گزارشتحلیلینقدبررسیطرحسقفسنیوروددانشگاهفرهنگیانpبهخبرنگارخبرگزاریدانشجو،بسیجدانشجوییتهیهشده،ابعادمختلفجذبدانشجومعلم،تحلیلپیامد‌هایکیفیتنظامتعلیمتربیت،چالش‌هایمدیریتی،اثراتاقتصادیاجتماعی،مغایرت‌هایاسنادبالادستیپرداختهاستppبرایاطلاعجزئیاتکامل،مشروحادامهآمدهpبسماللهالرحمنالرحیمppچکیدهppتصمیم۲۷یا۳۰سال،اقدامیبه‌طورجدیجایگاهمسیرتربیتمعلمانشایستهتهدیدتغییرسیاست،نه‌تنهااهدافسندتحولبنیادینآموزشپرورشمغایرتدارد،تحت‌الشعاعقراردادهانگیزه‌هافرصت‌هایشکل‌گیریهویتمعلمینسلجوانمنجربررسی‌هایتطبیقیکشور‌هایپیشرفتهزمینهنشانمی‌دهنداغلبموفقمعلمان،حرفهسنینپایینانرژیانگیزهبیشتر،تواناییسازگاریروش‌هاینوینآموزشیفناوری‌هایروزداشتهتصمیم،عمدتاًبه‌دلیلفشار‌هایاجتماعیاتخاذافرادکمترتجربه‌هاینامرتبطمنتهینتیجه،ظرفیت‌هایباکیفیتیابدعلاوهاین،پذیرشممکنایجاداقتصادی،جملههزینه‌هایحقوقبازنشستگیفشاردولت،جلوگیریبروزبحرانمعلمتضمینآموزش،سیاست‌گذاراندقتبیشتریاولویت‌هایواقعیتوجهبهره‌گیریمدل‌هایجهانی،تمرکزخودپرانرژیدهندراستا،لازمعنوانمرکزتخصصیحفظتبدیلشغلیآسانعبارتیبنگاهکاریابیگرددنهایت،پاسخسوالاتکلیدیارزیابیدقیقتصمیماصلاحسیاست‌هاکمککندppمقدمهppنظامکشور،زیربنایپیشرفتمحسوبآموزش‌وپرورشمسئولانتقالدانشمهارت‌هایضرورینسل‌هایآیندهاست،نقشیشهروندانیآگاه،خلاقمتعهدمیان،مهم‌ترینعاملکارآمدیمعلم،دانش،نقشالگو،مربیراهنمادانش‌آموزانایفاازاین‌رو،فرآیندانتخابحساسیتبالاییانجامایران،به‌عنواننهاداصلیتأمیننیرویانسانیآموزش‌وپرورش،مسئولیتآماده‌سازیمعلمانیمتخصص،باانگیزهعهدهدانشگاه،اساسسیاست‌هایکلانمبتنیاصولعلمی،افرادیازنظرسنی،روانیبهترینشرایطهمیندلیل،دانشجومعلمانمحدودانرژی،انعطاف‌پذیریتوانیادگیریپایین‌تریباشند،بااین‌حال،تصمیمیبه۲۷یاسالتغییر،بحث‌هانگرانی‌هایگسترده‌ایمیانکارشناسانآموزشی،کردهبسیاریمتخصصانمعتقدندپشتوانهمطالعاتعلمینگرانیبالاتر،مشکلاتمتعددیازجملهتدریس،شکافنسلیدانش‌آموزان،پویاییمحیط‌هایهمراهگزارش،ارائهاستدلال‌هایمستدلمنطقی،تلاشچالش‌هابیش‌ازحدبیاناستدلالاگرچهفرصتگروه‌هایبالاترفراهمکند،بلندمدت،عملکردتحتتأثیرمنفیدهدppstrongاهمیتآموزشیstrongppاهمیتمسئلهمی‌توانمحوریدرکامامخمینیفرمایشاتتأکیدداشته‌اندآن‌قدرانسانغیرتربیت‌شدهمضرهیچشیطانیحیوانینیست؛مفیدملائکه‌ایموجودیعالمایشانهدفانبیاء،بالقوهالهیمهمطریقصحیحمحققاینکهشغلانبیاست،روشنساخته‌اندهمچنین،مقاممعظمرهبریتفسیرفرمودندتعارفنبود،حقیقتبیانات،اهمیتویژهمنظرفرهنگیمی‌دهدفراترانتقال‌دهندهصرفاطلاعات،الگوفردیواردمی‌شود،دلیلتثبیتفردی،دغدغه‌هایزندگیشخصیخانوادگی،نیزمحدودیت‌هایجسمیروحیناشیسن،نتواندلازم،وظایفشکلدهدامرتضعیفکشورحیاتیبعدی،نیازمنددقیق‌ترشواهدتحلیل‌هایدقیق،مسئولاناحتمالیآگاهساختهاجرایسیاست‌هاییآسیب‌هایبلندمدتیکنند،pstrongشرحچگونگیجمع‌آوریداده‌هاstrongpموضوعآن،داده‌هاینامه‌هاگزارش‌هایمرتبطدانشگاه‌هایسراسرگردآوریاستخراجمحتوایمتونگردیدتحلیل،الگو‌هایتکراری،موضوعاتمشترکتفاوت‌هایموجوددیدگاه‌هاشناساییرابطهسایرعواملتحصیلی،تعهدشغلی،مشخصحوزهموردمقایسهامکانکشور‌هاتجربیاتآنهاجهتبهبودوضعیتبهره‌بردارینتایجحاصلتحلیل‌هامبنایاستدلال‌هاپیشنهاداتمطرحاستفادهداده‌هامستندمعقولقابلاستنادنماییمppstrongیافته‌هایپژوهشstrongppتحلیلمتنیحاکیعمیقنگرانی‌هاتأکیداترهبر معظمانقلاباسلامیمبنیجوان،انقلابیکارآمد،عدموجودتحقیقاتیگرفتهاشارهمی‌شودpتضادمأموریتاستراتژیکمعلمppرهبربار‌هامتخصصفرهنگیان،انقلابی،کارآمدقادرارزش‌هابنیادیدانشجوتوانایی‌هایعملیپایین‌ترچنینرویکردیجبران‌ناپذیریفرموده‌اند《اگرمدارسحضورپیدابود؛باایمان،بانشاطپرانگیزهباشد،ادارهکرد،ممتاز》تصمیم‌گیریبه‌جایتحقیقاتمستنداتتحقیقاتی،متأثرمطالباتخاصروند،موقتنرخ بیکاریبلندمدتتصویرینادرستمعیاراستاندارد‌هاینمایدشغل‌یابیمی‌دهد،کلیجامعهاثرگذاشتpسیاست‌گذاریغیرعلمیفشارpآسیب‌شناسینوعسیاست‌گذاری،خطرمی‌اندازد،سادهفاقدمعیار‌هایاستانداردرویه،مشابهتصمیماتپیشینخصوصجذب‌هایبرفانباریانتقاداتمستقیمسویمواجه《استفادهظرفیتراستایوضعقوانین،تضمین‌کنندهحرکتسمتانتظارجامعه‌ایسیاستیریلقانون،شناختاولویت‌هاضرورت‌هاکاربستهشود،طبعاعقلانیتجزوبایسته‌هایسیاستگذاری》متأسفانهسال‌هایاخیرشاهدبوده‌ایمدستگاهآینده‌سازبرخیسیاست‌گذاری‌هابوده‌اند،بی‌راههرفتهبیشترریل‌زداییریل‌گذاریمؤثرهدفمندمصداقبارزقوانینمتعددمتناقضمجلس شورایصورتنهایتانتقادتذکرسیاست‌ها،گمانمی‌رفتپیگیری‌هایکمیسیونمجلسوزیرمحترمداوطلبانگستردهنتیجهرساندنمطالبهغیرکارشناسی،یادآوردوران‌هاییحساستحصن‌هااعتراضاتخیابانیمی‌شدبه‌نظرمی‌رسدنگاهبدبینانهرأیخوش‌بینانهپیامکیراهبازغیرمستقیمزمینه‌سازغیرکارشناسانهنسنجیدهبدینترتیب،ابزاریکرسینشاندنخواسته‌هایغیرکارشناسیامر،سؤالمی‌بردکمبودمشکلپشتکنکوریبهترجبرانبردنپذیرش،لحاظکمیکیفی،شودpتنزلفرهنگیانppبامؤسسهتربیتیمسیریاشتغالطورتوجهیانگیزه‌هایهدف‌گذاریمعیشتروندیرسالتدارد؛که《آموزش》دراخیر،مربوطانسان‌سازنهاد‌هاکارمنداندولتمثال،بحثسالهکاریبهره‌وریبالاتریکنونیبیکاربنابراین،برخی،گزینهمناسببه‌کارگیریهدررفتویژگی‌هاخاصیتوانمندی‌هایتنهادستیابیآنجاتأسیسمی‌گذرد،علاقه‌مندانتحصیلاتتکمیلمی‌شوندتحصیلدورمستقیمیداشت،کسانیمدارکتحصیلیمادهاقدامگرچه۲۸،به‌ویژهبالا،معایبمناطقنیازفوریروشاضطراریدبیرشهیدرجاییگیرندآینده‌ایتمامتلاش‌هامتمرکزنوجوانانآشنامرجعیمعتبرحرفه‌ایشناختهتاثیرآموزشppمعلمانجوان‌ترانگیزه،اشتیاقویژگی‌ها،برخوردتغییراتمحیطیمدارس،مؤثریارتقایتدریسارتباطدیگر،مسن‌تر،ذهنی،کمتریانطباقمتغیرمسن‌ترآرامشکافینداشتهاثربخشیبگذاردمطابقیافته‌هایمیدانی،حدودسال،زمانهرچهفردرود،تأثیرگذاریمفاهیممی‌یابدبدانمعناتمامیظرفیت‌هابهینهگیردوقتیتجاربمشغله‌هایخانوادگیطبیعی،پذیرفتافتدورییکیزمینه،فقدانتوسعهبارمی‌شوند،داده‌اندجوانیطبیعیدرگیرتعاملاتشاندشواری‌هاینکات،بگذارد،مسئولیت‌هایسنگین،روحیهنشود،صلاحیت‌هایمطلوبباشیمpمدیریتیتعارضاتppافزایشمدیریتحساس‌ترینبخش‌هایاداریچراکهمستقیماًخروجی‌هایمی‌گذاردترکیبورودی‌هایمنابعپیچیدگی‌هاییمی‌پردازیمpفرسودگیاحتمالابتداییخدمتروانی،پرچالشتعاملمداومزودتردچارخستگی،پژوهش‌هایروان‌شناختی،ذهنیتحملبرابراسترس‌هایمحیطباعثمقاومتاسترسسلامتجسمانیگروهآنانطولدورهچالشبرنامه‌ریزیطولانی‌مدتاثرگذاریپایدارتعدادقابل‌توجهینزدیکعمدهکوتاه‌ترسالگیقبلرسیدندرحالی‌کهجوان‌تر،مدتخدمت،موجباستخدامیرشدتدریجیاولیهارزشمندیکسببه‌تدریجارتقایابندفشرده‌ترالزاماتدنیایامروز،تطبیقنوین،نیاز‌هایمتنوعراحت‌ترفناوریسبک‌هایسازگارمقابل،دیجیتالبرنامه‌هایاصلاحیمشکل‌سازپذیراینیستند،سنتیترجیحانگیزه‌ایرویکرد‌هایندارنددرنتیجه،مهارتابزار‌هایمدرندارندpسخت‌ترتازه‌واردروندکارآموزیآموزش‌هایسریع‌ترباکیفیت‌تردرگیری‌هایدانشگاهیعوامل،دشوارترطولانی‌تردرنهایتمی‌گذاردpخوابگاه‌هااختلافدانشجویان،ارتباطیتعارض‌هایفکریزیادیدانشجویانمتأهلدارایفرزند،نظرقطعارنجخوابگاهتعاملاترفتار‌هایبدیهینیاز‌هاجوانانمتفاوتطرفیمسئولینبرطرفطیفمعقول‌تر،مسائلدهیمpمنفیpدورانحالفعالیتهستند،اضافیمالیسوقسرمایه‌گذاریجنبه‌هاینظیرنوآوریارتقاءتقویتزیرساخت‌هایمجموع،کوتاه‌مدتبه‌صورتمحدودیتتحمیلپایداریبگذاردpتعریفاساسیتمایلایفایمدرسرویکردتأثیراتپرورشیحاشیهراندهاخلاقیآموزش‌دهندههم‌زمانشخصیت‌هایتأثیرگذارمعمولبرخوردارعاطفینادیدهگرفتنآسیبپژوهش‌هاجوانی،دوران،مسؤولیت‌هایمی‌پردازدشخصیتیدستبدهنددیدگاهجامعاندازدpاولویت‌هاppتصمیم‌گیریراه‌حل‌هایغیر‌عقلانیآینده‌فروشیتلقیقربانیآنیملاحظاتمقطعیناپایداربی‌مبناپیام‌هایخطرناکیمنتقلتصمیم‌هامردماطمیناننخبگانبه‌دنبالنیست،امنیتثباتحالیوظیفهمعلمی،شکوفاییعادیماهیتمعرفیجوانانیاستعداددارند،جلبانگیزشناخودآگاهدنبالشغل‌هایمناسب‌تربروندگرددpاجتماعیpعمیقیساختارعدالتستونفقراتجامعه،شکل‌دهیفرهنگعمومی،ارزش‌هایهرگونهنحوهآنها،ادامه،سیاسترقابتناعادلانهجدی‌ترینتبعاتشرایطیفارغ‌التحصیلانبالاست،تازهدبیرستانفارغ‌التحصیلقصدتجربهآزمون‌هایمصاحبه‌هامستعدیحساببودند،تأخیراستخداممیانگینسیستماحساسنابرابریبی‌عدالتیسرخوردگیویژگی‌هایمؤثر،برقراریقویسازندهدانش‌آموز،زمانیبتواندنیازها،دغدغه‌هاشیوه‌هایامروزیفناوری‌محورکرده‌اند،آشناییابزار‌هاتازه‌وارد،فاصلهیاددهییادگیریرفتارینتوانندانضباطینگرشمقدسبرنامه‌ریزی‌شدهعلاقه‌مندآمادهمی‌شدندورود،تصوردسترسجویایعلاقهصرفاًنداشتنمستعدعلاقه،صبردرونیثابتدرنتیجهنبایددیدهموردتوجهحرفه،مقرراتمقطعکارشناسیدولتیمجددباقیبماننددانشجویانیانصرافمی‌پیوندندآزاد،پیامنورمؤسساتغیرانتفاعیتوانمندآزادفارغ‌التحصیلیبازار کارمقاطعتکمیلیدستهفارغ‌التحصیلانیحوزه‌هایندارند،گزینه،سطحشایسته،pتوسعه‌یکیفیمسئله‌یارجحیتداردppهمان‌طورآیت‌اللهخامنه‌ایمعلّماست؛نیاز،به‌وضوحرجائی،ثقلکوتاهیتوسعه‌یمراکز،کمّیطبقگفته‌یایشان،آتیبازنشستهدانشگاه‌هاجایگزینیزیرساخت‌هاضرورتpبررهنمودها،اقداماتشاملمواردباشدpپردیس‌هایگسترشکلاس‌هاهیئتاساتیدبرجستهتمام‌وقتبنیادین،زمینه‌هایتربیتیpبازنگریدرسیعملی،روانشناسیبودجهاختصاصساختمان‌ها،تجهیزاتجهانیتوانمندسازی،همسوهمکاریبین‌سازمانیهماهنگیوزارتعلوم،پرورش،سازمانامورساختاری،انسانیpآثارمطهریانساندیشه‌هایالگویمتخصصppتمرکزارجحضمانتاستمرارمی‌کندppبررسیبه‌تنهاییهمچونشناختی،عمیق‌ترحرفه‌ای،خلاقیتعلومشناختیموفقیتبهتریتعاملیجدید،دشوارینظام‌هایانسانی،میزانجایگزینpفرایندجهانpآلمانفرایندچارچوبرشته‌هایموسومLehramtمتقاضیاناخذگواهیمتوسطهAbiturدانشکده‌هایدوره‌ینخستBachelorEducationترکیبیموضوعیریاضیاتزبانآلمانیتربیتی،روان‌شناسیمی‌گیردMasterمعادلStaatsexamenمرحله‌یپایانیآلمان،مدرسه‌ایReferendariatماهمی‌انجامدنظارتاداراتایالتیاجرامرحله،آزمونZweitesمجازرسمیبودpفنلاندپیشروجهان،موظفمدرکارشدمقدماتیبرنامه‌هادروسنظریروش‌شناسیکارورزیمستمرمی‌گیرندتجربه‌یآزمایشگاهیوابستهمی‌کنندpفرانسهمراکزMEEFMétiersl’Enseignementl’ÉducationFormationثبت‌نامنظری،آمادگیرقابتیملیCAPESآزمون،استادانمی‌گذرانندخصوصیمشغولمی‌شوندpایالاتمتحدهآمریکامتحده،اکثرایالت‌هارشته‌یTeacherPreparationProgramگذراندندوره‌هایStudentTeachingاتمامبرنامهدانشگاهی،صلاحیتPraxisپروانهدریافتMEdتخصصرسمی،مسیر‌هایAlternativeCertificationغیرآموزشیطراحیمناطق،کلاسدرسحال،بخشیهستند؛برنامه‌یCityYearمی‌پذیرداولویتندارد،جایگزین،نیرو‌هایبه‌کارژاپندرژاپن،چهارواحد‌هایتخصصی،جدایی‌ناپذیردوره‌هاشماردولت‌هایاستانیبرگزارشرکتآزمون‌هاگواهینامهLicenseابتدایی،راهنماییشدppمیانگینفارغالتحصیلاروپاpبازارکار،شاخص‌هایعالیرابطه‌یتحولاتپروژه‌یREFLEXTheFlexibleProfessionaltheKnowledgeSociety۲۰۰۰پانزدهاروپاییتفاوتمعناداریتفاوت‌هانهادیLittleampTang۲۰۰۸کلی،یافته‌هاهلنداتریشچنددانستنخست،مرحله‌ایالزامکارورزی‌هایگسترده؛دوم،تعویقعمومیوقفه‌هایشغلی؛سوم،رشته‌هاذاتاًمستلزمکشور‌هاییبریتانیاایرلندوضعیت،فشرده‌تر،سه‌سالهگذارمستقیم‌تراثرگذارندچرخهعمرتحلیلی،مثبتسو،دیرترمعنایشاخصآماری،بازتابیپیچیده‌یگرفتppنتیجهگیریpموجود،نگران‌کنندهایرانتا۲۷یاهم‌راستانمی‌باشد،هموارهکشورها،استواردرازمدتمتاسفانه،شکلیسطحیشک،پژوهشیپژوهشجایکمیت،اقداماتیpسوالاتسیاست‌گذارانppدرسوالکجامعیار‌هایینیاز‌هاییاساس،کجاستpصورتیمی‌دهیدفشار‌هادرخواست‌هاینشوندpمُسکنعمیق‌تریکردpچگونهمی‌ماندسازوکار‌هاییبازخوردگیریلزوم،بتواناصلاحاتاعمالدادppپاسخآگاهانه‌تریاعضایتقاضاداریمرویه‌هایقانون‌گذاریستایشدرست‌ترهدایتشایانیpمنابعpstyletextalignleftAcademicsdeLehrerohneLehramtsstudiumQuereinstiegalsRetrievedfromhttpswwwacademicsderatgeberlehrerquereinstiegohnelehramtsstudiumpstyletextalignleftETStestshttpswwwetsorgpraxispstyletextalignleftEuropeanCommissionEurydiceTeachersandeducationstaffFinlandhttpseurydiceeaceaeceuropaeunationaleducationsystemsfinlandteachersandeducationstaffpstyletextalignleftFrankfurtUniversityStudienbedingungenderLehramtsstudierendenFachbereichhttpsuseunifrankfurtdestudienbedingungenfb۰۴indexhtmlpstyletextalignleftHumboldtUniversitätBerlintraininghttpswwwhuberlindeenstudiestealeateacherteachertrainingpstyletextalignleftKMKLehrerbildungDeutschlandhttpswwwkmkorgthemenhochschulelehrerbildunghtmlpstyletextalignleftMEXTlicensesystemJapanMinistryCultureSportsScienceTechnologyhttpswwwmextgojpenpolicyeducationelsectitle۰۲detail۰۲۱۳۷۳۸۵۰htmpstyletextalignleftMinistèrenationaleDevenirenseignanthttpswwwdevenirenseignantgouvfrpstyletextalignleftTAPIF۲۰۲۵Applicationinstructions۲۰۲۵–۲۰۲۶httpswwwtapiforgapplicationInstructionspdfpstyletextalignleftTeachforAmericaTeachhttpswwwteachforamericaorgpstyletextalignleftUSDepartmentBecometeacherhttpswwwedgovteacherspstyletextalignleftUniversitätHamburgBewerbunghttpswwwunihamburgdeencampuscenterbewerbungmasterbewerbunglehramtmedhtmlpstyletextalignleftUniversityHelsinkihttpswwwhelsinkifienfacultyeducationalsciencesteachereducationpIllinoispathwaysteachingcertificationhttpspublishillinoiseduenglishadvisingalternativepathwaystoteachingcertificationpstyletextalignleftReddit۲۰۲۰Preferenceyoungerteachershttpswwwredditcomrteachinginjapancommentsj۱a۷ajpreferenceforyoungerteacherspstyletextalignleftJobcenterinfoUmschulungzumBerufsschullehrerhttpswwwjobcenterinfoumschulungberufsschullehrerpstyletextalignleftLittleAgedifferencesgraduateemploymentacrossEuropeReportHEFCECentreHigherResearchInformationOpenhttpsoroopenacuk۱۰۷۵۳۱reflexreport۵pdfp

