جامی برای نمایش ضعف و بیبرنامگی
تیم ملی فوتبال ایران بازی برده مقابل تاجیکستان، تیم رتبه 106 جهان را با تساوی به پایان برد تا با هفت امتیاز صدرنشین گروه B شود و به بازی نهایی تورنمنت کافا صعود کند. بازی انتقادبرانگیز تیم ملی و عملکرد ضعیف تعدادی از بازیکنان، بهویژه باتجربهها و بزرگترهای تیم، امیر قلعهنویی را هم وادار به واکنش کرد.
شرق: تیم ملی فوتبال ایران بازی برده مقابل تاجیکستان، تیم رتبه 106 جهان را با تساوی به پایان برد تا با هفت امتیاز صدرنشین گروه B شود و به بازی نهایی تورنمنت کافا صعود کند. بازی انتقادبرانگیز تیم ملی و عملکرد ضعیف تعدادی از بازیکنان، بهویژه باتجربهها و بزرگترهای تیم، امیر قلعهنویی را هم وادار به واکنش کرد. سرمربی تیم ملی در بخشی از صحبتهایش در نشست خبری گفت: «درست است که به فینال رسیدیم، اما ایرادهای بزرگی در عملکردمان دیده شد؛ بهویژه بعد از زدن گل دوم. موقعیتها را از دست دادیم و بیتفاوت ظاهر شدیم تا روی یک اشتباه، جریان بازی تغییر کند. این اولین مشکل ما بود. اگر با تیمهای بزرگتر روبهرو شویم، همین اشتباهات ما را به دردسر میاندازد. بیشتر هم بزرگترهای تیم خطا کردند». حتی یکی، دو بازیکن از اینکه تا این اندازه مقابل تاجیکستان ضعیف ظاهر شدند، چارهای به غیر از عذرخواهی ندیدند. اگر موافقان سیاستهای تیم ملی بر این باورند که در زمانهای تیمی برای بازی دوستانه به ایران نمیآید یا بودجه لازم برای سفرهای خارجی تیم ملی نیست، پذیرفتنی نیست که از جام کافا دفاع کنند. البته وقتی تیم ملی با این بضاعت مقابل تاجیکستان کامبک میخورد و برتری را از دست میدهد، از همین الان میتوان فهمید که زنگ خطر برای نمایش این تیم در جام جهانی به صدا درآمده است. نکته مهم اینکه قلعهنویی حاضر نیست حتی برای یک بار هم که شده، بگوید در چیدمان تیمش، در انتخاب نفرات تیم ملی یا سبک بازیاش اشتباه داشته است و بعد از بازی با تاجیکستان نیز عواملی همچون عملکرد بزرگترهای تیم و داور را در ثبت این نتیجه مؤثر دانست. اینهمه سرسختی برای اینکه داور آنقدر اشتباه داشت که مجبور شدیم محمد قربانی را که یک کارت زرد داشت از زمین بیرون بکشیم، یا اینکه تمام تعویضهای ما هجومی بود، فقط بیانگر آن است که تیم ملی عقبگرد در پیش گرفته است. ما هم مثل قلعهنویی قبول داریم که دروازهبانان بزرگ دنیا نیز اشتباه میکنند. قلعهنویی معتقد است بازیکنانش اشتباهات بچگانهای داشتند، اما چرایی آن را توضیح نمیدهد. او مثل همه دوران مربیگریاش، هیچوقت مسئولیت شکستها را بر عهده نمیگیرد و در برنامههای تلویزیونی معمولا میگوید که روی اشتباه فردی گل خوردیم. چهبسا پیام نیازمند هم در پایان دیدار در جمع خبرنگاران با اشاره به صحنه منجر به گل اول تاجیکستان گفت: «از بازیکنان و مربیان تیم ملی و مردم ایران عذرخواهی میکنم. فکر میکنم اشتباه بچگانهای بود و نباید آن اتفاق میافتاد. توپ را ساده گرفتم و پس از آن هم شیرازه تیم از هم پاشید و تیم بدون تمرکز بازی کرد و الکی بازی سخت شد. فقط خواستم عذرخواهی کنم. به نظرم آن توپ گل نشد، اما آن اشتباه اولیه نباید صورت میگرفت. توپ خیلی فِر داشت و با اینکه به دستم خورد، باز هم ادامه پیدا