تصمیمی از روی بیخبری/ تبعات جسمی، روحی و اخلاقی سقط جنین چیست؟

بهگزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ فاطمه پارسایی، کودکی خردسال را تصور کنید با همهی شیرین زبانیها و بازیگوشیهای بچهگانهاش، با اولین تاتیتاتی کردنهایش که گویی جان و قوایی دیگر به زندگیتان میبخشد و همهی نرم زبانیها و واژگان کودکانهای که با بهزبان راندن آنها، قند در دل آدم بزرگها آب میکند. نعمتی که گویی خداوند با بخشیدن آن، برکت بیپایان را به زندگی جاری میسازد.
حالا تصور کنید کودکی را که میتوانست یکیاز بزرگترین و ارزشمندترین داراییهای زندگیتان باشد و دلگرمی و امیدبخش روزهای پیشرو شود، در لحظهای از دست بدهید. میدانم حتی تصور آن سخت و جان سوز است، اما لطفا چندثانیهای همراه من شوید، حالا دیگر بهجای اینکه به دنبال انتخاب بین لباسها و کفشهای رنگارنگ کودکانه برایش باشید، باید به فکر مجلس ترحیم و قبری بجای گهواره برای آرمیدن ابدیاش باشید و سالها در روز تولدش، با دیدن اسباب بازیها و تاریخ ازدست دادنش، سوگوار فقدانش باشید.
اگرچه حتی تصور این اتفاقات میتواند وجود آدمی را به لرزه اندازد، اما در دنیای واقع روزانه خانوادههای قابل توجهی با تصمیم خود، دست به گرفتن جان فرزندان خود میزنند و جان جنین خود را پیشاز آنکه حتی فرصت زیستن پیدا کند میستانند، پیشاز آنکه حتی به او اجازه دهند که در این جهان هستی، تلاشی برای تاتی کردن یا صدا زدن معصومانه نام آنها کند.
براساس آمارهای موجود، سالانه بیش از ۴۰۰ هزار سقط جنین در ایران انجام میگیرد که تنها ۱۰ تا ۱۲ هزار مورد از این سقطها با مجوز قانونی انجام میشود. آمار نشان میدهد که حدود ۹۴ الی ۹۵ درصد سقطها غیرقانونی است. نکته نگرانکننده این است که بیشاز ۹۰ درصد سقطها محصول نهاد خانواده و روابط مشروع هستند. آمارها نشان میدهد که بخش عمدهای از سقطهای جنین در میان زوجهای قانونی و به دلیل مشکلات مختلف انجام میگیرد.
افزایش آگاهی؛ آنچه اغلب والدین برای نگه داشتن فرزندان نیاز دارند
یکی از دلایل اصلی سقط جنین ناآگاهی و ساده انگاری والدین نسبت به این مسئله است. در واقع بسیاری از والدین و بهویژه مادران بهدلیل نداشتن اطلاعات کافی درباره حق حیات جنین و تبعات این اقدام دستشان را به خون فرزند خود آغشته میکنند. چراکه جنین از همان ابتدای حیات خود، موجودی با حق زندگی است و سقط جنین یا به عبارتی قتل جنین یک مسئلهی الهی، اخلاقی، حقوقی و اجتماعی است.
فاطمه نظری پزشک عمومی و فعال حوزه سلامت در گفتوگویی پیرامون مسئله سقط جنین مطرح کردهاست: ((در اکثر گفتوگوهایی که با افراد مختلف داشتیم، تصور عمومی این است که مشکلات مالی عامل نخست سقط جنین است؛ اما طبق همه پژوهشهای انجامشده، نخواستن فرزند با اختلاف قابل توجهی در رتبه اول قرار دارد. در یکی از این پژوهشها، حدود ۴۰ تا ۴۲ درصد موارد سقط به دلیل نخواستن فرزند گزارش شده، در حالی که دلایل اقتصادی تنها ۱۸ تا ۲۰ درصد از موارد را شامل میشوند. همچنین در برخی پژوهشها، عوامل اقتصادی حتی در رتبه سوم قرار دارند.))