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، این گزارش که توسط بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهیه شده، ضمن بررسی ابعاد مختلف طرح افزایش سقف سن جذب دانشجومعلم، به تحلیل پیامد‌های آن بر کیفیت نظام تعلیم و تربیت، چالش‌های مدیریتی، اثرات اقتصادی و اجتماعی، و مغایرت‌های آن با اسناد بالادستی پرداخته است.

برای اطلاع از جزئیات کامل، مشروح این گزارش تحلیلی در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

چکیده

تصمیم به افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان تا ۲۷یا۳۰سال، اقدامی است که به‌طور جدی جایگاه دانشگاه فرهنگیان را در مسیر تربیت معلمان شایسته تهدید می‌کند. این تغییر سیاست، نه‌تنها با اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مغایرت دارد، بلکه می‌تواند کیفیت آموزش و تربیت معلمان را تحت‌الشعاع قرار داده و به کاهش انگیزه‌ها و فرصت‌های شکل‌گیری هویت معلمی در نسل جوان منجر شود. بررسی‌های تطبیقی با کشور‌های پیشرفته در زمینه آموزش نشان می‌دهند که در اغلب کشور‌های موفق در تربیت معلمان، مسیر ورود به این حرفه در سنین پایین آغاز می‌شود تا معلمان جوان با انرژی و انگیزه بیشتر، توانایی سازگاری با روش‌های نوین آموزشی و فناوری‌های روز را داشته باشند. این تصمیم، که عمدتاً به‌دلیل فشار‌های اجتماعی اتخاذ شده، می‌تواند به جذب افراد با انگیزه کمتر و تجربه‌های نامرتبط منتهی شود و در نتیجه، ظرفیت‌های دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلمان باکیفیت کاهش یابد. علاوه بر این، افزایش سن پذیرش ممکن است به ایجاد چالش‌های اقتصادی، از جمله افزایش هزینه‌های حقوق و بازنشستگی معلمان و فشار بر نظام بازنشستگی دولت، منجر شود. برای جلوگیری از بروز بحران در نظام تربیت معلم و تضمین کیفیت آموزش، سیاست‌گذاران باید با دقت بیشتری به اولویت‌های واقعی نظام آموزشی توجه کنند و با بهره‌گیری از مدل‌های موفق جهانی، تمرکز خود را بر تربیت معلمان جوان و پرانرژی قرار دهند. در این راستا، لازم است دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز تربیت تخصصی معلمان حفظ شود و از تبدیل آن به یک مسیر شغلی آسان و به عبارتی بنگاه کاریابی جلوگیری گردد. در نهایت، پاسخ به سوالات کلیدی و ارزیابی دقیق این تصمیم می‌تواند به اصلاح سیاست‌ها و تضمین کیفیت نظام آموزشی کمک کند.

مقدمه

نظام تعلیم و تربیت هر کشور، زیربنای پیشرفت آن محسوب می‌شود. آموزش‌وپرورش نه‌تنها مسئول انتقال دانش و مهارت‌های ضروری به نسل‌های آینده است، بلکه نقشی کلیدی در تربیت شهروندانی آگاه، خلاق و متعهد دارد. در این میان، معلمان مهم‌ترین عامل در کیفیت و کارآمدی این نظام هستند. یک معلم، علاوه بر انتقال دانش، نقش الگو، مربی و راهنما را برای دانش‌آموزان ایفا می‌کند. ازاین‌رو، فرآیند انتخاب و تربیت معلمان باید با دقت و حساسیت بالایی انجام شود. در ایران، دانشگاه فرهنگیان به‌عنوان نهاد اصلی تأمین و تربیت نیروی انسانی آموزش‌وپرورش، مسئولیت آماده‌سازی معلمانی متخصص، باانگیزه و متعهد را بر عهده دارد. این دانشگاه، بر اساس سیاست‌های کلان آموزشی و مبتنی بر اصول علمی، باید افرادی را جذب کند که ازنظر سنی، روانی و علمی، بهترین شرایط را برای ورود به حرفه معلمی داشته باشند. به همین دلیل، سقف سنی پذیرش دانشجومعلمان در این دانشگاه محدود بوده است تا از ورود افرادی که ممکن است انرژی، انعطاف‌پذیری و توان یادگیری پایین‌تری داشته باشند، جلوگیری شود. بااین‌حال، اخیراً تصمیمی اتخاذ شده که سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان به۲۷یا ۳۰ سال افزایش یابد. این تغییر، بحث‌ها و نگرانی‌های گسترده‌ای را در میان کارشناسان آموزشی، معلمان، دانشجومعلمان و سیاست‌گذاران ایجاد کرده است. بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند که این تصمیم بدون پشتوانه مطالعات علمی و بررسی دقیق پیامد‌های آن بر کیفیت آموزش اتخاذ شده است. نگرانی اصلی این است که ورود افراد با سنین بالاتر، مشکلات متعددی ازجمله کاهش کیفیت تدریس، افزایش شکاف نسلی میان معلمان و دانش‌آموزان، کاهش پویایی محیط‌های آموزشی و افزایش هزینه‌های اقتصادی را به همراه داشته باشد. این گزارش، با ارائه استدلال‌های مستدل و منطقی، تلاش می‌کند تا چالش‌ها و مشکلات افزایش بیش‌ازحد سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان بیان کند. استدلال اصلی این است که اگرچه افزایش سن پذیرش ممکن است فرصت بیشتری را برای گروه‌های سنی بالاتر فراهم کند، اما در بلندمدت، می‌تواند کیفیت آموزش و عملکرد معلمان را تحت تأثیر منفی قرار دهد.

اهمیت جایگاه معلمی در نظام آموزشی

اهمیت این مسئله را می‌توان با توجه به نقش محوری معلمان در فرآیند تعلیم و تربیت درک کرد. امام خمینی (ره) در فرمایشات خود تأکید داشته‌اند: «آن‌قدر که انسان غیر تربیت‌شده مضر است، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی آن‌قدر مضر نیست؛ و آن‌قدر که انسان تربیت‌شده مفید است، هیچ ملائکه‌ای و هیچ موجودی آن‌قدر مفید نیست. اساس عالم بر تربیت انسان است.» ایشان همچنین بیان کردند که هدف اصلی انبیاء، تبدیل انسان بالقوه به موجودی الهی است که این مهم از طریق تعلیم و تربیت صحیح محقق می‌شود. امام خمینی (ره) با تأکید بر اینکه «معلمی شغل انبیاست»، جایگاه این حرفه را روشن ساخته‌اند. همچنین، مقام معظم رهبری در تفسیر این جمله فرمودند: «اینکه امام گفت معلمی شغل انبیاست، این یک تعارف نبود، بلکه یک حقیقت است.» این بیانات، اهمیت ویژه حرفه معلمی را از منظر فرهنگی و اجتماعی نشان می‌دهد. معلم، فراتر از یک انتقال‌دهنده صرف اطلاعات، نقش الگو و راهنما را برای دانش‌آموزان ایفا می‌کند. فردی که در سنین بالاتر وارد دانشگاه فرهنگیان می‌شود، به دلیل تثبیت هویت فردی، دغدغه‌های زندگی شخصی و خانوادگی، و نیز محدودیت‌های جسمی و روحی ناشی از افزایش سن، ممکن است نتواند با انرژی و انعطاف‌پذیری لازم، وظایف معلمی خود را به بهترین شکل انجام دهد. این امر می‌تواند به کاهش کیفیت آموزش، کاهش انگیزه دانش‌آموزان و در نهایت، تضعیف نظام آموزشی کشور منجر شود. با توجه به اهمیت جایگاه معلم در فرآیند تعلیم و تربیت و نقش حیاتی او در شکل‌گیری آینده نسل‌های بعدی، افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان نیازمند بررسی دقیق‌تر و مبتنی بر مطالعات علمی است. این گزارش، با ارائه شواهد و تحلیل‌های دقیق، تلاش می‌کند تا سیاست‌گذاران و مسئولان را نسبت به پیامد‌های احتمالی این تصمیم آگاه ساخته و از اجرای سیاست‌هایی که می‌توانند آسیب‌های بلندمدتی بر نظام آموزشی کشور وارد کنند، جلوگیری کند.

شرح چگونگی جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها

برای بررسی دقیق‌تر موضوع افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و پیامد‌های آن، داده‌های لازم از طریق جمع‌آوری نامه‌ها و گزارش‌های مرتبط از دانشگاه‌های فرهنگیان در سراسر کشور گردآوری شد. پس از استخراج اطلاعات، فرآیند تحلیل محتوای متون آغاز گردید. در این تحلیل، الگو‌های تکراری، موضوعات مشترک و تفاوت‌های موجود در دیدگاه‌ها شناسایی شدند. همچنین، تلاش شد تا رابطه سن ورود به دانشگاه با سایر عوامل مرتبط با کیفیت آموزش، از جمله عملکرد تحصیلی، انگیزه و تعهد شغلی، مشخص گردد. علاوه بر این، سن ورود به دانشگاه فرهنگیان در کشور‌های موفق در حوزه آموزش و پرورش نیز مورد بررسی قرار گرفت. این مقایسه به ما این امکان را داد که سیاست‌های این کشور‌ها را در رابطه با سن ورود به دانشگاه فرهنگیان تحلیل کرده و از تجربیات آنها در جهت بهبود وضعیت آموزش در کشور بهره‌برداری کنیم. نتایج حاصل از این تحلیل‌ها به‌عنوان مبنای اصلی استدلال‌ها و پیشنهادات مطرح شده در ادامه گزارش مورد استفاده قرار گرفت. این داده‌ها به‌طور مستند به ما کمک می‌کنند تا اهمیت حفظ سقف سنی معقول برای ورود به دانشگاه فرهنگیان را با شواهد مستند و قابل استناد روشن نماییم.

یافته‌های پژوهش

تحلیل داده‌های متنی ارائه شده، حاکی از نگرانی عمیق نسبت به تصمیم افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان به۲۷یا ۳۰ سال است. این نگرانی‌ها بر اساس تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اهمیت تربیت معلمان جوان، انقلابی و کارآمد، و همچنین عدم وجود پشتوانه علمی و تحقیقاتی مستند برای این تصمیم، شکل گرفته است. در ادامه به مهم‌ترین پیامد‌های این تصمیم اشاره می‌شود:

۱. تضاد با مأموریت استراتژیک تربیت معلم:

رهبر معظم انقلاب اسلامی بار‌ها بر اهمیت تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد برای نظام تعلیم و تربیت کشور به‌عنوان یک مأموریت استراتژیک تأکید کرده‌اند. دانشگاه فرهنگیان، به‌عنوان مرکز اصلی تربیت معلمان، باید افرادی جوان، انقلابی، کارآمد و با انگیزه تربیت کند که قادر به انتقال ارزش‌ها و اصول بنیادی انقلاب اسلامی به نسل‌های آینده باشند. تصمیم به افزایش سن پذیرش دانشجو در این دانشگاه، نه‌تنها با این مأموریت استراتژیک در تضاد است، بلکه می‌تواند منجر به تربیت معلمانی با انگیزه کمتر و توانایی‌های علمی و عملی پایین‌تر گردد. چنین رویکردی می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به آینده نظام تعلیم و تربیت کشور وارد کند. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرموده‌اند: 《اگر معلم شایسته در مدارس حضور پیدا کند، نسل آینده ما شایسته خواهد بود؛ اگر معلم انقلابی، کارآمد، باایمان، بانشاط و پرانگیزه باشد، نسلی که در آینده این کشور را اداره خواهد کرد، یک نسل ممتاز خواهد بود. 》تصمیم‌گیری برای افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، به‌جای استناد به تحقیقات علمی و مستندات تحقیقاتی، متأثر از فشار‌های اجتماعی و مطالبات گروه‌های خاص بوده است. این روند، اگرچه ممکن است به‌طور موقت به کاهش نرخ بیکاری کمک کند، اما در بلندمدت می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به نظام آموزشی وارد کرده و تصویری نادرست از حرفه معلمی به‌عنوان یک شغل بدون معیار و استاندارد‌های علمی ایجاد نماید. چنین رویکردی ممکن است دانشگاه فرهنگیان را از یک مرکز تربیت معلم به یک بنگاه شغل‌یابی تبدیل کند که نه‌تنها کیفیت آموزشی را کاهش می‌دهد، بلکه به‌طور کلی بر جایگاه حرفه معلمی در جامعه اثر منفی خواهد گذاشت.

