تحریم با فشنگ مشقی؛ پایان برجام بیفرجام
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ مهدی عالی - ایران اسلامی پس از مقاومت در برابر زورگویی و قلدری آمریکا، چندین دهه است که مورد تحریمهای اولیه و ثانویه این کشور قرار گرفته و اکنون مصداق ضربالمثلی است که میگوید: «خیس از باران نمیترسد.» مذاکرات ایران با ۵+۱ نیز که منجر به برجام شد بنا بود تحریمهای آمریکا و شورای امنیت علیه ایران را ملغی کند، اما واقعیت این است که هیچگاه چنین چیزی رقم نخورد.
در واقع با تحریمهای آمریکا عملا هیچ زمانی ایران از زیر تیغ تحریم رهایی نیافته و حتی باید اذعان کرد که تحریمها علیه ایران افزایش نیز یافته است. کماکان که تحریمهای آمریکا علیه ایران از ۷۰۰ مورد در پیش از برجام، اکنون به بیش از ۲۳۰۰ مورد افزایش یافته است. حال نیز عملا کار به جایی رسیده که صحبت از «تحریمهای جدید»، بیشتر به یک شوخی بدل شده تا ابزاری برای فشار اقتصادی علیه ایران.
تحریمهای ماحصل قطعنامهها که به وسیله مکانیسم ماشه بازخواهدگشت نیز به همین شکل است که مهمترین اثر آن روانی است و نه اقتصادی. به تعبیر دیگر فارغ از اینکه کدام «فرانچسکو» نامی یا مشاور و یا از نزدیکان آقای ظریف چنین چیزی را در متن برجام گنجانده، فعال شدن مکانیسم ماشه عملا «گلولهای مشقی» است که تنها صدای آن همه را خواهد ترساند، اما در حقیقت پیشتر ماشههای اصلی توسط آمریکا چکانده شده است.
با این حال همانطور که در یک دهه اخیر ایران توانسته در برابر این تحریمها مقاومت کند، باز هم خواهد توانست فشارهای تحریمی را تاب بیاورد. این موضوع نیز در صورتی رقم خواهد خورد که بهجای توسل و مذاکرات بیثمر با غرب، ایران راههای دیگری را بیازماید.
مرگ برجام
آخرین تلاش دیپلماتیک برای انتخاب مسیر تعامل و تعویق اسنپبک، در جمعه شب، ۴ مهرماه با جلسه شورای امنیت سازمان ملل، به درخواست روسیه و چین رقم خورد، اما این تلاش هم بهمانند اقدامات پیشین راه به جایی نبرد و غرب مسیر تقابل با ایران را در پیش گرفت. قطعنامه این دو کشور با ۹ رای مخالف، ۴ رای موافق و ۲ رای ممتنع مورد تصویب قرار نگرفت و نتیجتا مکانیسم ماشه فعال خواهد شد.

این موضوع آخرین تیر بر پیکره برجام میباشد که بنا داشت پرونده ایران در شورای امنیت را عادی کرده و تحریمهای آمریکا و قطعنامههای صادره علیه ایران را ملغی کند. با این حال چند روز دیگر تمامی قطعنامهها بازخواهدگشت و اثری از آثار برجام نخواهد ماند. قراردادی که بنا بود هم چرخ سانتریفیوژها را بچرخاند و هم چرخ اقتصاد را، نهتنها هیچ کمکی به مشروعیت فعالیتهای هستهای ایران نکرد بلکه اکنون هر خبر از حماسه مفتضحانه مکانیسم ماشه و تبعات روانی آن بر بازار چوب لای چرخ اقتصاد نیز گذاشته است.
از دیپلماسیسم بگریزید
با اینکه غربیها علیرغم همه پیشنهادات ایران باز هم مکانیسم ماشه را فعال کردند و تصمیم به تقابل با ایران گرفتهاند، هنوز عدهای خوشخیالانه تصور میکنند که راه دیپلماسی با غرب باز است. به عنوان مثال محمدجواد ظریف بیان کرده: «هنوز فرصت برای دیپلماسی در پرونده هستهای ایران هست.»
این در صورتی است که ایران همه راهها را آزموده، اما باز هم طرف غربی هیچ اعتنایی به پیشنهادات ایران نکرده است. عراقچی، وزیر امور خارجه اعلام کرده: «جمهوری اسلامی ایران از هیچ تلاش دیپلماتیک برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه دریغ نکرد، اما کشورهای اروپایی بر تصمیم خود پافشاری میکنند.»
با این وجود عدهای چنان تجویز مذاکره میکنند و حتی از ملاقات پزشکیان و ترامپ سخن میگویند که گویی میز مذاکره آماده است و تنها ایران است که مایل به نشستن بر سر آن نیست!
این اظهارات «دیپلماسیستها» که مذاکره را غایت میدانند و نه یک ابزار، عملا کار را بهجایی رسانده که طرفهای غربی گمان میکنند علیرغم هرگونه اقدام علیه منافع و امنیت ملی ایران، باز هم میتوانند با یک بشکن ایران را به میز مذاکره بکشانند. در صورتی که باید اذعان کرد با وقوع جنگ و فعال شدن مکانیسم ماشه، اساسا دیگر میزی برای مذاکره باقی نمانده و غرب خود آن را از بین برده است.
راههای دیگر را بیازمایید
رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی تلویزیونی خود خطاب به ملت ایران، مذاکره با آمریکا را «بنبست محض» خواندند، اما با این وجود عدهای باز هم این بنبست را «راه» میدانند! به عبارتی همزمان با کارشکنیهای آمریکاییها در مذاکره بین ایران و اروپا و همچنین با وجود بارها عهدشکنی آمریکاییها علیه ایران، باز هم این جماعت که به جای توجه به منافع ملی، به خوا ستههای طرفهای غربی حساسیت دارند، گمان میکنند هیچ راهی جز مذاکره با آمریکا نیست.
این در صورتی است که ایران گزینههای متعددی پیش روی خود داشته و زمانه نیز دیگر همانند چند دهه گذشته نیست که ایالات متحده «آقای جهان» باشد. نمود آن نیز پاسخ نماینده روسیه خطاب به نماینده فرانسه در جلسه شورای امنیت بود که گفت: «ایران به دنبال این بود که مشکلات را حل کند، اما برادر بزرگتر شما یعنی آمریکا به شما اجازه نمیدهد تصمیم بگیرید.»
این بیان نماینده روسیه، تغییر و تحولات در عرصه بینالمللی را بازنمایی میکند و نشان میدهد که دنیای کنونی، دیگر بهمانند نظم سابق نیست که تنها مذاکره با آمریکا معنا داشته باشد بلکه راههای دیگری نیز وجود دارد که میبایست بهجای بنبست مذاکره با غرب آنها را آزمود.
از منظری دیگر اگرچه غرب با چکاندن مکانیسم ماشه، از آخرین اهرم خود برای فشار بر ایران استفاده کرد، اما اکنون این ایران است که راهها و ابزارهای مختلفی را برای مقابله و مقاومت داراست.
اما اولین قدم برای استفاده از این راهها و ابزارها این است که بهجای دیدن راهحل در غرب، بنبستبودگی آن را باور کرد و مسیرهای دیگری را بیازماید در غیر این صورت، همانگونه که برجام به مدت ۱۰ سال سیاست خارجی ایران را به «چاه ویل» انداخت، ایران سالهای آینده را نیز برای توسعه و پیشرفت خود از دست خواهد داد.











