مکانیسم ماشه درهم‌تنیدگی واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی

مواجهه آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مسئله محوری بسیاری از متون دانشگاهی و پژوهشی‌ای است که به مطالعه این حوزه پرداخته‌اند. تاجایی‌که از آن به‌عنوان مهم‌ترین چالش یا به بیان یکی از پژوهشگران «برزخ آرمان‌گرایی و واقعیت جهانی» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی یاد شده است. بدون تردید، پرونده هسته‌ای، مهم‌ترین موضوع سیاست خارجی ایران در چند دهه اخیر بوده است.

میکائیل  کمالی*: مواجهه آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مسئله محوری بسیاری از متون دانشگاهی و پژوهشی‌ای است که به مطالعه این حوزه پرداخته‌اند. تاجایی‌که از آن به‌عنوان مهم‌ترین چالش یا به بیان یکی از پژوهشگران «برزخ آرمان‌گرایی و واقعیت جهانی» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی یاد شده است. بدون تردید، پرونده هسته‌ای، مهم‌ترین موضوع سیاست خارجی ایران در چند دهه اخیر بوده است. گفتنی است، از آنجا که تحلیل سیاست خارجی دولت‌ها، یکی از مهم‌ترین وجوه نظریه‌های روابط بین‌الملل است، سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز از چشم‌انداز نظریه‌های مختلفی مورد مداقه قرار گرفته، که خود مبحثی پردامنه است. یادداشت حاضر بر آن‌ است که برخلاف مخالفان برجام که آن را صرفا نتیجه رویکرد سیاست خارجی دولت وقت (یا یک جریان سیاسی خاص) می‌دانند، باید آن را در کلیت یا ماهیت سیاست خارجی جست‌وجو کرد که در واقع، مبتنی بر نوعی آمیختگی یا درهم‌تنیدگی واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی است؛ یعنی نه واقع‌گرایی محض و نه آرمان‌گرایی مطلق.

گفتنی است، آرمان‌گرایی نهفته در سیاست خارجی با آن مکتب فکری یا کلان‌نظریه‌ در روابط بین‌الملل که ریشه در لیبرالیسم قرن نوزدهم و «ایدئالیسم ویلسونی» قرن بیستم دارد، یکی نیست، بلکه نوعی آرمان‌گرایی ایدئولویک است که از سرشت انقلابی نشئت می‌گیرد.

اخبار مرتبط