جهش تولید با فرمان مدیریت خصوصی
افزایش10درصدی تیراژ ایرانخودرو در چهارماهه نخست ۱۴۰۴ بیش از یک رقم آماری ساده است؛ این عدد پیام یک تغییر راهبردی در مدیریت صنعتی را بهروشنی فریاد میزند.
افزایش10درصدی تیراژ ایرانخودرو در چهارماهه نخست ۱۴۰۴ بیش از یک رقم آماری ساده است؛ این عدد پیام یک تغییر راهبردی در مدیریت صنعتی را بهروشنی فریاد میزند. در شرایطی که فشار ارزی، قطعهگیری نامنظم و کندی تصمیمگیری، بسیاری از خطوط تولید را با مشکل مواجه کردهاند، ایرانخودرو توانست با بازنگری در سبد محصولات و تمرکز بر مدلهای پربازده نهتنها افت را مهار کند، بلکه مسیر رشد را بازنمایی کند؛ استراتژیای که بلافاصله اثرات مثبتش در تیراژ و ساختار هزینهها دیده شد. این تصمیمات اتفاقی نیست، بلکه نتیجه مجموعهای از انتخابهای مدیریتی است که فضای عمل را از تصمیمگیریهای بوروکراتیک دور کرده و امکان واکنش سریع به تکانههای بازار و تأمین را فراهم آورده است. در عمل، ایرانخودرو با کاهش تمرکز روی محصولات فرسوده و افزایش وزن محصولاتی که نسبت قیمت به ارزش بالاتری پیشروی خریدار میگذارند، توانست هم تقاضای باقیمانده بازار را جذب کند و هم فشار هزینهای را که از مسیر کاهش تولید متوجه واحدهای صنعتی میشود، تخفیف دهد.
کاهش درخور توجه خودروهای ناقص در خطوط تولید -نشانهای از مدیریت بهتر زنجیره تأمین و مونتاژ- یکی از شواهد عینی این رویکرد است؛ وقتی تعداد خودروهای ناقص رو به کاهش میرود، نشان میدهد برنامهریزی تولید و تأمین قطعه در راستای چرخه تولید واقعی قرار گرفته است.