۲. سیاست‌گذاری غیرعلمی و تحت فشار:

تصمیم به افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان نه بر اساس تحقیقات علمی و آسیب‌شناسی دقیق، بلکه تحت تأثیر فشار‌های اجتماعی و مطالبات گروه‌های خاص اتخاذ شده است. این نوع سیاست‌گذاری، نه‌تنها آینده نظام آموزشی را به خطر می‌اندازد، بلکه تصویری نادرست از حرفه معلمی به‌عنوان یک شغل ساده و فاقد معیار‌های علمی و استاندارد ایجاد می‌کند. این رویه، مشابه با تصمیمات پیشین در خصوص جذب معلمان (جذب‌های برف انباری) است که با انتقادات مستقیم از سوی رهبر معظم انقلاب مواجه شد. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرموده‌اند: 《استفاده از ظرفیت سیاست‌گذاری و در راستای آن بهره‌گیری از امکان وضع قوانین، تضمین‌کننده حرکت صحیح به سمت آینده مورد انتظار در هر جامعه‌ای است. سیاستی که با ریل قانون، پس از شناخت اولویت‌ها و درک ضرورت‌ها به کار بسته شود، آینده را تضمین می‌کند و طبعا پشتوانه علمی و عقلانیت جزو بایسته‌های حیاتی هر سیاستگذاری است. 》متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم که دستگاه آینده‌ساز تعلیم و تربیت کشور، به دلیل برخی سیاست‌گذاری‌ها که فاقد عقلانیت و درک اولویت‌های واقعی بوده‌اند، به بی‌راهه رفته است. این سیاست‌گذاری‌ها بیشتر به ریل‌زدایی از نظام آموزشی منجر شده تا ریل‌گذاری مؤثر و هدفمند. مصداق بارز این رویه، جذب‌های برف انباری است که با وضع قوانین متعدد و متناقض توسط مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و در نهایت مورد انتقاد و تذکر مستقیم رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. با توجه به نتایج این نوع سیاست‌ها، گمان می‌رفت که مجلس شورای اسلامی به اولویت‌های واقعی حوزه آموزش و پرورش توجه بیشتری داشته باشد، اما پیگیری‌های اخیر کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و وزیر محترم پیرامون افزایش سن پذیرش داوطلبان دانشگاه فرهنگیان به۲۷یا ۳۰ سال و فشار‌های گسترده برای به نتیجه رساندن این مطالبه غیرکارشناسی، یادآور دوران‌هایی است که تصمیمات مهم و حساس در رابطه با آینده نظام تعلیم و تربیت بر اساس فشار‌های اجتماعی، تحصن‌ها و اعتراضات خیابانی گرفته می‌شد. این تصمیم به‌نظر می‌رسد که بیشتر با نگاه بدبینانه برای جذب رأی و یا با نگاه خوش‌بینانه ناشی از فشار‌های پیامکی اتخاذ شده است. این نوع سیاست‌گذاری، راه را برای تغییر بسیاری از اصول باز می‌کند و به‌طور غیرمستقیم زمینه‌ساز اتخاذ تصمیمات غیرکارشناسانه و نسنجیده می‌شود. بدین ترتیب، مجلس شورای اسلامی به‌عنوان ابزاری برای به کرسی نشاندن خواسته‌های غیرعلمی و غیرکارشناسی تبدیل می‌شود و این امر، جایگاه مجلس را به‌طور جدی زیر سؤال می‌برد. اگر هدف از افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان، حل بحران کمبود معلم است، چرا این مشکل با افزایش ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و پذیرش بیشتر داوطلبان پشت کنکوری حل نمی‌شود؟ بهتر است به‌جای جبران کمبود معلم از طریق بالا بردن سن پذیرش، بر افزایش ظرفیت و توان دانشگاه فرهنگیان در پذیرش دانشجو معلمان، چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی، تمرکز شود.

۳. تنزل جایگاه دانشگاه فرهنگیان:

با افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان، این نهاد آموزشی از یک مؤسسه تربیتی و آموزشی به مسیری ساده و آسان برای اشتغال تبدیل می‌شود. این تغییر، به طور قابل توجهی کیفیت آموزش و پرورش را کاهش می‌دهد و انگیزه‌های ورود به حرفه معلمی را از هدف‌گذاری تربیتی به تأمین معیشت و حل مشکلات اقتصادی تغییر می‌دهد. چنین روندی با رسالت اصلی دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان شایسته و کارآمد مغایرت دارد؛ و باید توجه داشت که《آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست. 》در سال‌های اخیر، شاهد این بوده‌ایم که تصمیمات مربوط به معلمی و شغل معلمی بدون توجه به تفاوت‌های بنیادین این نهاد انسان‌ساز با سایر نهاد‌ها و همچنین تفاوت‌های موجود بین معلمان و دیگر کارمندان دولت اتخاذ شده است. به‌طور مثال، در این بحث مطرح می‌شود که نیروی ۳۰ ساله از لحاظ کاری بهره‌وری بالاتری دارد و در شرایط کنونی بسیاری از افراد در این سن بیکار هستند. بنابراین، از منظر برخی، آموزش و پرورش به‌عنوان یک گزینه مناسب برای به‌کارگیری این افراد مطرح می‌شود که هم از هدررفت نیروی انسانی جلوگیری می‌کند و هم فشار اجتماعی را کاهش می‌دهد. اما این نگاه نادرست است، چرا که شغل معلمی نیازمند ویژگی‌ها و شرایط خاصی از جمله سن مناسب و توانمندی‌های ویژه است که تنها از طریق فرآیند تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان قابل دستیابی است. از آنجا که بیش از ۱۲ سال از تأسیس دانشگاه فرهنگیان می‌گذرد، علاقه‌مندان به شغل معلمی فرصت داشته‌اند تا تحصیلات خود را در این دانشگاه تکمیل کنند. اما با افزایش سن پذیرش، افرادی وارد این دانشگاه می‌شوند که یا سال‌ها از تحصیل دور بوده‌اند، که این موضوع تأثیر منفی مستقیمی بر کیفیت آموزش خواهد داشت، یا کسانی که مدارک تحصیلی از دانشگاه‌های دیگر دارند و می‌توانند از طریق ماده ۲۸ دانشگاه فرهنگیان اقدام کنند. گرچه جذب از طریق ماده ۲۸، به‌ویژه برای افراد با سنین بالا، معایب خود را دارد، اما در برخی مناطق به دلیل نیاز فوری آموزش و پرورش به معلم، از این روش به‌طور اضطراری استفاده می‌شود. در نهایت، دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی باید به‌عنوان مسیر اصلی جذب معلمان قرار گیرند. برای تضمین آینده‌ای بهتر برای نظام آموزشی کشور، لازم است تمام تلاش‌ها متمرکز شود تا دانش‌آموزان و نوجوانان بیشتر با اهمیت و جایگاه معلمی و دانشگاه فرهنگیان آشنا شوند و این نهاد به‌عنوان مرجعی اصلی و معتبر برای تربیت معلمان حرفه‌ای و شایسته شناخته شود.

۴. تاثیر بر کیفیت معلمان و آموزش:

معلمان جوان‌تر با انگیزه، انرژی و اشتیاق بیشتری برای تربیت دانش‌آموزان و استفاده از روش‌های نوین آموزشی وارد حرفه معلمی می‌شوند. این ویژگی‌ها، به‌ویژه در برخورد با چالش‌های جدید نظام آموزشی و تغییرات محیطی مدارس، نقش مؤثری در ارتقای کیفیت تدریس و ارتباط معلم با دانش‌آموزان دارند. از سوی دیگر، افراد مسن‌تر، چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ ذهنی، ممکن است انعطاف‌پذیری کمتری برای یادگیری روش‌های جدید و انطباق با شرایط متغیر مدارس از خود نشان دهند. این موضوع می‌تواند به کاهش کیفیت آموزش و تربیت دانش‌آموزان منجر شود. علاوه بر این، افراد مسن‌تر ممکن است فرصت و آرامش کافی برای شکل‌گیری هویت معلمی خود نداشته باشند که این امر می‌تواند بر اثربخشی تدریس آنها تأثیر منفی بگذارد. مطابق با یافته‌های علمی و شواهد میدانی، سن ۱۸ تا حدود ۲۴ سال، بهترین زمان برای شکل‌گیری هویت معلمی است. هرچه سن فرد بالاتر رود، امکان تأثیرگذاری و پذیرش مفاهیم آموزشی جدید کاهش می‌یابد. این بدان معنا نیست که افراد در سنین بالاتر نمی‌توانند در حرفه معلمی موفق باشند، بلکه باید توجه داشت که در راستای تربیت معلمانی شایسته و کارآمد، باید تمامی ظرفیت‌ها به‌طور بهینه مورد استفاده قرار گیرد. وقتی فردی با سن بالا وارد این حرفه می‌شود، با توجه به تجارب و مشغله‌های خانوادگی و اجتماعی که ممکن است داشته باشد، فرصت کمتری برای شکل‌گیری هویت معلمی و توانمندی‌های حرفه‌ای خواهد داشت. به‌طور طبیعی، این امر ممکن است منجر به کاهش کیفیت آموزش و تضعیف جایگاه حرفه معلمی شود. باید این حقیقت را پذیرفت که افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان می‌تواند به افت جایگاه معلمی و دوری از مأموریت اصلی این دانشگاه، که تربیت معلمان جوان، انقلابی و کارآمد است، منتهی گردد. یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه، فقدان زمان کافی برای توسعه «هویت معلمی» است. افراد مسن‌تر که برای اولین بار وارد حرفه معلمی می‌شوند، معمولاً زمان کمتری برای پرورش این هویت دارند. مطالعات نشان داده‌اند که معلمانی که در سنین جوانی وارد حرفه می‌شوند، به‌طور طبیعی با این هویت و نقش اجتماعی خود بیشتر درگیر می‌شوند و این موضوع تأثیر مستقیمی بر کیفیت تعاملاتشان با دانش‌آموزان دارد. بنابراین، افرادی که در سنین بالاتر وارد این حرفه می‌شوند، ممکن است با دشواری‌های بیشتری در زمینه شکل‌گیری هویت حرفه‌ای خود مواجه شوند. با توجه به این نکات، می‌توان نتیجه گرفت که افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان نه تنها ممکن است بر کیفیت آموزش تأثیر منفی بگذارد، بلکه جایگاه حرفه معلمی را نیز تضعیف کند. حرفه معلمی باید به‌عنوان یک شغل با مسئولیت‌های سنگین، نیاز به انگیزه، تعهد و روحیه جوانی داشته باشد. اگر به این ویژگی‌ها توجه نشود، ممکن است در آینده شاهد کاهش کیفیت آموزش و عدم توانایی در جذب معلمان با صلاحیت‌های حرفه‌ای مطلوب در نظام آموزشی کشور باشیم.