این پزشک با اشاره به ارتباط میان فرهنگسازیهای گذشته و تغییر نگرش خانوادهها نسبت به تعداد فرزندان اظهار داشت: ((کنترل جمعیت و تبلیغاتی که طی سالهای گذشته انجام شد، موجب شکلگیری نگرشی شده که خانوادهها تصور میکنند داشتن بیش از دو یا سه فرزند اقدامی غیرمنطقی یا حتی اشتباه است. این طرز فکر، در مواردی والدین را به سمت انتخابهای تلخی مانند سقط جنین سوق میدهد.))
در واقع در موارد قابل توجهی بهعلت عدم تمایزیافتگیو استقلال فکری، افراد بهمیزان زیادی تحت تاثیر نظرات و واکنشهای دیگران قرار میگیرند، بهطوری که به جای نگاه و عملکردی مسئولانه و مستقل نسبت به مسائل و تصمیمات زندگی خود، با رویکردی غیرآگاهانه و عمدتا برمبنای تقلید و تاثیر پذیری از جریانهای فکری جدید جامعه در موضوعات مختلف اقدام میکنند. معضلی که در آسیبهای مختلفی نظیر سقط جنین نیز بهطور چشمگیری نقش دارد.
طرح نفس و جنینهایی که به آنها جان میبخشد
اگرچه در مواردی نیز سقط جنین با ساعتها و روزها فکرو تردید اتفاق میافتد و بهنظر خود شخص تصمیمی درست و منطقی است، اما در موارد قابل توجهی، وقتی خانواده و بهویژه مادر بهعنوان تصمیم گیرنده اصلی به گفتوگو و طرح چالشها و دلایل خود با دیگران میپردازد، از تصمیم خود منصرف میشود.
به طوری که در یک سال و نیم گذشته به نقل از معاون وزارت بهداشت در شهریورماه سال جاری، با راه اندازی طرح موفق «نفس» که به منظور پیشگیری از سقط جنین شکل گرفتهاست تاکنون ۱۵ هزار نفر با دریافت مشاورههای این طرح از سقط جنین منصرف شدهاند.
سکینه بهبودی کارشناس ارشد مشاوره در مامایی دریکیاز نشستهای خبری پویش «نفس» با اشاره به اهمیت آگاهی و مهارت حل مسئله در کاهش آمار سقط جنین بیان کردهاست: ((بسیاری از خانوادهها به دلیل عدم توانایی در حل مشکلات پیش آمده، دست به اقداماتی از جمله سقط میزنند. درمراکز، تلاش میکنیم با شنیدن مسائل آنان، راهکارهای عملی ارائه داده و با کمک خانوادههایشان به حل مسائل کمک کنیم.))
با در نظر گرفتن این موضوع که عمدهی سقط جنینها به طور غیرقانونی و در خفا صورت میگیرد، اگر افراد بیشتری این فرصت را دراختیار خود قرار دهند که از خدمات مشاورهای بهرهمند شوند، ضمن نجات جان فرزند خود از تبعات سنگینی که این اقدام در ابعاد مختلفی میتواند داشته باشد نیز، از خود محافظت میکنند.
ردپای آسیبهایی که از خانه تا جامعه امتداد دارد
اقدام به سقط جنین نه تنها تاثیرات مخاطره آمیزی در بعد جسمانی و روانی برای مادر بههمراه دارد بلکه در سطح خانوادگی و اجتماعی نیز میتواند تبعات جدیای را بهدنبال داشته باشد.
