ایده استقلال و انتخابات جامعه حسابداران رسمی

الزام به «نرخ پایه» اگرچه در ظاهر به‌منظور جلوگیری از نرخ‌شکنی طراحی شده، در عمل باعث کاهش رقابت مبتنی بر کیفیت و نوآوری شده است. آیا ادامهٔ این سیاست‌ها جز فشار مضاعف بر مؤسسات کوچک و متوسط نتیجه‌ای دارد؟ آیا وقت آن نرسیده است معیار اصلی کیفیت، شفافیت گزارش‌های حسابرسی و نظام بازبینی همتا باشد، نه نرخ‌گذاری دستوری؟

کاظم وادی زاده- حرفهٔ حسابرسی در ایران در وضعیتی چندلایه و پیچیده قرار دارد که بررسی آن نیازمند نگاهی تطبیقی و همه‌جانبه است. در حالی‌که در بسیاری از کشورها تفکیک وظایف حرفه‌ای و نظارتی به‌روشنی رعایت می‌شود ـ به این معنا که نهادهای حرفه‌ای مسئولیت آموزش، تربیت و برگزاری آزمون را دارند و مراجع مستقل یا دولتی نقش نظارت عمومی را ایفا می‌کنند ـ در ایران چنین مرزبندی شفافی مشاهده نمی‌شود. آیا زمان آن نرسیده است که آزمون جامعهٔ حسابداران رسمی، ارکان اصلی و حتی فرآیند نرخ‌گذاری خدمات حسابرسی از دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت رها شوند؟ آیا این میزان مداخله استقلال حرفه را محدود نکرده و مانع ایفای نقش واقعی جامعه در ارتقای کیفیت گزارشگری مالی نشده است؟

الزام به «نرخ پایه» اگرچه در ظاهر به‌منظور جلوگیری از نرخ‌شکنی طراحی شده، در عمل باعث کاهش رقابت مبتنی بر کیفیت و نوآوری شده است. آیا ادامهٔ این سیاست‌ها جز فشار مضاعف بر مؤسسات کوچک و متوسط نتیجه‌ای دارد؟ آیا وقت آن نرسیده است معیار اصلی کیفیت، شفافیت گزارش‌های حسابرسی و نظام بازبینی همتا باشد، نه نرخ‌گذاری دستوری؟

اخبار مرتبط