۵. چالش‌های مدیریتی و تعارضات:

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان علاوه بر پیامد‌های آموزشی، می‌تواند چالش‌های مدیریتی متعددی را برای نظام تعلیم و تربیت کشور به همراه داشته باشد. مدیریت نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش ازجمله حساس‌ترین بخش‌های نظام اداری کشور است، چراکه کارآمدی و اثربخشی آن مستقیماً بر کیفیت خروجی‌های آموزشی تأثیر می‌گذارد. تغییر در ترکیب سنی ورودی‌های دانشگاه فرهنگیان، می‌تواند مدیریت منابع انسانی را با پیچیدگی‌هایی مواجه کند که در ادامه به بررسی مهم‌ترین آنها می‌پردازیم.

• افزایش فرسودگی شغلی و کاهش بهره‌وری معلمان: یکی از چالش‌های اصلی در جذب معلمان با سن بالاتر، افزایش احتمال فرسودگی شغلی در سال‌های ابتدایی خدمت است. معلمی ازنظر جسمی و روانی، حرفه‌ای پرچالش است که نیاز به انرژی، انگیزه، انعطاف‌پذیری و تعامل مداوم با دانش‌آموزان دارد. افرادی که در سنین بالاتر وارد این حرفه می‌شوند، در مقایسه با معلمان جوان، ممکن است زودتر دچار خستگی، کاهش انگیزه و فرسودگی شوند. بر اساس پژوهش‌های روان‌شناختی، سن بالاتر معمولاً با کاهش انعطاف‌پذیری ذهنی و کاهش تحمل در برابر استرس‌های محیط کار همراه است. این مسئله می‌تواند باعث شود معلمان مسن‌تر، در برابر تغییرات و روش‌های جدید تدریس مقاومت بیشتری نشان دهند و انگیزه کمتری برای یادگیری مداوم داشته باشند. از سوی دیگر، استرس ناشی از تغییر شغل در سنین بالاتر نیز می‌تواند سلامت روانی و جسمانی این گروه را تحت تأثیر قرار داده و منجر به کاهش بهره‌وری آنان شود.

• کاهش طول دوره خدمت مؤثر معلمان و ایجاد چالش در برنامه‌ریزی نیروی انسانی: یکی از اصول مهم در مدیریت منابع انسانی آموزش‌وپرورش، برنامه‌ریزی بلندمدت برای تأمین نیروی انسانی مدارس است. معمولاً معلمانی که در سنین جوانی (۱۸ تا ۲۴ سال) جذب می‌شوند، فرصت بیشتری برای خدمت طولانی‌مدت و اثرگذاری پایدار در نظام آموزشی دارند. اما با افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، تعداد قابل‌توجهی از افراد در سنین نزدیک به ۳۰ سال وارد این حرفه خواهند شد که این امر، دو مشکل عمده ایجاد می‌کند: دوره خدمت کوتاه‌تر: افرادی که در ۳۰ سالگی جذب می‌شوند، تا قبل از رسیدن به سن بازنشستگی (حدود ۶۰ سال)، تنها ۳۰ سال فرصت خدمت خواهند داشت، درحالی‌که معلمان جوان‌تر، ۳۵ تا ۴۰ سال خدمت می‌کنند. این کاهش مدت خدمت، موجب افزایش هزینه‌های استخدامی برای جبران کمبود نیروی انسانی در آینده خواهد شد. عدم امکان رشد تدریجی در مسیر حرفه‌ای معلمی: معلمان جوان‌تر معمولاً فرصت دارند که طی سال‌های اولیه خدمت، تجربیات ارزشمندی کسب کرده و به‌تدریج در نظام آموزشی ارتقا یابند. اما ورود افراد با سن بالاتر، این مسیر رشد را کوتاه‌تر و فشرده‌تر می‌کند که ممکن است باعث کاهش کیفیت آموزش و مدیریت مدارس شود.

• کاهش انعطاف‌پذیری در محیط آموزشی و مقاومت در برابر تغییرات: یکی از الزامات نظام آموزش‌وپرورش در دنیای امروز، تطبیق با فناوری‌های نوین، روش‌های جدید تدریس و نیاز‌های متنوع دانش‌آموزان است. معلمان جوان‌تر معمولاً انعطاف‌پذیری بیشتری در پذیرش روش‌های نوین آموزشی دارند و راحت‌تر با تغییرات فناوری و سبک‌های جدید یادگیری سازگار می‌شوند. در مقابل، افرادی که در سنین بالاتر وارد این حرفه می‌شوند، ممکن است در برابر تغییرات آموزشی و فناوری‌های دیجیتال مقاومت بیشتری داشته باشند. این موضوع می‌تواند در اجرای برنامه‌های اصلاحی آموزش‌وپرورش مشکل‌ساز شود، زیرا معلمانی که پذیرای تغییر نیستند، معمولاً روش‌های سنتی تدریس را ترجیح داده و انگیزه‌ای برای تطبیق با رویکرد‌های جدید ندارند. درنتیجه، مدارس ممکن است دچار شکاف میان نسل جدید دانش‌آموزان که با فناوری رشد کرده‌اند و معلمانی شوند که مهارت کمتری در استفاده از ابزار‌های آموزشی مدرن دارند.

• سخت‌تر شدن فرآیند ارزیابی و آموزش معلمان تازه‌وارد: معلمان جوان، به دلیل انعطاف‌پذیری ذهنی و انگیزه بالاتر، معمولاً روند کارآموزی و آموزش‌های حرفه‌ای را سریع‌تر و باکیفیت‌تر طی می‌کنند. اما افراد مسن‌تر ممکن است: زمان بیشتری برای یادگیری و تطبیق با محیط آموزشی نیاز داشته باشند. در برابر روش‌های جدید تدریس مقاومت بیشتری نشان دهند و به دلیل درگیری‌های خانوادگی و اقتصادی، تمرکز کمتری روی آموزش‌های دانشگاهی داشته باشند. این عوامل، می‌تواند باعث شود که فرآیند آماده‌سازی معلمان تازه‌وارد دشوارتر و طولانی‌تر شود، که درنهایت بر عملکرد کلی نظام آموزش‌وپرورش تأثیر منفی می‌گذارد.

افزایش سن پذیرش، چالش‌های مدیریتی جدی در خوابگاه‌ها و محیط‌های دانشگاهی ایجاد می‌کند. اختلاف سنی زیاد میان دانشجویان، مشکلات ارتباطی و تعارض‌های فکری زیادی ایجاد می‌کند. نیاز‌های دانشجویان مسن‌تر، مانند دانشجویان متأهل یا دارای فرزند، نیز باید در نظر گرفته شود. قطعا وجود دانشجو با رنج سنی بالا در دانشگاه مشکلات جدی در مدیریت خوابگاه و در تعاملات و رفتار‌های دانشجویی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است که نیاز‌ها و مسئولیت‌های افراد ۳۰ ساله با جوانان ۱۸ ساله متفاوت است و از طرفی هم قطعا مسئولین دانشگاه توانایی برطرف کردن تمام نیاز‌های طیف رنج سنی بالا را نخواهند داشت. پس بهتر آن است با سیاستگذاری معقول‌تر، این مسائل و مشکلات را کاهش دهیم.

۶. پیامد‌های اقتصادی منفی:

افزایش سن پذیرش ممکن است فشار زیادی به نظام بازنشستگی دولت وارد کند. با طولانی‌تر شدن دوران کاری معلمان، تعداد افرادی که در سنین بالا همچنان در حال فعالیت هستند، بیشتر خواهد شد. این امر موجب افزایش هزینه‌های بازنشستگی در آینده خواهد شد. در نتیجه، این فشار اضافی می‌تواند منابع مالی موجود را به‌طور غیرمستقیم به سمت مسائل بازنشستگی سوق دهد و توانایی دولت را برای سرمایه‌گذاری در سایر جنبه‌های مهم نظام آموزشی، نظیر نوآوری در آموزش، ارتقاء کیفیت تدریس و تقویت زیرساخت‌های آموزشی، محدود کند. همچنین، افزایش تعداد دانشجویان مسن‌تر ممکن است نیاز به افزایش ظرفیت خوابگاه‌ها و زیرساخت‌های دانشگاهی داشته باشد. این امر می‌تواند هزینه‌های اضافی را در بر داشته باشد که به‌طور غیرمستقیم باعث فشار بیشتر بر دولت برای تأمین منابع مالی مناسب خواهد شد. در مجموع، تصمیم به افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان می‌تواند نه تنها در کوتاه‌مدت به‌صورت غیرمستقیم منجر به محدودیت در سرمایه‌گذاری در دیگر بخش‌های آموزشی شود، بلکه در بلندمدت نیز با تحمیل هزینه‌های بالا به دولت، بر پایداری نظام آموزشی و اقتصادی کشور تأثیر منفی بگذارد.

۷. تغییر تعریف نقش معلم:

افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان می‌تواند منجر به تغییرات اساسی در تعریف نقش معلم در نظام آموزشی شود. افرادی که در سنین بالاتر وارد این حرفه می‌شوند، اغلب تمایل بیشتری به ایفای نقش «مدرس» دارند تا «معلم». این تغییر در رویکرد می‌تواند تأثیرات منفی جدی بر تربیت دانش‌آموزان بگذارد، زیرا نقش تربیتی و پرورشی معلمان به حاشیه رانده می‌شود و بر جنبه‌های مهم انسانی و اخلاقی آموزش تأثیر منفی می‌گذارد. در نظام آموزشی، معلم نه تنها به عنوان یک فرد آموزش‌دهنده به دانش‌آموزان شناخته می‌شود بلکه باید نقش تربیتی و پرورشی نیز ایفا کند. معلمان جوان، با انرژی و انگیزه بیشتر، به‌طور طبیعی به آموزش و تربیت به‌طور هم‌زمان توجه می‌کنند و به‌ویژه در شکل‌گیری هویت شخصیت‌های اجتماعی و اخلاقی دانش‌آموزان تأثیرگذار هستند. اما افرادی که در سنین بالاتر وارد این حرفه می‌شوند، به‌طور معمول از انگیزه کمتری برای انجام وظایف تربیتی برخوردار هستند و ممکن است توانایی یا تمایل کمتری برای ارتباط عاطفی با دانش‌آموزان داشته باشند. این امر می‌تواند منجر به نادیده گرفتن جنبه‌های تربیتی در فرآیند آموزش و در نتیجه آسیب به رشد اجتماعی و اخلاقی دانش‌آموزان شود. همچنین، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که سنین جوانی، به‌ویژه ۱۸ تا ۲۴ سال، بهترین زمان برای شکل‌گیری «هویت معلمی» است. در این دوران، فرد با انگیزه، انرژی و تعهد بیشتری به مسؤولیت‌های تربیتی خود می‌پردازد و به‌طور هم‌زمان نقش آموزشی و تربیتی خود را با هم پیش می‌برد. از سوی دیگر، افرادی که در سنین بالاتر وارد حرفه معلمی می‌شوند، ممکن است انگیزه و توانایی لازم برای تربیت و رشد شخصیتی دانش‌آموزان را از دست بدهند و تنها به جنبه‌های علمی و آموزشی محدود شوند. در نتیجه، این امر می‌تواند تأثیر منفی بر آینده تربیتی دانش‌آموزان بگذارد و هدف اصلی دانشگاه فرهنگیان، که تربیت معلمان شایسته و با دیدگاه تربیتی جامع است، به خطر اندازد.

