تحلیلی انتقادی بر بیانیه نیویورک با تاکید بر موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران و آینده فلسطین
در رویدادی قابل تامل در عرصه دیپلماسی بینالمللی، بیانیه نیویورک درباره حل به ظاهر مسالمتآمیز مسئله فلسطین و اجرای راه حل دو دولت، در سازمان ملل متحد به رای گذاشته شد. در این میان، تصمیم جمهوری اسلامی ایران و چند کشور اسلامی دیگر از جمله عراق و تونس برای خودداری از شرکت در این رایگیری، فراتر از یک کنش دیپلماتیک صرف، واکنش قدرتمندی در رد رویکردهای سطحی و ناعادلانهای بود که دهههاست به جای حل ریشهای مسئله فلسطین، به دنبال مدیریت بحران به نفع رژیم صهیونیستی و مشروعیتبخشی به وضعیت موجود است.
پارسا جعفری- در رویدادی قابل تامل در عرصه دیپلماسی بینالمللی، بیانیه نیویورک درباره حل به ظاهر مسالمتآمیز مسئله فلسطین و اجرای راه حل دو دولت، در سازمان ملل متحد به رای گذاشته شد. در این میان، تصمیم جمهوری اسلامی ایران و چند کشور اسلامی دیگر از جمله عراق و تونس برای خودداری از شرکت در این رایگیری، فراتر از یک کنش دیپلماتیک صرف، واکنش قدرتمندی در رد رویکردهای سطحی و ناعادلانهای بود که دهههاست به جای حل ریشهای مسئله فلسطین، به دنبال مدیریت بحران به نفع رژیم صهیونیستی و مشروعیتبخشی به وضعیت موجود است.
این یادداشت در صدد است تا دلایل این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران را تبیین کرده و تحلیلی انتقادی از بیانیه مذکور ارائه دهد. این تحلیل نشان میدهد که هر راهحلی که از پرداختن به ریشههای استعماری بحران و حقوق بنیادین ملت فلسطین خودداری کند، کارایی لازم را نخواهد داشت. از این منظر، بیانیه نیویورک در بهترین حالت تکرار فرمولهای شکستخورده گذشته و در بدترین حالت، تلاشی برای عادیسازی آپارتاید و مشروعیتبخشی به ماهیت استعماری رژیم اشغالگر صهیونیستی محسوب میشود.