نوجوانی و "بیزاری رشدی": چرا نوجوانان از والدین‌شان فاصله می‌گیرند؟
اینکه می‌گویند عشق بین والد و فرزند، بی‌قید و شرط است، حقیقت دارد. اما هر رابطه‌ای، حتی عمیق‌ترینشان، دستخوش تغییر و تحول می‌شود. هیچ دورانی پُرتلاطم‌تر از نوجوانی نیست؛ جایی که گویی فرزند دلبندتان ناگهان به موجودی بیگانه تبدیل می‌شود که دیگر با اشتیاق قبل در کنارتان نمی‌ماند، کمتر حرف می‌زند و حتی گاهی نگاه‌هایش بویی از دلخوری یا رنجش دارد. آیا این یک “بیزاری رشدی” گذراست یا نشانه‌ای از یک مشکل عمیق‌تر؟ و مهم‌تر از آن، به عنوان والدین چطور باید در این مسیر پرفراز و نشیب، راه خود را پیدا کنیم؟

اخبار مرتبط