جاده داغ گرانی از فرمان خودرو تا صندلی اتوبوس
در مرداد ۱۴۰۴، خیابانهای ایران نه فقط با آفتاب، که با گرمای گرانی هم تاول زدند. سیاستهای ناکارآمد، قیمتگذاریهای دستوری و نوسانهای ارزی، هم چرخ تولید خودرو را کند کردند و هم کرایههای حملونقل عمومی را آنقدر بالا بردند که برای بسیاری، رفتوآمد روزمره به یک تصمیم حسابوکتابی تبدیل شد.
ایلیا پیرولی : در مرداد ۱۴۰۴، خیابانهای ایران نه فقط با آفتاب، که با گرمای گرانی هم تاول زدند. سیاستهای ناکارآمد، قیمتگذاریهای دستوری و نوسانهای ارزی، هم چرخ تولید خودرو را کند کردند و هم کرایههای حملونقل عمومی را آنقدر بالا بردند که برای بسیاری، رفتوآمد روزمره به یک تصمیم حسابوکتابی تبدیل شد. آمار رسمی با رشد ۳۰ درصدی هزینه حملونقل و جهش ۵۶ درصدی کرایه وسایل عمومی دیگر فقط عدد نیست؛ صورتحسابی است که در جیب هر خانوار خوابیده. طبق دادههای مرکز آمار، نرخ تورم سالانه خرید خودرو در مرداد ۱۴۰۴، معادل ۲۲ و نیم درصد بوده است؛ کمتر از تورم کل حملونقل که به ۳۰ درصد میرسد و کمتر از جهش ۵۶ درصدی کرایهها. در ظاهر این یعنی موفقیت سیاست کنترل قیمت.
اما واقعیت در انبارهای نیمهخالی کارخانهها و صفهای ثبتنامی است که ماهها طول میکشد. افزایش قیمت فولاد، آلومینیوم و قطعات الکترونیکی، همراه با دشواری تخصیص ارز، باعث توقفهای پیاپی خط تولید شده است. یک سنسور کوچک یا دستهسیم ساده که نرسد، خط مونتاژ ساعتها و روزها میایستد. قیمتگذاری دستوری، کارخانهها را با زیان انباشته روبهرو کرده و بازار آزاد را به پناهگاه واسطهها تبدیل کرده است. در نتیجه، خودرو از وسیلهای برای رفتوآمد به یک کالای نیمهلوکس تبدیل شده که خریدش برای بسیاری تنها با پسانداز چندساله ممکن است.