۸. عدم توجه به اولویت‌ها:

تصمیم‌گیری در خصوص افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان بدون توجه به اولویت‌های اصلی نظام آموزشی کشور، به اتخاذ راه‌حل‌های کوتاه‌مدت منجر می‌شود که در نهایت، پیامد‌های بلندمدت آن نادیده گرفته می‌شود. این نوع سیاست‌گذاری نه‌تنها غیر‌عقلانی است، بلکه می‌تواند به‌عنوان یک نوع آینده‌فروشی تلقی شود که در آن اهداف اساسی و استراتژیک نظام آموزشی قربانی فشار‌های آنی و ملاحظات مقطعی می‌شوند. سیاست‌های ناپایدار و تصمیمات بی‌مبنا در خصوص جذب افراد به دانشگاه فرهنگیان پیام‌های خطرناکی به جامعه منتقل می‌کند. این تصمیم‌ها می‌توانند به مردم این اطمینان را بدهند که معلمی دیگر شغلی برای نخبگان و کسانی که به‌دنبال ارتقاء نسل آینده هستند نیست، بلکه تبدیل به حرفه‌ای برای افرادی می‌شود که به‌دنبال امنیت شغلی و ثبات اقتصادی هستند. در حالی که وظیفه اصلی معلمی، تربیت و پرورش نسل‌های آینده و ایفای نقش کلیدی در شکوفایی کشور است، تغییر در سیاست‌های جذب معلمان، این نگاه را به معلمی وارد می‌کند که آن را به‌عنوان یک شغل عادی و بدون در نظر گرفتن ماهیت و رسالت تربیتی آن معرفی می‌کند. این سیاست‌ها به‌طور غیرمستقیم باعث می‌شود که جوانانی که استعداد و اشتیاق به خدمت در این حرفه دارند، به‌جای جلب انگیزه و انگیزش برای ورود به دانشگاه فرهنگیان، به‌طور ناخودآگاه به دنبال شغل‌های دیگر و با شرایط مناسب‌تر بروند. این امر می‌تواند منجر به کاهش کیفیت نیروی انسانی آموزش و پرورش و در نهایت افت جایگاه حرفه معلمی در جامعه گردد.

۹. چالش‌های اجتماعی

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، علاوه بر پیامد‌های آموزشی و مدیریتی، تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی، عدالت آموزشی و آینده شغلی جوانان خواهد داشت. معلمان، به‌عنوان ستون فقرات جامعه، نقش مستقیمی در شکل‌دهی فرهنگ عمومی، انتقال ارزش‌های اجتماعی و تربیت نسل‌های آینده دارند. هرگونه تغییر در نحوه جذب و آموزش آنها، می‌تواند اثرات بلندمدتی بر جامعه بگذارد. در ادامه، مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی ناشی از این سیاست بررسی می‌شود.

• کاهش فرصت‌های شغلی برای جوانان و افزایش رقابت ناعادلانه: یکی از جدی‌ترین تبعات اجتماعی افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، کاهش فرصت‌های شغلی برای داوطلبان جوان‌تر است. در شرایطی که نرخ بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی کشور بالاست، افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان، رقابت را برای ورود به حرفه معلمی دشوارتر خواهد کرد. بسیاری از جوانانی که تازه از دبیرستان فارغ‌التحصیل شده‌اند و قصد ورود به دانشگاه فرهنگیان را دارند، با ورود افراد مسن‌تر مواجه خواهند شد که تجربه بیشتری در آزمون‌های استخدامی و مصاحبه‌ها دارند. این امر می‌تواند موجب کاهش انگیزه تحصیلی دانش‌آموزان مستعدی شود که روی آینده شغلی خود حساب کرده بودند، اما حالا فرصت‌های کمتری برای رقابت دارند. همچنین، ورود افراد با سن بالاتر به دانشگاه فرهنگیان، باعث تأخیر در استخدام جوانان و افزایش میانگین سنی معلمان خواهد شد که در بلندمدت به کاهش پویایی سیستم آموزشی منجر می‌شود. در نتیجه این سیاست می‌تواند احساس نابرابری و بی‌عدالتی را در بین جوانانی که در سنین پایین به دنبال ورود به حرفه معلمی هستند، تقویت کند و باعث ایجاد سرخوردگی در بین دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی شود.

• افزایش شکاف نسلی میان معلمان و دانش‌آموزان: یکی از ویژگی‌های مهم یک معلم مؤثر، توانایی برقراری ارتباط قوی و سازنده با دانش‌آموزان است. ارتباط بین معلم و دانش‌آموز، زمانی موفق خواهد بود که معلم بتواند نیازها، دغدغه‌ها و شیوه‌های یادگیری دانش‌آموزان را درک کند. دانش‌آموزان امروزی در محیطی دیجیتال و فناوری‌محور رشد کرده‌اند، درحالی‌که معلمان مسن‌تر ممکن است آشنایی کمتری با این ابزار‌ها و سبک‌های یادگیری جدید داشته باشند. افزایش سن معلمان تازه‌وارد، می‌تواند فاصله روانی و فرهنگی میان معلمان و دانش‌آموزان را افزایش دهد و درنتیجه، فرآیند یاددهی-یادگیری را دشوارتر کند. شکاف سنی زیاد ممکن است باعث شود که معلمان، درک کمتری از چالش‌های اجتماعی و رفتاری دانش‌آموزان داشته باشند و نتوانند به‌طور مؤثر با مشکلات آنها برخورد کنند. در نتیجه کاهش ارتباط مؤثر میان معلمان و دانش‌آموزان، تأثیر منفی بر کیفیت آموزش خواهد داشت و ممکن است موجب کاهش انگیزه یادگیری در دانش‌آموزان و افزایش مشکلات انضباطی در مدارس شود.

• تغییر نگرش به معلمی از یک حرفه مقدس به یک شغل ساده: تا پیش از این، ورود به دانشگاه فرهنگیان یک فرآیند برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند بود که دانش‌آموزان علاقه‌مند به حرفه معلمی، از سنین پایین برای آن آماده می‌شدند. افزایش سقف سنی ورود، ممکن است تصور جامعه از حرفه معلمی را تغییر داده و آن را به‌عنوان یک شغل ساده و در دسترس برای افراد جویای کار معرفی کند. با افزایش سن ورود، ممکن است برخی افراد بدون علاقه و تعهد کافی به معلمی، صرفاً به دلیل نداشتن شغل دیگر، وارد این حرفه شوند. این تغییر نگرش می‌تواند در بلندمدت کیفیت آموزش را کاهش داده و انگیزه افراد مستعد برای ورود به دانشگاه فرهنگیان را کم کند. معلمی یک حرفه خاص و حساس است که نیازمند علاقه، صبر و انگیزه درونی است. ورود افرادی که فقط به دنبال امنیت شغلی و حقوق ثابت هستند، می‌تواند به تضعیف جایگاه معلمی و کاهش کیفیت آموزش در کشور منجر شود. درنتیجه حرفه معلمی نباید صرفاً به‌عنوان یک فرصت شغلی دیده شود، بلکه باید به‌عنوان یک مأموریت فرهنگی و اجتماعی موردتوجه قرار گیرد. تغییر در نگرش جامعه نسبت به این حرفه، می‌تواند در بلندمدت آسیب‌های جدی به نظام آموزش‌وپرورش وارد کند.

• یکی از پیامد‌های اجتماعی افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، تغییر در ترکیب داوطلبان این دانشگاه و کاهش استاندارد‌های پذیرش است. بر اساس مقررات آموزشی، فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی دانشگاه‌های دولتی امکان تحصیل مجدد در مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان را ندارند. این محدودیت باعث می‌شود که دو گروه عمده از داوطلبان برای ورود به دانشگاه فرهنگیان باقی بمانند: ۱. دانشجویانی که از دانشگاه‌های دولتی انصراف داده و به دانشگاه فرهنگیان می‌پیوندند. ۲. فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های آزاد، پیام نور و سایر مؤسسات غیرانتفاعی که امکان ورود مجدد به مقطع کارشناسی را دارند. این شرایط می‌تواند موجب کاهش کیفیت ورودی‌های دانشگاه فرهنگیان و تأثیر منفی بر جایگاه این دانشگاه به‌عنوان مرکز تربیت نیروی انسانی متخصص برای نظام آموزش‌وپرورش شود. درحالی‌که بسیاری از دانشجویان مستعد و توانمند دانشگاه‌های آزاد و پیام نور پس از فارغ‌التحصیلی جذب بازار کار یا مقاطع تحصیلات تکمیلی می‌شوند، آن دسته از فارغ‌التحصیلانی که امکان اشتغال در حوزه‌های دیگر را ندارند، به‌عنوان آخرین گزینه، وارد دانشگاه فرهنگیان خواهند شد. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش سطح علمی و توانمندی‌های داوطلبان ورود به حرفه معلمی شود و دانشگاه فرهنگیان را از یک مرکز تخصصی برای تربیت معلمان شایسته، به یک بنگاه کاریابی تبدیل کند.

توسعه‌ی کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان بر مسئله‌ی افزایش سقف سنی ارجحیت دارد

همان‌طور که آیت‌الله خامنه‌ای بار‌ها تأکید کرده‌اند: «امروز مهم‌ترین نیاز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهم‌ترین نیاز، معلّم است.» ایشان به‌وضوح بیان کرده‌اند که دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی، مرکز ثقل نظام تربیت معلم کشور هستند و کوتاهی در توسعه‌ی این مراکز، چه از لحاظ کمّی و چه کیفی، به بحران در آموزش و پرورش منجر خواهد شد. طبق گفته‌ی ایشان، در سال‌های آتی تعداد زیادی از معلمان بازنشسته می‌شوند و ظرفیت کنونی دانشگاه‌ها برای جایگزینی آنان کافی نیست؛ بنابراین توجه به توسعه‌ی زیرساخت‌ها و ارتقای کیفیت آموزش معلمان یک ضرورت حیاتی است.

بر اساس این رهنمودها، اقدامات عملی برای توسعه‌ی دانشگاه فرهنگیان می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

۱) افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان: ایجاد پردیس‌های جدید و گسترش کلاس‌ها و خوابگاه‌ها تا بتواند تعداد بیشتری از داوطلبان مستعد را جذب کند.