کرد. به نظرم گل نشده بود، اما کار سخت شد». در هر حال، این رویهای که قلعهنویی و همکارانش در پیش گرفتهاند، احتمالا نتایج نهچندان درخشانی در جام جهانی به همراه دارد. اگر انتقاد کنیم که تیم ملی نیاز به تفکرات مدرن و جدید دارد، محال است که فدراسیون دست به ترکیب کادر فنی بزند. بازیکنان هم که مشخص هستند. مشکل دیگر تیم ملی، مجموعهای از بازیکن پرمدعا هستند که بیشتر از تمرکز روی کارهای تاکتیکی، به تیمهای باشگاهی خود فکر میکنند. بازیکنانی که حتی در یک سال اخیر درخشش درخور توجهی در تیمهای خود نداشتهاند. تیم ملی دقیقا از همانجایی ضربه خواهد خورد که انتظار دارد بازیکنان اسمورسمدارش کار را درآورند. اما آیا توان و بازده این بازیکنان به درد جام جهانی میخورد؟ باید از طارمی سؤال کرد که چرا بعد از بازی میگوید بازیکنان صد خود را برای تیم ملی نگذاشتند؟ طارمی تأکید میکند که مقابل قرقیزستان و کره شمالی هم تیم ملی دچار همین مشکل شده و باید برای این مسئله راهحلی پیدا کرد. البته او از فیکسبودن در تیم ملی خیالش راحت است، ولی این چه مشکلی است که تیم ملی برنامهای برای واکنش بهموقع به اتفاقات جریان مسابقه ندارد و غافلگیر میشود؟ موافقان حضور قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی که به آمار او در فوتبال باشگاهی کشورمان رجوع میکنند و البته آمارش در همین بازیهایی که به قول پیروز قربانی هیچ دستاوردی برای تیم ملی ندارد و فقط آمار بردهای سرمربی را افزایش میدهد، معتقدند اگر تیم ملی در کافا بازی نکند و جوانانش را محک نزند پس کجا آزمونش را پس بدهد؟ اگر جوانان تیم ملی کنار اسامی بزرگ بازی نکنند پس کی این فرصت را دارند که همراه با بزرگان تیم ملی در میانه میدان قدم بزنند؟ این تیم که نشانههایی امیدوارکننده هم بروز نمیدهد، نمیتواند در جام جهانی خواسته بحق مردم و جامعه فوتبال را محقق و از گروهش صعود کند. این تیم متشکل از بازیکنان پابهسنگذاشته و کاپیتان بدون تیم مانده، بضاعت فوتبال ما در بزرگترین آوردگاه فوتبال جهان خواهد بود؛ چون سرمربی تیم ملی بعد از تساوی مقابل تاجیکستان گفت که فکر میکنم بازی خیلی خوبی بود، دیداری که چهار گل و سرعت بالایی داشت. او هنوز در این اندیشه است که صحبتهایش را با جمله همیشگی «بازی، بازی خوبی بود» آغاز کند و سراغ پیشرفت فوتبال در قاره آسیا برود. نکتهای که کاملا درست است، اما سؤال این است که سهم ما از پیشرفت فوتبال در قاره کهن چیست؟ چطور تیمهایی همچون تاجیکستان، افغانستان و هند پیشرفت میکنند و برای ما دردسرساز میشوند، اما ما نمیتوانیم فاصله خود با آنها را حفظ کنیم و فوتبال ما هم سهمی از پیشرفت و توسعه داشته باشد. وقت آن رسیده که از خواب بیدار شویم یا از خواب ناآگااهی بیدارمان کنند. بهتر است از خواب غفلت بیدار شویم. شاید قلعهنویی و بازیکنان بعد از برد در دیدار فینال و کافا و قهرمانی در این تورنمنت، در صحبتهایشان بگویند که خوشحال هستند چون «دل مردم را شاد کردند»، اما مطمئنا شادکردن دل مردم با پیروزی مقابل تیمهای درجهچندم و رسیدن به فینال جام کافا به دست نمیآید. آنها با داشتن یک تیم ملی قوی، شامل کادر فنی و بازیکنان قوی، شادتر و خوشحالتر میشوند.