هشدار بهموقع و همراهی بهجا
داوود حشمتی، روزنامهنگار اصلاحطلب، در یادداشتی به تاریخ ۲۳ شهریور، در همین روزنامه و همین ستون، به نقد بخشهایی از نوشتههای من در موضوع مسائل هستهای پرداخته که از جهات مختلف شایان توجه است. از خوانندگان عزیز بابت طولانیبودن این نوشته پوزش میخواهم؛ چارهای نیست، مطلب را نمیشود به بخشهای کوتاهتر تجزیه کرد.
داوود حشمتی، روزنامهنگار اصلاحطلب، در یادداشتی به تاریخ ۲۳ شهریور، در همین روزنامه و همین ستون، به نقد بخشهایی از نوشتههای من در موضوع مسائل هستهای پرداخته که از جهات مختلف شایان توجه است. از خوانندگان عزیز بابت طولانیبودن این نوشته پوزش میخواهم؛ چارهای نیست، مطلب را نمیشود به بخشهای کوتاهتر تجزیه کرد. پیش از هر چیز خوشحالم که بحث درباره مزایا و معایب فناوری اصلی باز شده و موضوع مخالفت و موافقت اصحاب قلم و کارشناسان واقع شده است. نکته دیگر آنکه علیرغم همکاری آقای حشمتی با روزنامه شرق، یادداشت درجشده موضع خودشان است، نه موضع «شرق».
قبل از شروع بحث خوب است توجه شود که آقای حشمتی در قالب نقد نظرات من، دفاع جانانهای از بیانیه ۲۶ مرداد جبهه اصلاحات کرده است. این در حالی است که در نوشتههای من اسمی از جبهه اصلاحات و بیانیه نیامده بود و فقط دیدگاهی که مدعی تعلیق یا تعطیل غنیسازی است مورد بحث واقع شده بود. پیش از این، من در یادداشت مورخ ۳۰ مرداد نقدی بر بیانیه جبهه اصلاحات نوشتم که در روزنامه شرق منتشر شد. آن زمان قصد داشتم با زبان دوستانه آن نقد را ادامه دهم و بیانیه را از جنبههای مختلف واکاوی کنم، اما دوستان عزیزم در «شرق» ادامه بحث در مورد بیانیه را به صلاح ندانستند و یادداشت دوم من را به چاپ نرساندند. من هم به نظر آنها احترام گذاشتم و آن بحث را متوقف کردم. دوستان «شرق» البته مخالفتی با بحث محتوایی درباره دیدگاههای مختلف نداشتند. برای من جای تعجب است که به بهانه نقد نظرات من در مسئله هستهای، داوود حشمتی سخت به دفاع از بیانیه برخاسته و با شور و حرارت از جزئیات و عبارتهای آن دفاع کرده است. اگر بروبچههای «شرق» از نظر قبلی خود برگشتهاند و اجازه میدهند درباره جزئیات عبارتها و ادبیات بیانیه بحث کنیم، بسمالله، ما آمادهایم. برویم سر اصل مطلب. نکاتم را در چند بخش عرضه میکنم.