آیا مرکز کودک و نوجوان سیما زبان نسل جدید را فهمید؟!
خبرگزاری دانشجو - 1404-07-08 08:47:13

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، اسما نظری؛ نوجوانی و کودکی از مهمترین دورانهای شکلگیری شخصیت و هویت افراد است؛ دورهای که انتخابها و تجربههای آن میتواند آینده فرد و جامعه را رقم بزند. در چنین شرایطی، این پرسش مطرح است که مرکز کودک و نوجوان صداوسیما که در اسفند ۱۴۰۳ تأسیس شد، توانسته با ذائقه نسل Z و آلفا همراه شود و در برابر رقبای قدرتمند داخلی و خارجی حرفی برای گفتن داشته باشد؟
معاونت سیما اهداف اصلی این مرکز را «ایجاد زیرساختهای بازارپردازی کاراکترها»، «تولید برنامههای شاخص» و «حمایت از استعدادهای رسانهای» معرفی کرده است. هرچند این اقدام دیرهنگام به نظر میرسد، اما در صورت اجرا بهدرستی میتواند فرصتی برای احیای این حوزه باشد.
با این حال تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که تغییرات ساختاری به تنهایی کافی نیست. بسیاری از برنامههای نوجوانمحور در سیما همچنان گفتوگومحور و آموزشیاند: یک مجری مقابل نوجوانان مینشیند، مشکلاتشان را میشنود، چند راهکار تکراری ارائه میدهد و برنامه تمام میشود. نمونه بارز آن «باشگاه امید» است که با وجود تلاش برای ایجاد تفاوت، بیشتر به بازتاب دغدغهها پرداخته تا سرگرمکردن نوجوانان؛ به همین دلیل هم بیشتر برای خانوادهها مناسب بوده تا خود نوجوانان.
این در حالی است که در سطح جهانی، سریالها و تولیدات نوجوانمحور توانستهاند مخاطبان میلیونی جذب کنند، چرا که بر سرگرمی، روایتهای فانتزی و عناصر خلاقیت تکیه دارند. در صداوسیما، اما چنین ژانری تقریباً نادیده گرفته شده و تولیدات موجود یا بیش از حد نصیحتگونهاند یا با ریتم سریع و ذهن پرسشگر نسل جدید همخوانی ندارند.
البته تلاشهایی برای تغییر دیده میشود. شبکه امید برنامههایی مانند «برو پی کارت» در حوزه هدایت تحصیلی، «بازیویژن» با بیش از ۱۰۰ هزار هوادار فعال در دنیای بازیهای رایانهای، و «مجرینو» برای کشف استعدادها را روی آنتن برده است. همچنین «باشگاه امید» توانسته ۱۴۰ هزار عضو فعال داشته باشد و بستر تعامل نوجوانان در برنامهسازی را فراهم کند. در حوزه سرگرمی هم «سینما هویت» با نمایش و نقد فیلمها گامی تازه به شمار میرود.
اما نکته اساسی اینجاست: حتی در همین تولیدات، نگاه آموزشی و افزودن «پیام محتوایی» بر سرگرمی اولویت یافته است. این شیوه دیگر جواب نمیدهد. نوجوان امروز قبل از هر چیز به سرگرمی نیاز دارد و اگر این عنصر تأمین شود، آموزش و پیام نیز در دل سرگرمی مؤثرتر منتقل خواهد شد.
چالش اصلی این است که نوجوانان امروز در دنیایی پر از انتخابهای رنگارنگ و پرسرعت محتوایی زندگی میکنند. اگر رسانه ملی زبان این نسل را یاد نگیرد ـ زبانی که بر خلاقیت، تعامل، فانتزی و سرگرمی استوار است ـ فاصله نوجوانان با تلویزیون بیشتر خواهد شد.
برای بازآفرینی ارتباط با این نسل، صداوسیما باید از رویکرد یکطرفه و نصیحتمحور فاصله بگیرد و روی سرگرمی، مشارکت فعال و خلق تجربههای نو تمرکز کند. سرمایهگذاری در ژانر سریالهای نوجوانمحور، حضور جدیتر در دنیای بازیهای دیجیتال، توجه ویژه به دختران نوجوان و ایجاد اتاقهای فکر با حضور خود نوجوانان، میتواند آینده این حوزه را روشنتر سازد.