود که میتوان گفت بود و نبود آن در تبیین عملکرد دولت چهاردهم هیچ نقشی نداشت!
حداقل توقع رسانهای هم برآورده نشد
با گذشت یکسال از دولت چهاردهم، مردم بیش از پیش انتظار گزارش عملکرد و همچنین برنامه دولت برای سال آینده را خواستار هستند. ارتباط زنده با مردم، یعنی پذیرش پاسخ به پرسشهای مردمی که توسط یک مجری از رئیسجمهور پرسیده میشود و آمادگی و برنامه دولت برای پاسخگویی به آنها و جلب اعتماد مردمی را فراهم میسازد.
پخشِ برنامهای از پیش ضبطشده حتی برای اینکه نظر فنی بینقص باشد در ذهن مخاطب این پرسش را زنده میکند که چرا دولت، بهویژه پس از گذشت یکسال، راه گفتوگوی مستقیم و زنده با مردم را برنگزید؟ تجربه رسانهای نشان داده ضبط از پیش معمولاً از استقبال مردم در مواجهه با آن میکاهد؛ در حالیکه پخش زنده با همه دشواریهایش، سرمایه اعتماد عمومی را تقویت میکند و استقبال بیشتری میگیرد.
همان حرفهای ایام انتخابات!
آنچه روی آنتن رفت، بیشتر به یک گفتوگوی انتخاباتی شباهت داشت تا یک مصاحبه کارنامهمحور و پاسخگو. همان قالب آشنا: تأکیدهای کلی بر اصول درست، بازخوانی دغدغههای همیشگی و تکرار ضرورتها بدون ورود به جزئیات اجرائی. بخش قابلتوجهی از گفتوگو در همان فضای شعاری و کلی باقی ماند؛ فضائی که برای دوران تبلیغات انتخاباتی شهد بودیم، اما در جایگاه ریاستجمهوری و پس از یکسال حضور در این جایگاه مهم، قابل تامل و تعجب است.
فضای حاکم بر گفتوگو هیچ تفاوتی از حیث محتوا با گفتوگوهایی که ما از رئیس جمهور در ایام انتخابات شنیده بودیم نداشت. یعنی بعد از یکسال دست و چنجه نرم کردن با چالشهای مختلف حوزه حکمرانی، اگر صحبتهای ایام انتخابات رئیس جمهور را با صحبتهای اخیر وی در کنار هم قرار میدادیم هیچ تفاوتی حس نمیکردید.
تاکید کلیشهای بر وفاق
صحبت از اتحاد و انسجام مردم و تاکید بر آنها توسط رئیس جمهور در همه سخنرانیهای ایشان بسیار پسندیده و لازم است، اما در جایگاهی که باید گزارشی از عملکرد خود و دولت متبوع ارائه شود و پاسخگوی اقدامات خود باشند دیگر حرف از وفاق زدن حقیقتا لازم نیست. علاوه بر اینکه رئیس جمهور بیش از هفتاد درصد از همین گفتگوی کم کیفیت و ضعیف را به جای پاسخگویی و صحبت از راهکارهای حل مشکلات مردم، با تاکید بر وفاق و تکار دائمی همان جمله معروف «دعوا نکنیم!» هدر شد.
اصلِ تأکید بر انسجام، عالی و لازم است؛ اما اگر به بهانه وفاق از تشریح برنامه طفره برویم یا آن را به حاشیه برانیم، این گفتوگو برای مردم روشنگرِ مسیر پیشِرو نخواهد بود. بخشی از وفاق زمانی محقق خواهد شد که مردم عملکرد دولت در برنامه مهار تورم و ثبات ارز، نقشه مسکن و اشتغال، بسته سلامت و دارو، اصلاحات بودجه و مالیات، و راهکار مواجهه با تحریمها و تأمین سرمایهگذاری را ببینند یا حداقل از برنامه منسجم دولت برای این حوزهها مطلع شوند؛ لذا با تاکید مجدد بر نکته مثبت و حائز اهمیت انسجام ملی باید به این مسائل حیاتی نیز پرداخته شود.
اگر در یک گفتوگوی مهم، مسائل مبرم و ملموس آحاد جامعه در حاشیه قرار گیرد، یا حلقه کارشناسیِ پیرامون رئیسجمهور مسئله را دقیق نفهمیده یا ترجیح میدهد سوژههایی که برای جامعه کمتر اهمیت دارد انتخاب شود و یا تاکید بیش از حد بر مسائل دیگر، تا از گزارش عملکرد و پاسخگویی به حاشیه برود.