شرارت معاصر
شرارت پدیدهای آشنا و گاهی حتی پیشپاافتاده است، اما به عقیده لارس اسوندسن، ما زبانی را که بتوانیم به واسطه آن درباره شر بگوییم و بشنویم از دست دادهایم. اغلب آن را مفهومی غریب و موهوم میبینیم، یادگاری از گذشتههای دور و جوامع نامتمدن که هیچ ارتباطی به واقعیتهای زندگی پیچیده امروز ما ندارد.
شرق: شرارت پدیدهای آشنا و گاهی حتی پیشپاافتاده است، اما به عقیده لارس اسوندسن، ما زبانی را که بتوانیم به واسطه آن درباره شر بگوییم و بشنویم از دست دادهایم. اغلب آن را مفهومی غریب و موهوم میبینیم، یادگاری از گذشتههای دور و جوامع نامتمدن که هیچ ارتباطی به واقعیتهای زندگی پیچیده امروز ما ندارد. اما شر مسئلهای اخلاقی است که همیشه عملا با آن درگیریم؛ همه، به عمد یا ناآگاهانه، هم قربانی شرارت میشویم و هم مرتکب آن. کتاب «فلسفه شر» نوشته لارس اِسوندسن، استاد فلسفه دانشگاه برگن نروژ، با تکیه بر فلسفه، تاریخ و روانشناسی این پدیده را در حکم جنبهای عادی از زندگی در جامعه معاصر بررسی میکند؛ جنبهای که علاوه بر پیامدهای اخلاقی و سیاسی، در زندگی روزمرهمان هم عواقب و اثرات ملموسی دارد.
کتاب پس از مرور تعاریف شر در نظریات فلسفی و الهیاتی به ابعاد اخلاقی و انسانی این پدیده میپردازد و در نهایت وجوه نظری و عملی را به هم پیوند میدهد: در زندگی واقعی عملا در برابر شرارت چه کاری از دستمان برمیآید؟ آیا میتوانیم فارغ از اصول و باورها، مواجهه اخلاقیمان با جامعه را با تکیه بر حس مسئولیتپذیری و توجه به عواقب اعمالمان سامان دهیم؟ از نظر اسوندسن شر را نباید توجیه کرد، نباید با اکتفاکردن به توضیحات و تفاسیر از اهمیتش کاست، و دست آخر نباید با آن کنار آمد.