نابغههای عاطفه؛ بازخوانی یک واژه کهن
در روزگاری که هنوز برداشتهای عامیانه با استناد به یافتههای علوم نوین مانند روانشناسی و ژنتیک به دقت امروز نبود و اصطلاحات تخصصی میان مردم رواج نداشت، در زبان محلی شمال کشورمان، بهویژه در شرق گیلان و غرب مازندران، به کسانی که رفتاری متفاوت با هنجارهای اکثریت داشتند، «تُور» میگفتند؛ واژهای که در نگاه اول شاید معنایی ناخوشایند [دیوانه، مجنون] به ذهن متبادر سازد، اما ریشههایی عمیقتر دارد.
در روزگاری که هنوز برداشتهای عامیانه با استناد به یافتههای علوم نوین مانند روانشناسی و ژنتیک به دقت امروز نبود و اصطلاحات تخصصی میان مردم رواج نداشت، در زبان محلی شمال کشورمان، بهویژه در شرق گیلان و غرب مازندران، به کسانی که رفتاری متفاوت با هنجارهای اکثریت داشتند، «تُور» میگفتند؛ واژهای که در نگاه اول شاید معنایی ناخوشایند [دیوانه، مجنون] به ذهن متبادر سازد، اما ریشههایی عمیقتر دارد. تور و اسم مصدر تورش از توریدن در اینجا به معنای «دورشدن» یا «به یک سو رفتن» است؛ مفهومی که در علم آمار نیز با عنوان انحراف از معیار شناخته میشود. به بیانی ساده، تور کسی بود که از اکثریت مردم متفاوت بود، چه در رفتار و چه در نگاه به جهان.