۲) تقویت نیروی انسانی و هیئت علمی: جذب اساتید برجسته و تمام‌وقت با ویژگی‌های علمی، اخلاقی و انطباق با معیار‌های سند تحول بنیادین، به‌ویژه در زمینه‌های عملی و تربیتی.

۳) ارتقای کیفیت برنامه‌های آموزشی: بازنگری در محتوای درسی و عملی، تمرکز بر مهارت‌های عملی معلمی و آموزش‌های نوین آموزشی و روانشناسی تربیتی.

۴) تأمین بودجه و زیرساخت‌ها: اختصاص منابع مالی کافی برای ساختمان‌ها، تجهیزات آموزشی و فناوری‌های نوین آموزشی تا دانشگاه بتواند در سطح استاندارد‌های جهانی فعالیت کند.

۵) تقویت روحیه انقلابی و انگیزه دانشجویان: ایجاد برنامه‌های توانمندسازی، آموزشی و فرهنگی که همسو با اهداف تربیتی و اخلاقی آموزش و پرورش باشد.

۶) همکاری بین‌سازمانی: هماهنگی میان وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، سازمان مدیریت و سازمان امور استخدامی برای حل مشکلات ساختاری، مالی و نیروی انسانی.

۷) ارتباط با اساتید و آثار شهید مطهری: تأکید بر انس با آثار و اندیشه‌های شهید مطهری به‌عنوان الگوی تربیت معلم متعهد و متخصص.

تمرکز بر این اقدامات نه تنها بر افزایش سقف سنی ارجح است، بلکه ضمانت استمرار و ارتقای کیفیت نظام آموزش و پرورش کشور است و آینده‌ای پایدار برای تعلیم و تربیت دانش‌آموزان فراهم می‌کند.

تحلیل تأثیر افزایش سن ورود به حرفه معلمی بر کیفیت آموزش

بررسی پژوهش‌های علمی نشان می‌دهد که سن به‌تنهایی معیار کافی برای ارزیابی کیفیت عملکرد معلمان نیست و عوامل متعددی همچون انگیزه، انعطاف‌پذیری شناختی، توانایی یادگیری روش‌های نوین تدریس و طول دوره خدمت، تأثیر قابل‌توجهی بر کارآمدی معلمان دارند. در این راستا، لازم است تأثیر افزایش سقف سنی پذیرش در دانشگاه فرهنگیان از جنبه‌های مختلف تحلیل شود. برخی مطالعات نشان داده‌اند که داوطلبان مسن‌تر، به دلیل تجربه‌های بیشتر و درک عمیق‌تر از مسئولیت‌های حرفه‌ای، ممکن است انگیزه بالاتری برای ورود به معلمی داشته باشند. بااین‌حال، انگیزه بالا به‌تنهایی تضمین‌کننده عملکرد مطلوب نیست. معلمی حرفه‌ای است که نیازمند انعطاف‌پذیری ذهنی، خلاقیت و انرژی برای تعامل مؤثر با دانش‌آموزان است. تحقیقات حوزه علوم شناختی نشان می‌دهد که انعطاف‌پذیری ذهنی و توانایی یادگیری در سنین پایین‌تر بیشتر است. درحالی‌که معلمان جوان‌تر سریع‌تر با فناوری‌های آموزشی و روش‌های تدریس نوین سازگار می‌شوند، معلمان مسن‌تر ممکن است در برابر تغییرات مقاومت بیشتری نشان دهند. این مسئله می‌تواند در اجرای برنامه‌های اصلاحی در نظام آموزشی، ایجاد چالش کند. یکی از مهم‌ترین عوامل در موفقیت معلمان، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان است. معلمان جوان‌تر معمولاً درک بهتری از نیاز‌های نسل جدید دانش‌آموزان دارند و می‌توانند از شیوه‌های تعاملی و فناوری‌های جدید برای بهبود فرآیند یادگیری استفاده کنند. در مقابل، معلمانی که در سنین بالاتر وارد حرفه تدریس می‌شوند، ممکن است در ایجاد این ارتباط و پذیرش روش‌های آموزشی جدید، با دشواری بیشتری مواجه شوند. در نظام‌های آموزشی کارآمد، یکی از معیار‌های اساسی در جذب نیروی انسانی، میزان دوره خدمت مفید معلمان است. افرادی که در ۱۸ تا ۲۴ سالگی وارد حرفه تدریس می‌شوند، معمولاً ۳۵ تا ۴۰ سال فرصت خدمت دارند، درحالی‌که ورود به حرفه معلمی در ۳۰ سالگی یا بالاتر، مدت خدمت را به حدود ۲۵ تا ۳۰ سال کاهش می‌دهد. این کاهش می‌تواند موجب افزایش نیاز به جذب نیروی جایگزین در سال‌های آتی و در نتیجه، تحمیل هزینه‌های اضافی به نظام آموزشی کشور شود.

فرایند تربیت معلم در کشور‌های جهان

۱) آلمان: فرایند تربیت معلم در آلمان در چارچوب رشته‌های دانشگاهی موسوم به Lehramt انجام می‌شود. متقاضیان پس از اخذ گواهی پایان تحصیلات متوسطه (Abitur) وارد دانشگاه‌های تربیت معلم یا دانشکده‌های علوم تربیتی می‌شوند. دوره‌ی نخست معمولاً شامل Bachelor of Education (سه سال) است که ترکیبی از مطالعات موضوعی (مانند ریاضیات یا زبان آلمانی) و علوم تربیتی، روان‌شناسی آموزشی و روش تدریس را در بر می‌گیرد. پس از آن، دانشجویان وارد دوره‌ی Master of Education (دو سال) یا برنامه‌های معادل آن (Staatsexamen) می‌شوند. مرحله‌ی پایانی فرایند آموزش معلمی در آلمان، دوره‌ی کارآموزی مدرسه‌ای یا Referendariat است که حدود ۱۸ تا ۲۴ ماه به طول می‌انجامد و تحت نظارت معلمان راهنما و ادارات آموزش‌وپرورش ایالتی اجرا می‌شود. در پایان این مرحله، داوطلبان پس از موفقیت در آزمون دولتی دوم (Zweites Staatsexamen) مجاز به آغاز فعالیت رسمی در مدارس خواهند بود.

۲) فنلاند: فنلاند به عنوان یکی از نظام‌های آموزشی پیشرو در جهان، تربیت معلم را تنها از طریق دانشگاه‌های تربیت معلم و دانشکده‌های علوم تربیتی دنبال می‌کند. تمامی معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه موظف به اخذ مدرک کارشناسی ارشد آموزش (Master of Education) هستند. فرایند شامل یک دوره‌ی کارشناسی مقدماتی در علوم تربیتی و سپس ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد است. این برنامه‌ها علاوه بر دروس نظری در زمینه‌های علوم تربیتی، روان‌شناسی یادگیری و روش‌شناسی تدریس، کارورزی گسترده و مستمر در مدارس را نیز در بر می‌گیرند. بدین ترتیب، دانشجویان معلم در طول تحصیل بار‌ها فرصت تجربه‌ی تدریس واقعی در مدارس آزمایشگاهی یا مدارس وابسته به دانشگاه را پیدا می‌کنند.

۳) فرانسه: فرایند تربیت معلم در فرانسه پس از پایان دوره‌ی کارشناسی آغاز می‌شود. متقاضیان در مقطع کارشناسی وارد رشته‌های مرتبط می‌شوند و سپس برای ادامه تحصیل در دانشکده‌های علوم تربیتی و مراکز MEEF (Métiers de l’Enseignement, de l’Éducation et de la Formation) ثبت‌نام می‌کنند. این مراکز دوره‌ی Master MEEF را در مدت دو سال ارائه می‌دهند که شامل آموزش نظری، کارورزی در مدارس و آمادگی برای آزمون‌های رقابتی ملی از جمله CAPES است. پس از موفقیت در آزمون، دانشجومعلمان یک سال دوره‌ی کارورزی در مدارس را زیر نظر استادان راهنما می‌گذرانند و سپس به عنوان معلم رسمی در مدارس دولتی یا خصوصی مشغول به کار می‌شوند.

۴) ایالات متحده آمریکا: در ایالات متحده، تربیت معلم بسته به قوانین ایالتی متنوع است، اما مسیر اصلی در اکثر ایالت‌ها مشابه است. دانشجویان در دانشگاه‌ها رشته‌ی Bachelor of Education یا ترکیبی از یک رشته‌ی تخصصی (مانند ریاضیات یا علوم) همراه با Teacher Preparation Program را می‌گذرانند. این برنامه‌ها شامل دروس علوم تربیتی، روش تدریس و روان‌شناسی یادگیری هستند. علاوه بر آموزش نظری، دانشجویان موظف به گذراندن دوره‌های کارورزی در مدارس (Student Teaching) هستند. پس از اتمام برنامه دانشگاهی، داوطلبان باید در آزمون‌های صلاحیت معلمی ایالتی مانند Praxis موفق شوند تا پروانه تدریس دریافت کنند. در برخی دانشگاه‌ها نیز امکان ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد آموزش (M.Ed) وجود دارد که به تخصص بیشتر در حوزه‌های آموزشی منجر می‌شود. در کنار مسیر رسمی، ایالات متحده دارای مسیر‌های جایگزین (Alternative Certification) نیز هست که برای افرادی با مدارک دانشگاهی غیرآموزشی طراحی شده‌اند. این برنامه‌ها به دلیل کمبود معلم در برخی مناطق، فرصت ورود سریع‌تر به کلاس درس را فراهم می‌کنند. با این حال، بخشی از این برنامه‌ها دارای محدودیت سنی مشخص هستند؛ برای مثال، برنامه‌ی City Year تنها افراد بین ۱۸ تا ۲۵ سال را می‌پذیرد و برخی دیگر از برنامه‌های ایالتی نیز اولویت را به متقاضیان جوان‌تر می‌دهند. این موضوع نشان می‌دهد که اگرچه مسیر رسمی معلمی در آمریکا محدودیت سنی ندارد، در مسیر‌های جایگزین، سیاست‌های سنی به‌عنوان ابزاری برای جذب نیرو‌های جوان و پرانرژی به‌کار گرفته می‌شود.

۵) ژاپن:در ژاپن، تربیت معلم در دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم تربیتی انجام می‌گیرد. دانشجویان در برنامه‌های کارشناسی آموزش چهار ساله ثبت‌نام می‌کنند که شامل واحد‌های تخصصی، علوم تربیتی، روان‌شناسی رشد و روش‌های تدریس است. کارورزی در مدارس بخشی جدایی‌ناپذیر از این دوره‌ها به شمار می‌رود. پس از پایان دوره دانشگاهی، دانشجویان باید در آزمون‌های معلمی که توسط دولت‌های استانی برگزار می‌شود شرکت کنند. موفقیت در این آزمون‌ها منجر به دریافت گواهینامه معلمی (Teacher License) می‌شود. سپس فارغ‌التحصیلان به عنوان معلم در مدارس ابتدایی، راهنمایی یا دبیرستان مشغول به کار خواهند شد.

