بررسی ابعاد پنهان حمله اسراییل به قطر/ نیروی هوایی رژیم از چه تسلیحات جنگی استفاده کرد؟
به گزارش خبرنگار دانش و فناوری گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تجاوز نظامی اخیر رژیم صهیونیستی به حاکمیت ملی قطر و هدف قرار دادن اهدافی در پایتخت آن، دوحه، فصل جدید و بسیار خطرناکی را در دکترین نظامی این رژیم اشغالگر و رویکرد خصمانه آن نسبت به کل کشورهای منطقه گشوده است. این حمله که با بیاعتنایی کامل به قوانین بینالمللی صورت گرفت، نه تنها یک اقدام تروریستی دولتی علیه یک کشور مستقل، بلکه میدانی برای آزمایش و نمایش یک سلاح استراتژیک جدید بود که امنیت تمامی پایتختها و مراکز حساس خاورمیانه را مستقیماً تهدید میکند. این عملیات بیش از آنکه یک پیروزی تاکتیکی باشد، رونمایی از یک استراتژی تهاجمی بیپروا و خطرناک است که پیامدهای وخیمی برای ثبات منطقه در پی خواهد داشت.
بررسی نیروی متجاوز، ترکیبی از قدرت هوایی و تکنولوژی موشکی
بر اساس اطلاعات فاش شده که توسط مقامات آمریکایی نیز تأیید شده است، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی برای این تجاوز از ترکیبی متشکل از هشت فروند جنگنده F-15 و چهار فروند جنگنده F-35I استفاده کرده است. این انتخاب، خود گویای یک رویکرد نظامی دو لایه است:
- جنگندههای F-15 "رآم": این هواپیماها که ستون فقرات حملات دوربرد رژیم اشغالگر را تشکیل میدهند، در این عملیات نقش سکوی پرتاب متحرک را برای سلاح اصلی ایفا کردند. F-15 به دلیل توانایی حمل حجم بالایی از مهمات سنگین، ابزار اصلی نمایش قدرت عریان و تهاجمی این رژیم است. در این سناریو، آنها حاملان مرگ و ویرانی بودند که از فاصلهای امن، ماشه را چکاندند.
- جنگندههای F-35I "ادیر": نقش این جنگندههای رادارگریز بسیار موذیانه و حیاتی بود. F-35 با قابلیتهای پنهانکاری خود، نه تنها وظیفه اسکورت و حفاظت از F-15ها را بر عهده داشت، بلکه به عنوان چشم و گوش الکترونیکی عملیات عمل میکرد. این جنگندهها میتوانستند با نفوذ به حریم هوایی منطقه بدون شناسایی، هرگونه سامانه پدافندی را رصد کرده و اطلاعات لازم را برای تضمین موفقیت حمله فراهم آورند. استفاده از F-35 نشان میدهد که این رژیم تا چه حد برای اجرای نیات خصمانه خود بر فریب و عملیاتهای پنهانی تکیه دارد.
عربستان،کریدور پروازی موشک های اسراییلی
تاکتیک انتخاب مسیر پروازی بر فراز دریای سرخ و شلیک از آن منطقه، یک مانور فریبکارانه برای فرار از مسئولیت مستقیم نقض حریم هوایی کشورهای عربی بود. با این حال، این یک واقعیت مسلم است که موشکهای شلیک شده برای رسیدن به دوحه، از فراز حریم هوایی عربستان سعودی عبور کردهاند. این اقدام به خودی خود یک تجاوز آشکار به حاکمیت یک کشور دیگر است و نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در مسیر دستیابی به اهداف شرورانه خود، هیچ احترامی برای تمامیت ارضی هیچ یک از کشورهای منطقه قائل نیست. محکومیت این حمله توسط مقامات سعودی، حتی بدون اشاره مستقیم به عبور موشکها، گواهی بر این گستاخی بیحد و حصر است.
سلاح اصلی، موشک بالستیک هواپرتاب، تهدیدی برای همه
خطرناکترین جنبه این تجاوز، استفاده از یک موشک بالستیک هواپرتاب (ALBM) کاملاً جدید بود. این سلاح، قواعد بازی را در منطقه تغییر داده و تهدیدی مستقیم علیه تمامی کشورها، از جمله متحدان آمریکا، محسوب میشود.
