بیراهه اصلاح ساختار بودجه
ناتوانی در تأمین منابع دولت در میانه هر سال، بهگونهای بحث کسری بودجه را داغ میکند که انگار چند ماه قبلتر هیچ توافقی بر سر ارقام لایحه بودجه وجود نداشته است. لزوم «اصلاح ساختار بودجه» هم همیشه پس از بحث مکرر کسری سر برمیآورد تا هر بار خبر از وجود یک چالش ساختاری در امر بودجهریزی دهد.
ناتوانی در تأمین منابع دولت در میانه هر سال، بهگونهای بحث کسری بودجه را داغ میکند که انگار چند ماه قبلتر هیچ توافقی بر سر ارقام لایحه بودجه وجود نداشته است. لزوم «اصلاح ساختار بودجه» هم همیشه پس از بحث مکرر کسری سر برمیآورد تا هر بار خبر از وجود یک چالش ساختاری در امر بودجهریزی دهد. چالشی که اگرچه ابعاد آن بزرگ ترسیم میشود، ولی جزئیات آن قرار است همیشه مبهم بماند.
بر این اساس، میتوان هر بار بدون کوچکترین فهمی از ساختار، دل را به دریا زد و با چشمان بسته، تیغ جراحی اقتصادی را بر کالبد نحیف «اقتصاد مردم» فرو کرد. پاسخ تمام پرسشهایی که درباره بدترشدن اوضاع پس از هر بار جراحی میپرسند نیز این است: «ساختارها هنوز مشکل دارند». این بار نیز وزیر اقتصاد دولت پزشکیان با اشاره به کسری 800 تریلیون تومانی، از «اصلاح ساختار بودجه» سخن گفته که هزینههای سیاسی را به همراه خواهد داشت. با وجودی که قرار است همه چیز پشت برچسب ساختار پنهان بماند، میتوان گستره موشکافی را افزایش داد و پرده از یک حقیقت بزرگ برداشت. ساختار بودجه هر کشور چیزی فرای ساختار اقتصادی آن نیست و دقیقا در داخل آن تعریف میشود. ساختار اقتصاد، شبکهای سازمانیافته از روابط میان نهادهای تولید، توزیع و مصرف است که به کل نظام اقتصادی معنا و انسجام میبخشد.