• ترند خبری :
یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ | SUN 19 Oct 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-06-1805:29:59
  • دسته‌بندی:سایر
  • خبرگزاری:شبکه شرق
  • بازدید:16

کیمیاگری اجتماعی


تأسیس سازمان انتقال خون گامی مهم در جهت پیشرفت دانش پزشکی در ایران به شمار می‌رود اما این امر با کار اجتماعی بی‌نظیری صورت پذیرفته است که جز با بینش و شجاعت دکتر فریدون علاء امکان‌پذیر نبود

تأسیس سازمان انتقال خون گامی مهم در جهت پیشرفت دانش پزشکی در ایران به شمار می‌رود اما این امر با کار اجتماعی بی‌نظیری صورت پذیرفته است که جز با بینش و شجاعت دکتر فریدون علاء امکان‌پذیر نبود. کتاب «کیمیاگرِ جان: گفت‌وگو با دکتر فریدون علاء، بنیان‌گذار سازمان انتقال خون ایران» حاصل مصاحبه‌ای ۱۳ ساعته در قالب یک مصاحبه تاریخ شفاهی با ایشان، در ۱۱ جلسه است که بعدازظهر روزهای چهاردهم بهمن تا یکم اسفند ۱۳۹۶ شمسی در تهران انجام شده است. انتشار خاطرات راوی برای نخستین‌بار؛ تازه و جامع بودن اطلاعات ارائه‌شده؛ شرح پیشینه خاندان پدری و مادری؛ بررسی و تحلیل فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حسین علاء؛ بررسی وضعیت اروپا در دوران جنگ جهانی دوم؛ مقایسه نظام آموزشی در اروپا و آمریکا با ایران؛ چگونگی پیشرفت علم خون‌شناسی و مشتقات خون در اروپا و ایران؛ توضیح در مورد وضعیت اهدا و انتقال خون پیش از دهه 50؛ بیان موانع و مشکلات بر سر راه ایجاد مؤسسه‌ای مستقل در زمینه انتقال خون؛ فکر بنیان‌گذاری سازمان ملی انتقال خون ایران؛ و نحوه تأسیس انجمن هموفیلی و مرکز مراقبت‌های جامع هموفیلی ایران از مهم‌ترین نکات این کتاب است.

در خاطرات جالب دکتر فریدون علاء می‌خوانیم که چگونه بر بالین سهراب سپهری حاضر شده است، در زمان انقلاب واحدهای سیار سازمان انتقال خون را به مناطق شلوغ و پرجمعیت نظیر نماز جمعه اعزام کرده است و در سال‌های ابتدایی جنگ، در سفری با هلی‌کوپتر به کردستان مقدار زیادی خون با صندوق‌های عایق‌دار مخصوص به آنجا می‌برد. دکتر فریدون علاء در ابتدای مصاحبه از آغاز سازمان می‌گوید: «سازمان ملی انتقال خون ایران در مردادماه سال ۱۳۵۳/۱۹۷۴ به‌طور رسمی افتتاح شد هرچند که از دو سال قبل‌تر، یعنی سال ۱۳۵۱/۱۹۷۲ به‌صورت غیررسمی فعالیت خود را آغاز کرده بود و مشغول خدمت‌رسانی بود. طبیعتا اولین رئیس این سازمان هم خود من بودم که در دو سال نخست به‌صورت افتخاری و بدون دریافت هیچ‌گونه حقوقی مشغول خدمت شدم. از آنجایی که با بودجه‌ای که سازمان برنامه و بودجه در اختیار ما قرار داده بود امکان خرید ساختمان مناسبی را نداشتیم، بنابراین ابتدا مجبور شدیم ساختمانی را در خیابان ویلا (استاد نجات‌اللهی فعلی) از خانم فیروزگر که پیش‌تر در اختیار تهران کلینیک بود، ولی با تأسیس بیمارستان جدید به آنجا منتقل شده بودند، اجاره کنیم. ایشان محبت کردند و در ازای دریافت مبلغی ناچیز این ساختمان را در اختیار ما قرار دادند و طی سالیان آتی هیچ‌گاه قیمت اجاره این ساختمان را چنان که باید و شاید افزایش ندادند».