سقوط به میدان فقر
هر روز فقیرتر میشوند و آرزوهایشان دستنیافتنیتر. گروه بزرگی از آنها خودشان را فرورفته در میان فقرا میدانند، درحالیکه دو، سه شغل دارند، صبح تا شب در حال تلاش هستند، درسخواندهاند و تا همین چند سال پیش، سفر و سرگرمی و خرید و ... جزء سرگرمیهایشان بود.
هر روز فقیرتر میشوند و آرزوهایشان دستنیافتنیتر. گروه بزرگی از آنها خودشان را فرورفته در میان فقرا میدانند، درحالیکه دو، سه شغل دارند، صبح تا شب در حال تلاش هستند، درسخواندهاند و تا همین چند سال پیش، سفر و سرگرمی و خرید و ... جزء سرگرمیهایشان بود. حالا از طبقهشان فاصله گرفتهاند؛ متوسطهای فقیری شدهاند که هر روز زندگیشان کیفیت قبلی را از دست میدهد و وارد لایه دیگری از وضعیت اقتصادی میشوند، آنجا که خیلی از تواناییهای اقتصادیشان را از دست دادهاند. جوانان طبقه متوسط، بیشتر آرزوهای خود را دستنیافتنی میدانند. اغلب شاهد فرورفتن در طبقات اقتصادی پایینتر هستند. آنها با تحصیلات و درآمدهای معمول جامعه، از خواستهها و برنامههایی میگویند که شاید تا سال قبل امکان رسیدن به آن را داشتند، اما حالا تبدیل به رؤیا شده است؛ از خرید خودروی دستدوم تا سفر به کشورهای اطراف و خرید خانه با وامهای بانکی که هر کدام نگرانی و اضطراب روزمره آنها را بیشتر میکند.