یادداشتهای علم، یکشنبه ۷ آبان ۱۳۵۱: به شاه گفتم سخنرانی مذهبی [فخرالدین] حجازی واعظ را گوش کردم؛ خوب حرف میزد، ولی در آخر مجلس به همه کس و همه چیز دعا کرد و به شما دعا نکرد؛ جای تعجب شد
یادداشتهای اسدالله علم: عرض کردم: به سخنرانی مذهبی از مسجد ترکها در رادیو گوش میکردم. [فخرالدین]حجازی واعظ حرف میزد. خوب هم حرف میزد، ولی در آخر مجلس به همه کس و همه چیز و حوزه علمیه قم دعا کرد و به شما دعا نکرد. جای تعجب شد. فرمودند: تحقیق کن برای چه؟ عرض کردم: رسم عجیبی است. هر کس میخواهد خود را در دل عامه جا کند، از ما دوری میکند. معنی این کار را هم نمیفهمم. فلسفی پدر سوخته همین کار را میکرد، او را کنار زدیم. این آقا که با اجازه ما منبر میرود و سخنرانی او را هم رادیو دولتی پخش میکند، همین کار را میکند. فرمودند: بپرس چرا این کار را میکند؟ مدتی هم فکر کردند.
نظرات