سیاستهای صفر و یک، کیفیت زندگی و منابع آب ایران را تهدید میکنند
مدیریت شهری در ایران سالهاست گرفتار تصمیمهای صفر و یکی شده است؛ تصمیمهایی که نه بر پایه تحلیل علمی و دادههای واقعی اتخاذ میشوند، نه اصول اکولوژیک و نیازهای انسانی را مدنظر قرار میدهند و نه پیامدهای بلندمدت خود را ارزیابی میکنند.
مدیریت شهری در ایران سالهاست گرفتار تصمیمهای صفر و یکی شده است؛ تصمیمهایی که نه بر پایه تحلیل علمی و دادههای واقعی اتخاذ میشوند، نه اصول اکولوژیک و نیازهای انسانی را مدنظر قرار میدهند و نه پیامدهای بلندمدت خود را ارزیابی میکنند. این رویکرد کوتاهمدت و فاقد برنامهریزی پایدار، منابع طبیعی را هدر داده و کیفیت زندگی شهروندان را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد.
پیامدهای این بحران در حوزههای مختلف شهری، مانند مدیریت چمنکاری و فضای سبز، به وضوح قابل مشاهده است. در دهههای ۷۰ و ۸۰، سیاستگذاران شهری تصمیم گرفتند شهرها را بهطور گسترده و بدون چارچوب علمی با چمن بپوشانند. این سیاست نهتنها پارکها، بلکه میادین، خیابانها، رفیوژ میانی بلوارها، حاشیه بزرگراهها، کنارگذرها، پیادهروها، کنارههای دوربرگردانها و شیبهای اطراف پلها و زیرگذرها و... را نیز در بر گرفت. هدف، ایجاد «نمای سبز» و بهبود جلوه بصری شهر بود؛ اما واقعیت این است که بیشتر این چمنکاریها فاقد کارکرد اکولوژیک بودند و به رفاه شهروندان کمکی نمیکردند.











