پشت پرده طرح ترامپ برای غزه/ دستپخت آمریکایی-صهیونی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی
خبرگزاری دانشجو - 1404-07-10 08:00:02
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بار دیگر با طرحی جدید پا به میدان سیاست خاورمیانه گذاشته است؛ طرحی که به گفته خودش، میتواند پایانبخش جنگی شود که سالهاست در نوار غزه ادامه دارد. او وعده داده است که این منطقه به «منطقهای عاری از افراطگرایی و تروریسم» تبدیل شود و هیچ تهدیدی برای کشورهای همسایهاش نخواهد بود. به نظرمیرسد که این طرح تنها بازتولید همان حرفها و وعدههای قدیمی است که پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شنیدهایم.
بازگشت به ۷ اکتبر
برای فهم بهتر طرح ترامپ، باید به رویدادهای ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بازگردیم؛ روزی که «طوفان الاقصی» به وقوع پیوست، عملیاتی نظامی بیسابقه که توسط جنبش حماس در اطراف غزه انجام شد و فضای منطقه را به کلی دگرگون کرد. در واکنش به این عملیات، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رزیم اسرائیل، اهداف عملیات نظامی خود در نوار غزه را اعلام کرد.
در این میان، ترامپ در کنفرانس خبری مشترک با نتانیاهو در کاخ سفید و در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل، مواضعی مشابه اتخاذ کرد که نشان میداد سخنان او نه تنها جدید نیست، بلکه به نوعی بازتاب همان سیاستها و اهداف است که پس از ۷ اکتبر مطرح شده بودند.
واکنش جنبشهای فلسطینی
طرح ترامپ که توسط واسطههای قطری و مصری به حماس ارائه شده است، با واکنشهای شدید جنبشهای فلسطینی مواجه شده است. زیاد نخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی، این طرح را تنها تلاشی از سوی آمریکا برای تحمیل خواستههایی میداند که رزیم اسرائیل نتوانسته در جنگ به آنها دست یابد.
او و دیگر رهبران فلسطینی معتقدند که این طرح عملاً همان خواستههای رژیم اسرائیل را تکرار میکند؛ خواستههایی چون خلع سلاح گروههای مقاومت و ایجاد نهاد نظارتی بینالمللی به ریاست ترامپ، با عضویت شخصیتهایی مانند تونی بلر، نخستوزیر سابق بریتانیا، که به نظر میرسد کاملاً به نفع اسرائیل است.
رؤیای ترامپ؛ تبدیل غزه به «ریویرا خاورمیانه»
اما طرح ترامپ تنها مسائل امنیتی و نظامی را در بر نمیگیرد؛ در لایههای پنهان آن، ایدههای اقتصادی و تجاری نیز جای گرفته است. ترامپ که همواره به فرصتهای سرمایهگذاری در نوار غزه علاقه داشته است، این منطقه را به «ریویرا خاورمیانه» تشبیه میکند.
او تصور میکند که پس از پایان جنگ، غزه میتواند به یک مرکز اقتصادی و تجاری مهم تبدیل شود که از طریق کانال بن گوریون، در مسیر تجارت جهانی قرار میگیرد؛ مسیری که به تازگی با توافقهای اقتصادی میان هند، اروپا و اسرائیل شکل گرفته است.
روزهای ابتدایی جنگ، شاهد حمایت بیسابقهای از رژیم اسرائیل از جانب اروپا و آمریکا بودیم. پس از عملیات حماس و حملات متقابل اسرائیل، فرودگاه بن گوریون مملو از هیأتهای رسمی و مقامات بلندپایهای شد که برای ابراز همدردی و حمایت به تلآویو سفر کرده بودند.
این حمایتها به اسرائیل چراغ سبز داد تا عملیات نظامی گستردهای را برای اخراج و کشتار فلسطینیان آغاز کند؛ عملیاتی که برخی آن را «نکبت دوم» مینامند و با تراژدی سال ۱۹۴۸ قابل قیاس میدانند.
