سیمای واقعی خیام
«خیام، چنان که هست» عنوان تازهترین کتاب محمد بقایی (ماکان) است که اخیرا توسط نشر تهران منتشر شده است. بقایی (ماکان) در این کتاب ضمن مروری بر زندگی خیام، به بررسی دیدگاههای او پرداخته و همچنین مضامین و موضوعات رباعیهای او را نیز مورد بررسی قرار داده است. او همچنین اشعار خیام را با آثار دیگر شاعران و اندیشمندان سنجیده است.
پیام حیدرقزوینی: «خیام، چنان که هست» عنوان تازهترین کتاب محمد بقایی (ماکان) است که اخیرا توسط نشر تهران منتشر شده است. بقایی (ماکان) در این کتاب ضمن مروری بر زندگی خیام، به بررسی دیدگاههای او پرداخته و همچنین مضامین و موضوعات رباعیهای او را نیز مورد بررسی قرار داده است. او همچنین اشعار خیام را با آثار دیگر شاعران و اندیشمندان سنجیده است. او معتقد است در اشعار خیام مفاهیم متضادی وجود دارد که نتیجهگیری نهایی پیرامون برخی از آرای او را دشوار کرده است. خیام یکی از چهرههای ادبیات کلاسیک فارسی است که چهرهاش در هالهای از ابهام قرار گرفته و نقد و بررسیهایی که درباره او صورت گرفته، گاه کاملا در تضاد با یکدیگر قرار دارند. به مناسبت انتشار کتاب «خیام، چنان که هست» با محمد بقایی (ماکان) درباره وجوه مختلف شعر و اندیشه خیام گفتوگو کردهایم. همچنین به این موضوع پرداختهایم که اندیشه خیام چقدر در دوران معاصر قابل ردیابی است و او چقدر بر نویسندگان و شاعران مدرن ما اثر گذاشته است. بقایی (ماکان) درباره خیامِ صادق هدایت میگوید: «هدایت ظاهرا نخستین کسی است که پژوهشی عالمانه در رباعیات خیام یا رباعیات منسوب به وی داشت. روش تحقیق او به این صورت بوده که رباعیاتی را از منابع موثق کهن انتخاب کرد و آنها را به لحاظ کلامی و مضمونی معیاری قرار داد برای انتخاب نزدیکترین رباعیات متعلق به وی. او بر این اساس صدوچهلوسه رباعی در دفتری به نام «ترانههای خیام» منتشر نمود که به نظر میرسد از دیگر تحقیقاتی که در این زمینه شده موثقتر است. تحقیق دیگری هم که در این زمینه قابل توجه است، منتخباتی است از مرحوم قزوینی که تقریبا ده سال پس از «ترانههای خیام» منتشر شد. البته برخی از رباعیاتی که قزوینی انتخاب کرده در گزینشهای هدایت نیست و هر دو نیز اذعان دارند که برخی از رباعیات گزینششده ممکن است حاصل ذوق و طبع دوستان و شاگردانش باشد که این هم بیگمان پنداشتی است عالمانه و البته قابل تردید. بههرحال آن خیامی که امروزه ذهن جمعی او را پذیرفته، همان است که از مجموع این رباعیات شکل گرفته است. این همان خیامی است که دیدگاه کلی او بهخصوص در مسئله آفرینش، نقد جهالت، از دست رفتن ارزشهای کهن، مقابله با متشرعان خشکاندیش و تقدیر محتوم در آثار هدایت بسط مییابد». پیش از انتشار این کتاب، دو کتاب دیگر از این مجموعه با عناوین «مولوی، چنان که هست» و «سعدی، چنان که هست» منتشر شده بود و بهزودی عنوان دیگری از این مجموعه کتابهای بقایی (ماکان) با عنوان «حافظ، چنان که هست» نیز به چاپ خواهد رسید.
میان ما و خیام فاصلهای هزار ساله وجود دارد. با وجود چنین فاصلهای آگاهی ما از جزئیات زندگی خیام تا چه حد درست است و آیا اطلاعات دقیقی از مهمترین وقایع زندگی او در دست داریم؟