ویژگیهای فنی این ابزار ترور:
برد ویرانگر: با توجه به شلیک از دریای سرخ به مقصد دوحه، برد این موشک حداقل ۱۳۰۰ کیلومتر تخمین زده میشود. این بدان معناست که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی اکنون قادر است از یک موقعیت امن و دور از دسترس، پایتختها و تأسیسات استراتژیک در سراسر خاورمیانه، از جمله قاهره، اسلام آباد، بغداد، مسقط و دیگر پایتختهای عربی را هدف قرار دهد
دقت مرگبار: تصاویر ماهوارهای و گزارشهای میدانی از محل اصابت در دوحه، تخریبی بسیار دقیق و متمرکز را نشان میدهد. این دقت بالا، این سلاح را به ابزاری ایدهآل برای "ترور های نقطه زن" و حملات تروریستی تبدیل میکند. این رژیم با این سلاح میتواند دایره ترور و کشتار خود را افزایش دهد.
سرعت و گریز از پدافند: موشکهای بالستیک پس از پرتاب، با سرعتی معادل چندین برابر سرعت صوت و در ارتفاعات بسیار بالا حرکت میکنند.
هر چند روی کاغذ توان رهگیری برای پدافند برخی کشور های عربی وجود دارد ولی به دلیل وابستگی به مستشاران آمریکایی، هرگونه عملیات نیازمند هماهنگی و اجازه آمریکا است و مشخصاً به دلیل هم دستی آمریکا، سامانه های پدافندی حاضر در کشور های عربی توان رهگیری را ندارند.
بررسی دقیق تر موشک اسراییلی، تبدیل ابزار آزمایشی به ماشین جنگی
تحلیلگران نظامی معتقدند که این موشک ناشناس، نسخهای رزمی از موشکهای هدف خانواده "اسپارو" (Sparrow) است که این رژیم سالها برای آزمایش سامانههای ضدموشکی خود از آنها استفاده میکرد.
در واقع اسراییل به سمت ساخت تسلیحات هواپرتاب تخصصی ترور نقطه ای برای رهبران کشور های عربی رفته و این استراتژی در قطر تست موفق داشت( دلیل شکست ترور جا به جایی تیم حماس از اتاق مذکور عنوان شد)
دکترین جدید تجاوز و ضرورت هوشیاری منطقه
حمله به دوحه یک پیام روشن و بدون ابهام برای تمامی کشورهای منطقه داشت: رژیم صهیونیستی وارد فاز جدیدی از تجاوزگری نظامی شده است که در آن هیچ خط قرمزی، اعم از حاکمیت ملی، قوانین بینالمللی یا روابط دیپلماتیک را به رسمیت نمیشناسد. این رژیم با رونمایی از موشک بالستیک هواپرتاب خود نشان داد که:
- عمق استراتژیک تهاجمی خود را به سراسر خاورمیانه گسترش داده است.
- قصد دارد با سلاحهای تخصصی هواپرتاب، سامانههای دفاعی کشورهای منطقه را به چالش بکشد و عملاً برنامه حملات مشابه به ترکیه و مصر را هم مطرح کرده است.
- دست آمریکا و رژیم به خون مردم منطقه آلوده است و وابستگی نظامی به آمریکا نه تنها امنیت ملی این کشور ها را ارتقا نمیدهد بلکه تضعیف هم میکند و به منزله اجازه از اسراییل برای مقابله با خودش است!
این تجاوز یک زنگ خطر جدی برای تمامی ملتها و دولتهای منطقه است. بیتفاوتی نسبت به این سطح از گستاخی و توسعهطلبی نظامی، تنها به تشجیع بیشتر این رژیم برای اقدامات تجاوزکارانه آتی منجر خواهد شد. اکنون بیش از هر زمان دیگری، هوشیاری، اتحاد و تقویت توان بازدارندگی در برابر این تهدید معاند که ثبات و امنیت کل خاورمیانه را هدف گرفته، یک ضرورت انکارناپذیر است.