افشای جنایات رژیم و تغییر معادلات جهانی
اما با گذشت زمان، تصویر واقعیتری از جنگ برای افکار عمومی جهان آشکار شد. جنایات ارتکابی توسط رژیم اسرائیل و موانعی که برای توقف جنگ و آزادی اسرای فلسطینی ایجاد کرد، بیشتر و بیشتر افشا شد. طرحهای بینالمللی برای پایان دادن به درگیریها، بارها با مخالفت یا تأخیر اسرائیل روبرو شد.
نتانیاهو و دولتش، با شعار «تغییر خاورمیانه» و رویای «اسرائیل بزرگ»، عملاً اهدافی فراتر از امنیت ملی اسرائیل دنبال کردند. این امر باعث شد بسیاری از دولتهایی که ابتدا از اسرائیل حمایت کرده بودند، به مرور مواضع خود را تغییر دهند و شروع به محکوم کردن اقدامات این کشور کنند.
منزوی شدن رژیم اسرائیل در عرصه بینالمللی
امروز، اسرائیل تقریباً در صحنه جهانی منزوی شده است. حتی آرژانتین، یکی از حامیان سنتی اسرائیل، سفر برنامهریزی شده نتانیاهو را لغو کرد و رئیسجمهور این کشور بابت استقبال از وی عذرخواهی نمود.
سازمانهای حقوق بشری و عدالتخواه خواستار بازداشت و محاکمه نتانیاهو به دلیل جنایات جنگی شدهاند.
این تغییر در فضای بینالمللی، همراه با شکستهای میدانی ارتش اسرائیل و ناکامی در به زانو درآوردن حماس، نشان میدهد که حمایت بیقید و شرط آمریکا نیز دیگر قادر به حفظ جایگاه اسرائیل نیست.
یکی دیگر از نکات قابل توجه، کاهش حمایت مردمی از اسرائیل در ایالات متحده است. نظرسنجی جدیدی که توسط روزنامه نیویورک تایمز انجام شده است، نشان از تغییر عمیق دارد، به ویژه در حالی که جنگ نسلکشی در غزه ادامه دارد. نتایج نشان میدهد حمایت عمومی آمریکاییها از اسرائیل که یک متحد سنتی بوده است، به شدت کاهش یافته است.
این موضوع به ویژه برای حزب جمهوریخواه که ترامپ نماینده برجسته آن است، اهمیت حیاتی دارد. حزب نیازمند یک طرح نجاتدهنده است تا در انتخابات میاندورهای آینده بتواند موقعیت خود را حفظ کند.
هدف واقعی طرح ترامپ چیست؟
ترامپ طرحش را آماده کرد و نتانیاهو را به پذیرش آن واداشت، اما در عین حال تهدید واضحی به حماس کرد که اگر طرح را نپذیرد، از نتانیاهو برای اجرای آن با نیروی نظامی حمایت خواهد کرد.
این موضوع نشان میدهد هدف طرح، احیای جایگاه بینالمللی نتانیاهو است، پس از آنکه سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل تقریباً خالی از جمعیت بود.
پذیرش طرح توسط نتانیاهو، نوعی نمایش است تا او را به عنوان کسی که به هر ابتکاری برای پایان جنگ روی خوش نشان میدهد، نشان دهد، به ویژه که طرح ترامپ به طور بیسابقهای از سوی جامعه جهانی استقبال شده است.
این مسأله به اسرائیل حق تصمیمگیری در مورد ابتکار عمل را بازمیگرداند، اگر حماس طرح را رد کند، که مجوز جدیدی برای ادامه جنگ به اسرائیل میدهد، درست مانند وضعیت پس از ۷ اکتبر.
طرح ترامپ، با تمام وعدهها و شعارهایش، در واقع بازگشتی به سیاستها و شرایطی است که پس از فاجعه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شکل گرفت.
این طرح نه تنها پاسخ قاطعی به نیازهای واقعی فلسطینیان ارائه نمیدهد، بلکه بیشتر به عنوان ابزاری برای حمایت از منافع رژیم اسرائیل و احیای جایگاه نتانیاهو در صحنه جهانی به کار گرفته شده است.