وقتی دانشگاه تهرانیها به دیوارهای مدرسه روح دادند/ اردوی دانشجویی از جنس خدمت
خبرگزاری دانشجو - 1404-07-10 11:49:06
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ صبح زود است، زمانی که هنوز کوهها در مه غوطهورند و هوای سرد صبحگاهی، نفسها را در سینه به سادگی محبوس میکند. در دل این سکوت، گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران با کولهپشتیهایی پر از رنگ و ابزارهای نقاشی، به سمت یکی از روستاهای دورافتاده شمال شرق کشور راهی میشوند. این سفر که چند ساعت طول میکشد، پر از اشتیاق و آمادگی است. هیچکدام از اعضای گروه حتی از فکر کردن به ساعتها ترافیک یا مسیری طولانی، خسته نمیشوند. آنها منتظرند تا کارشان را شروع کنند، منتظرند تا به هدفی که در دل دارند برسند.
سرانجام پس از ساعتها سفر، اتوبوس به روستا میرسد. هنگامی که گروه به مدرسه میرسد، بلافاصله از وسایل خود پیاده میشوند. گویی از همان لحظه اول ورود، دنیای جدیدی برایشان آغاز شده است. صدای خنده و گفتوگوی کوتاه بین اعضای گروه به سرعت جای خود را به حرکتهای جدیتر میدهد. آنها کولهپشتیها را باز کرده، قلمموها و رنگها را آماده میکنند. نگاههای پر از انرژی و شوق آنها به سرعت به دیوارهای مدرسه دوخته میشود.
یکی از اعضای گروه در حالی که قلمموی رنگی در دست دارد، از مقابل دیوار سفید مدرسه میگذرد و با اشاره به آن میگوید: این دیوارها باید بیشتر از دیوار باشند. باید داستانی داشته باشند، باید یک دنیای جدید بسازند. یکی از دانشجویان که نشسته و به مسیر نگاه میکند، در حالی که شیشه پنجره اتوبوس به دستش چسبیده، میگوید: تمام شب نتوانستم درست بخوابم. هیجان این کار بیش از حد بود. الان فقط میخواهم کار را شروع کنم، ببینم چطور میتوانیم دنیای جدیدی برای بچهها بسازیم. چهرههای دیگر اعضای گروه نیز پر از شوق است، گویی هیچ چیز دیگری برایشان مهم نیست جز رسیدن به مقصد و انجام کار داوطلبانهای که به آن علاقه دارند.
مسیر پیچدرپیچ و کوهستانی است و جادههای خاکی هنوز از شب بارانخوردهاند. درختان بلند در کنار جاده به شکل درختان تنهایی در مه دیده میشوند، و هوا بوی خاک و سبزه میدهد. گاهی برخی از اعضای گروه با نگاههای پر از شوق از پنجره به بیرون مینگرند، گویی هر تغییر در مناظر طبیعی مسیر، بر هیجان آنها میافزاید. صدای موتور اتوبوس که به آرامی در جادههای خاکی میپیچد، با گفتوگوهای کوتاه و گاه خندههای سرشار از انرژی اعضای گروه ترکیب میشود.
در این لحظات، احساس میشود که هر یک از اعضای گروه با در دست داشتن قلمموهای رنگی، در دل خود تنها یک نقاش نیستند، بلکه کسی هستند که قصد دارند تغییراتی در زندگی کسانی که هنوز فرصتهای کمی دارند ایجاد کنند. این سفر به ظاهر ساده، برای آنها تنها یک مسیر فیزیکی نیست، بلکه یک سفر معنوی است.
روی دیوار مدرسهای کوچک در یکی از روستاهای شمال شرق کشور، رنگهای مختلف به هم میپیوندند تا تصویری از امید و آیندهای روشن بسازند. رنگ سبز درختان، آبی آسمان و قرمز گلها، دست به دست هم میدهند و در هر حرکت، در هر قلم مویی که به دیوار میخورد، روحی تازه به مدرسه دمیده میشود.
اینجا دانشجویانی از دانشگاه تهران آمدهاند، نه برای تدریس، بلکه برای ساختن دنیایی شادتر برای کودکان این روستا؛ نقاشیها به تدریج از روی دیوارهای خاکی و کسلکننده مدرسه نمایان میشوند.رنگهای زنده که با دقت و علاقه کشیده شدهاند، به سرعت فضای مدرسه را دگرگون میکنند. دیوارهایی که زمانی خالی از هرگونه تصویر بودند، حالا تصویری از دنیای روشن و شاد به نمایش میگذارند درختان سرسبز، آسمان آبی، گلهای رنگی و پرندگان پرانرژی هر تصویر به نحوی نمادی از امید، زندگی و آرزوهای کودکانه است.
شاید دیوارها خیلی ساده به نظر برسند، اما این رنگها میتوانند خیلی بیشتر از یک تصویر باشند؛ میتوانند امید را در دل این بچهها زنده کنند.هر نقاشی و هر رنگی که به دیوارها افزوده میشود، پیامی دارد. دانشجویان با دقت و توجه به جزئیات، هر طرح را بر اساس نیازهای روحی و احساسی کودکان طراحی میکنند. در بخشی از دیوار، تصویر یک خورشید در حال طلوع کشیده شده است که نمادی از آغاز دوباره و امید به آینده است، در کنار آن، تصاویری از کتابها و کولهپشتیهای رنگی دیده میشود که نمایانگر مسیر آموزشی است که این بچهها در آن قدم میزنند.
نقاشی دیواری تنها بخشی از این پروژه است. در کنار فعالیتهای هنری، این گروه از دانشجویان به کمک معلمان و اهالی روستا، به مرمت و بازسازی بخشی از ساختمانهای مدرسه نیز پرداختهاند. بسیاری از این مدارس به دلیل کمبود منابع، سالهاست که در شرایط نامناسب قرار دارند. این دانشجویان با دستهای پر از رنگ و انگیزه، علاوه بر نقاشی، در تلاشند تا به زیرساختهای این مدارس نیز کمک کنند.
این گروه از دانشجویان با فعالیتهای داوطلبانه خود، نه تنها فضای آموزشی بهتری برای کودکان ایجاد کردهاند، بلکه به نوعی به اهالی روستا نشان دادهاند که با همدلی و همکاری میتوانند گامهای مثبتی برای تغییر بردارند. هر قلمموی رنگی که روی دیوار کشیده میشود، نه تنها به دیوارهای مدرسه، بلکه به زندگی کودکان روستا نیز رنگ و روحی تازه میبخشد.
وقتی شب فرا میرسد و دانشجویان به خانههای خود باز میگردند، دیوارها دیگر خالی نیستند. آنها پر از رنگ و داستانهایی هستند که میتوانند روزی روزگاری، الهامبخش کودکانی باشند که از این دیوارها عبور خواهند کرد. شاید این نقاشیها در نگاه اول تنها رنگهایی ساده به نظر برسند، اما برای کسانی که با دل و جان در این پروژه شرکت کردهاند، این دیوارها نمایانگر امید، تلاش، و باور به آیندهای بهتر هستند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اردوی چهادی دانشجویی با حضور ۱۰۰ دانشجو در قالب ۷ گروه در عرصه های فرهنگی، آموزشی، شاداب سازی مدارس، عمرانی، آبخیز تا جالیز، کمک به تقویت چاه آب کشاورزی و نمایش عروسکی برای کودکان در روستاهای کم برخوردار شهرستان فاروج خراسان شمالی برگزار میشود.