فهیمه قطبی زاده عضو هیئت علمی گروه زنان و زایمان و فلوشیپ پریناتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتگویی در رابطه با عوارض سقط جنین گفت: ((سقط جنین، چه به خواست فرد و چه تحت تأثیر عوامل خانوادگی و اجتماعی، پیامدهای روانی عمیقی نیز برای زنان به همراه دارد. بسیاری از زنانی که اقدام به سقط میکنند، پس از آن با افسردگی، اضطراب و تنشهای عصبی مواجه میشوند. این احساس ناخوشایند که خود موجب از بین رفتن جنین شدهاند، فشار روانی شدیدی ایجاد میکند. در بسیاری موارد، زنان برای جبران این آسیب روحی در سال بعد تلاش میکنند دوباره باردار شوند، اما آثار روانی همچنان با آنها باقی میماند. حتی اگر زنان این تجربه را به ظاهر بروز ندهند، در بررسیهای عمیقتر مشخص میشود درجاتی از افسردگی و اضطراب ناشی از سقط، همواره همراه آنان خواهد بود.))
این متخصص همچنین در زمینه آسیبهای جسمانی سقط جنین بهویژه در سقط غیرقانونی اظهار کردهاست: ((آنچه قطعی به شمار میرود، آسیبهای جسمی سقطهای غیرایمن است. اقدام به سقطهای غیرعلمی و زیرزمینی میتواند منجر به عفونتهای شدید رحم، آسیب به اندامهای مجاور، خروج رحم و حتی مرگ مادر شود. موارد متعددی از مرگ زنان در اثر عفونتهای ناشی از این نوع سقطها گزارش شده است. همچنین آگاهیرسانی درباره عوارض روانی و جسمی سقط جنین، نقش مهمی در پیشگیری از این اقدام پرخطر دارد.))
افزون برآن این اقدام با ایجاد تنش و اضطراب در خانواده میتواند با ایجاد مشکلاتی در رابطه زوجین همراه باشد که تاثیرات منفی قابل توجهی را درکارکرد خانواده و درپی آن در نقشهای اجتماعی افراد بههمراه داشته باشد.
همچنین در نگاه گسترده تری در سطح جامعه افزایش سقط جنین میتواند رابطه معکوسی با میزان جمعیت جوان، نرخ زاد و ولد و نیروی کار برقرار کند. ضمن اینکه این مسئله میتواند از بعد فرهنگی نیز هزینههای سنگینی را با تغییرات منفی در نگرش نسبت به مسئله فرزندآوری و اهمیت خانواده به جامعه تحمیل کند.
نقش کلیدی دولت از فرهنگ سازی تا توسعه عدالت اجتماعی
پدیدهی سقط جنین بهعنوان آسیبی جدی در جامعه به بهای گزاف از دست رفتن سرمایه اجتماعی در حال وقوع است. آسیبی که نهتنها روح و قلب جنینهای بیگناه، بلکه آینده کشور را نشانه گرفتهاست. آسیبی که برخواسته از عدم آگاهی، بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و معضلات اقتصادی و معیشتی است.
در واقع یکی از ماموریتهای مهم دولت در زمینه کاهش این آمار ایجاد تدابیر تخصصی، برنامه ریزیهای اغنا کننده و اجرای هدفمند و مستمر آنها در بسترهای مختلف فرهنگی و اجتماعی است.
همچنین نهادهای دولتی موظفاند در جهت کاهش اقدامات سقط جنین نظارت و اجرای قوانین مربوطه و برخورد با متخلفین این حوزه نظیر پزشکان، ماماها، فروشندگان و معاملهگران داروهای سقط جنین و سایر عوامل متخلف را بهطور جدی دنبال کنند.
افزون برآن شرایط و زیرساختهای لازم جهت ارائه تسهیلات و امکانات به خانوادهها، مطابق با قانون جوانی جمعیت و بهطورکلی افزایش رفاه اجتماعی باید بیش از پیش در دستور کار دولت قرار گیرد تا جامعه در مسیرکاهش شکافهای اجتماعی و اقتصادی و توسعه عدالت اجتماعی قرار گیرد.