روایت نجات خلبان هلیکوپتر کبری از معرکه فتحالمبین/سختی پروازهایی که روز تشییع امام داشتیم
میدانستم ضرابی رعشه کمر دارد. بعد از زمینخوردن هلیکوپترش میخواست بلند شود ولی نتوانسته بود. خودش را انداخته بود بیرون. دُم هلیکوپترش آتش گرفته بود. توی خاکها چنگ میزد و جلو میآمد. فاصله ما با او حدود ۱۵۰ متر بود.











