به رسمیت شناختن فلسطین؛ پایان بیطرفی یا آغاز بازتعریف نظم جهانی؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، ماجرای به رسمیت شناختن فلسطین، اگرچه در ظاهر اقدامی نمادین به نظر میرسد، اما در واقع یکی از حساسترین و تأثیرگذارترین پروندههای حقوق بینالملل و سیاست جهانی است؛ بهویژه پس از جنگ غزه، یعنی از اکتبر ۲۰۲۳ به این سو. در این مدت، موج جدیدی از کشورها از جمله انگلستان، فرانسه، پرتغال، کانادا و استرالیا تصمیم گرفتند که فلسطین را به رسمیت بشناسند و برخی از آنها نیز طی روزهای اخیر این اقدام را عملی کردند.
اما چرا اکنون؟ و چرا این تصمیم اهمیت دارد؟
باید گفت که بیش از ۷۵ درصد کشورهای جهان، فلسطین را به عنوان یک کشور در ساختار بینالمللی پذیرفتهاند. تا امروز، دستکم ۱۴۵ کشور از مجموع ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل، فلسطین را به رسمیت شناختهاند. این یعنی در عمل، بخش عمدهای از جامعه جهانی به این نتیجه رسیده است که مسئله فلسطین باید از یک موضوع بلاتکلیف، به یک واقعیت سیاسیِ تثبیتشده تبدیل شود.
حتی کشورهایی که همواره در این زمینه محتاط بودهاند ــ مانند پرتغال، استرالیا، انگلستان و اسپانیا ــ در یکی دو سال اخیر موضع خود را تغییر دادهاند. دلیل این تغییر نیز روشن است: جنگ اکتبر در غزه، مرز بین بیطرفی و موضعگیری را برای بسیاری از کشورها از میان برداشت. بسیاری از آنها، در مواجهه با نسلکشی، آپارتاید و جنایات جنگی رژیم صهیونیستی، به این نتیجه رسیدند که برای دفاع از حداقلیترین اصول حقوق بشر، باید فلسطین را به رسمیت بشناسند.
اروپا همواره در مسئله فلسطین دچار دودستگی بوده است. تا چند سال پیش، به جز سوئد در سال ۲۰۱۴، هیچ کشور اروپای غربی فلسطین را به رسمیت نمیشناخت. اما جنگ غزه این معادله را تغییر داد. نروژ، اسپانیا، ایرلند و اسلوونی به این فهرست اضافه شدند و اخیراً نیز انگلستان، پرتغال و به نوعی فرانسه به این صف پیوستهاند. این مسئله نشان میدهد که فلسطین نهتنها یک پرونده خاورمیانهای، بلکه آیینهای از شکافهای سیاسی در دل اتحادیه اروپا و همچنین مسئلهای مهم در نظام بینالملل است.
اما "به رسمیت شناختن" دقیقاً به چه معناست؟ چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه تأثیری دارد؟
در اینجا یک نکته حقوقی مهم وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است: به رسمیت شناختن یک کشور، به این معنا نیست که کشوری تازه تأسیس شده یا مرزهایش فردا مشخص خواهد شد؛ چرا که مرزهای فلسطین در قطعنامههای سازمان ملل از سال ۱۹۴۸ مشخص شدهاند. این اقدام، ابزاری حقوقی و سیاسی برای نشان دادن جایگاه فلسطین در نظام جهانی است.
در واقع، با این اقدام، کشورها فلسطین را بهعنوان یک کنشگر سیاسی مستقل و رسمی در نظام بینالملل به رسمیت میشناسند؛ حتی اگر این کشور هنوز ارتش رسمی یا کنترل کامل بر سرزمینش نداشته باشد.
اما پرسش دیگر این است که چرا کشورهایی مانند آمریکا، ژاپن، کرهجنوبی و برخی کشورهای اقیانوسیه این اقدام را انجام ندادهاند؟
در اینجا سیاست وارد ماجرا میشود. کشورهایی مانند آمریکا همواره گفتهاند که به رسمیت شناختن فلسطین باید نتیجه مذاکرات مستقیم میان فلسطین و اسرائیل باشد، نه یک تصمیم یکجانبه. از نگاه آنها، اگر این کار بدون مذاکره انجام شود، نظم حقوقی بینالملل بههم میریزد. به همین دلیل، بسیاری از این کشورها در جلسه اخیر سازمان ملل برای به رسمیت شناختن فلسطین ــ که با ریاست عربستان سعودی و فرانسه برگزار شد ــ شرکت نکردند.
در عین حال، واقعیت این است که بسیاری از کشورها این اقدام را جدی گرفتهاند و ترجیح میدهند که در این زمینه با آمریکا همسو نباشند. بسیاری دیگر نیز به صف کشورهایی پیوستهاند که فلسطین را به رسمیت شناختهاند. شاید این اقدام در نگاه اول صرفاً نمادین به نظر برسد، اما همین حرکت میتواند موازنه قدرت را در سطح بینالمللی تغییر دهد. چرا که وقتی فلسطین را به رسمیت میشناسید، آن را از منظر حقوق بینالملل با اسرائیل برابر میکنید؛ و این مسئلهای بسیار مهم است.