میانگین سنی دانشجویان فارغ التحصیل در اروپا

تحلیل سن فارغ‌التحصیلان در زمان ورود به بازار کار، یکی از شاخص‌های کلیدی در ارزیابی کارآمدی نظام آموزش عالی و رابطه‌ی آن با تحولات بازار کار محسوب می‌شود. نتایج پروژه‌ی REFLEX (The Flexible Professional in the Knowledge Society) که داده‌های فارغ‌التحصیلان سال ۲۰۰۰ از پانزده کشور اروپایی را بررسی کرده است، نشان می‌دهد که میانگین سنی فارغ‌التحصیلان تفاوت معناداری بین کشور‌ها دارد و این تفاوت‌ها ارتباط مستقیمی با ساختار نهادی نظام‌های آموزش عالی و سیاست‌های اجتماعی هر کشور دارند (Little & Tang, ۲۰۰۸). به طور کلی، یافته‌ها نشان می‌دهد که میانگین سن فارغ‌التحصیلان در اکثر کشور‌های اروپایی بالاتر از ۲۳ سال است و در برخی کشور‌ها مانند آلمان، هلند و اتریش به حدود ۲۵ سال نیز می‌رسد. این امر را می‌توان ناشی از چند عامل دانست: نخست، وجود مسیر‌های آموزشی طولانی‌تر مانند برنامه‌های دو مرحله‌ای (Staatsexamen) یا الزام به گذراندن کارورزی‌های گسترده؛ دوم، تعویق در ورود به دانشگاه به دلیل خدمت وظیفه عمومی یا وقفه‌های شغلی؛ و سوم، ساختار خاص برخی رشته‌ها (مانند حقوق و تربیت معلم) که ذاتاً مستلزم زمان بیشتری برای تکمیل تحصیلات است. در مقابل، کشور‌هایی مانند بریتانیا و ایرلند میانگین سنی پایین‌تری دارند (حدود ۲۲ تا ۲۳ سال). دلیل اصلی این وضعیت، وجود مسیر‌های آموزشی فشرده‌تر، دوره‌های کارشناسی کوتاه‌تر (سه‌ساله) و گذار مستقیم‌تر دانش‌آموزان از آموزش متوسطه به دانشگاه است. بدین ترتیب، ساختار آموزشی و سیاست‌های ملی به‌طور مستقیم بر سن فارغ‌التحصیلی اثرگذارند و این تفاوت‌ها می‌توانند پیامد‌های قابل توجهی برای چرخه عمر شغلی فارغ‌التحصیلان به همراه داشته باشند. از منظر تحلیلی، بالا بودن سن فارغ‌التحصیلی می‌تواند هم پیامد‌های مثبت و هم منفی به دنبال داشته باشد. از یک سو، ورود دیرتر به بازار کار ممکن است به معنای کاهش طول دوره‌ی اشتغال و محدود شدن فرصت‌های پیشرفت شغلی باشد. از سوی دیگر، فارغ‌التحصیلان مسن‌تر معمولاً با سطح بالاتری از مهارت‌های حرفه‌ای، تجربه‌ی کاری و آمادگی اجتماعی وارد بازار کار می‌شوند که می‌تواند جایگاه رقابتی آنان را در حوزه‌های تخصصی ارتقا دهد. بنابراین، میانگین سن فارغ‌التحصیلی را باید نه صرفاً به‌عنوان یک شاخص آماری، بلکه به‌عنوان بازتابی از تعامل پیچیده‌ی میان سیاست‌های آموزشی، ساختار اجتماعی و نیاز‌های بازار کار در نظر گرفت.

نتیجه گیری

تحلیل داده‌ها و شواهد موجود، تصویری نگران‌کننده از آینده نظام تربیت معلم در ایران ارائه می‌دهد. تصمیم به افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان تا۲۷یا ۳۰ سال، که به‌نظر می‌رسد بیشتر تحت تأثیر فشار‌های اجتماعی اتخاذ شده است، نه‌تنها با اهداف کلان سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هم‌راستا نمی‌باشد، بلکه می‌تواند پیامد‌های منفی گسترده‌ای در پی داشته باشد. این تغییر سیاست، به احتمال زیاد موجب تضعیف جایگاه دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز تربیت معلمان آینده‌ساز خواهد شد و همچنین، کیفیت آموزشی را کاهش داده و چالش‌های مدیریتی و اقتصادی متعددی ایجاد خواهد کرد. در کشور‌های پیشرفته و موفق در زمینه آموزش، سیاست‌گذاری‌ها همواره بر جذب معلمان جوان و آموزش طولانی‌مدت آنها تأکید دارد. در این کشورها، جذب معلمان در سنین پایین‌تر نه‌تنها به دلیل انرژی و انگیزه بیشتر این افراد برای تدریس است، بلکه بر این اساس استوار است که بهره‌برداری از معلمان جوان در درازمدت هزینه‌های دولت را کاهش داده و کیفیت آموزش را تضمین می‌کند. متاسفانه، با توجه به افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان، این سیاست در ایران به شکلی سطحی و بدون توجه به پیامد‌های بلندمدت اتخاذ شده است. علاوه بر این، اتخاذ چنین تصمیمی می‌تواند باعث کاهش توانایی دانشگاه فرهنگیان در شکل‌دهی هویت معلمی و کاهش انگیزه‌های ورود به حرفه معلمی شود. بدون شک، هدف اصلی تربیت معلم باید تأمین نیروی انسانی متخصص، متعهد و با انگیزه برای نسل‌های آینده باشد. این تصمیم نه‌تنها از لحاظ علمی و پژوهشی پشتوانه کافی ندارد، بلکه بر اساس فشار‌های اجتماعی و مطالبات گروه‌های خاص اتخاذ شده است. بنابراین، سیاست‌گذاران باید با توجه به اولویت‌های واقعی نظام آموزشی، به دنبال راه‌حل‌های پایدار و مبتنی بر پژوهش باشند. تقویت جایگاه دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز تربیت تخصصی معلمان، بهبود کیفیت آموزش و پرورش به جای توجه صرف به کمیت، و سرمایه‌گذاری در جذب جوانان پرانرژی و با انگیزه، از جمله اقداماتی است که می‌تواند به بهبود وضعیت نظام تربیت معلم کمک کند.

سوالات کلیدی برای سیاست‌گذاران:

در این میان، چند سوال مهم پژوهشی وجود دارد که پاسخ به آنها می‌تواند به درک بهتر ابعاد مختلف این تصمیم و پیامد‌های آن کمک کند:

• اولویت این طرح از کجا آمده است؟

• بر اساس چه معیار‌هایی می‌توان گفت دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش به چه نیاز‌هایی پاسخ می‌دهند و بر این اساس، جایگاه افزایش سن پذیرش در اولویت‌ها کجاست؟

• در صورتی که تصمیم به افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان به دلیل فشار‌های اجتماعی و پیامکی اتخاذ شده است، آیا تضمین می‌دهید که این فشار‌ها در آینده منجر به درخواست‌های مشابه برای افزایش سن به بالاتر از ۳۰ سال نشوند؟

• آیا افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان واقعاً می‌تواند به حل مشکل کمبود معلم در کشور کمک کند یا صرفاً یک مُسکن موقت است که در آینده مشکلات عمیق‌تری ایجاد خواهد کرد؟

• چگونه می‌توان اطمینان حاصل کرد که دانشگاه فرهنگیان، همچنان به عنوان مرکز تربیت تخصصی معلمان باقی می‌ماند و از تبدیل شدن به یک مسیر شغلی آسان جلوگیری کرد؟

• چه سازوکار‌هایی برای ارزیابی و بازخوردگیری از این تصمیم وجود دارد تا در صورت لزوم، بتوان اصلاحات لازم را اعمال کرد؟

• چگونه می‌توان انگیزه جوانان را برای ورود به این حرفه افزایش داد؟

پاسخ به این سوالات می‌تواند به سیاست‌گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در زمینه تربیت معلم اتخاذ کنند و از بروز بحران در نظام آموزشی کشور جلوگیری کنند. در این راستا، ما به‌عنوان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از اعضای محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تقاضا داریم که با اصلاح رویه‌های نادرست در مسیر قانون‌گذاری برای آموزش و پرورش، اولویت‌ها را بازنگری کرده و دغدغه‌های قابل ستایش خود نسبت به دانشگاه فرهنگیان را در مسیر درست‌تر هدایت کنند. این امر می‌تواند به بهبود کیفیت آموزش و پرورش کشور و توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان کمک شایانی کند.

منابع

Academics.de. (n.d.). Lehrer ohne Lehramtsstudium: Quereinstieg als Lehrer. Retrieved from https://www.academics.de/ratgeber/lehrer-quereinstieg-ohne-lehramtsstudium

ETS. (n.d.). Praxis tests. Retrieved from https://www.ets.org/praxis

European Commission. (n.d.). Eurydice: Teachers and education staff in Finland. Retrieved from https://eurydice.eacea.ec.europa.eu/national-education-systems/finland/teachers-and-education-staff

Frankfurt University. (n.d.). Studienbedingungen der Lehramtsstudierenden am Fachbereich ۰۴. Retrieved from https://use.uni-frankfurt.de/studienbedingungen-fb۰۴/index.html

Humboldt-Universität zu Berlin. (n.d.). Teacher training (Lehramt). Retrieved from https://www.hu-berlin.de/en/studies/tealea/teacher/teacher-training

KMK. (n.d.). Lehrerbildung in Deutschland. Retrieved from https://www.kmk.org/themen/hochschule/lehrerbildung.html

MEXT. (n.d.). Teacher license system in Japan. Ministry of Education, Culture, Sports, Science and Technology. Retrieved from https://www.mext.go.jp/en/policy/education/elsec/title۰۲/detail۰۲/۱۳۷۳۸۵۰.htm

Ministère de l’Éducation nationale. (n.d.). Devenir enseignant. Retrieved from https://www.devenirenseignant.gouv.fr

TAPIF. (۲۰۲۵). Application instructions ۲۰۲۵–۲۰۲۶. Retrieved from https://www.tapif.org/application/Instructions.pdf

Teach for America. (n.d.). Teach for America. Retrieved from https://www.teachforamerica.org

U.S. Department of Education. (n.d.). Become a teacher. Retrieved from https://www.ed.gov/teachers

Universität Hamburg. (n.d.). Bewerbung Lehramt Master of Education. Retrieved from https://www.uni-hamburg.de/en/campuscenter/bewerbung/master/bewerbung-lehramt-med.html

University of Helsinki. (n.d.). Teacher education. Retrieved from https://www.helsinki.fi/en/faculty-educational-sciences/teacher-education

University of Illinois. (n.d.). Alternative pathways to teaching certification. Retrieved from https://publish.illinois.edu/englishadvising/alternative-pathways-to-teaching-certification/

Reddit. (۲۰۲۰). Preference for younger teachers in Japan. Retrieved from https://www.reddit.com/r/teachinginjapan/comments/j۱a۷aj/preference_for_younger_teachers/

Jobcenter.info. (n.d.). Umschulung zum Berufsschullehrer. Retrieved from https://www.jobcenter.info/umschulung/berufsschullehrer

Little, B. , & Tang, W. -Y. (۲۰۰۸). Age differences in graduate employment across Europe (REFLEX Report to HEFCE No. ۵). Centre for Higher Education Research and Information, The Open University. Retrieved from https://oro.open.ac.uk/۱۰۷۵۳/۱/reflex_report_۵.pdf

اخبار مرتبط