یادداشتهای علم، چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۵۱: وقتی در مذاکره با نخست وزیر یوگسلاوی، سخن از نادرشاه به میان آمد
یادداشتهای اسدالله علم: بعد صحبت پیشرفتهای ایران و برنامه پنج ساله پنجم شد و البته صحبت عظمت ایران بود. بعد آن مثال جنگ ایرانیان و راهزنان افغانی و شکست آنها به دست نادر و این که یک سرباز ایرانی به نادر گفت آن وقت من بودم، اما تو نبودی، پیش آمد. حقیقت این است که من خوشم نیامد، شاهنشاه این قضیه را تعریف کردند، چون برگشت آن به خودشان بود. ولی فوری تصحیح کردند و فرمودند: البته من نمیخواهم این طور باشد. میخواهم ملت من بداند که خودش است. رئیس تأثیر زیادی نباید در او داشته باشد..