۵ حقیقت از ناشناختهترین جت جنگی ساخت ایران/ سرنوشت جنگنده شفق به کجارسید؟
خبرگزاری دانشجو - 1404-07-11 08:00:02
به گزارش خبرنگار امنیت دفاعی خبرگزاری دانشجو ؛ در تاریخ پر فراز و نشیب صنعت هوانوردی نظامی ایران، نامهایی میآیند و میروند؛ برخی به تولید انبوه رسیده و به ستون فقرات نیروهای مسلح تبدیل میشوند و برخی دیگر، همچون یک رویا، در هالهای از ابهام و راز باقی میمانند. جنگنده شفق بیتردید در دسته دوم قرار میگیرد. این طرح، که زمانی قرار بود نماد جهش فناورانه ایران در عرصه هوافضا باشد، به یکی از ناشناختهترین و مرموزترین پروژههای دفاعی کشور بدل شد. اما شفق واقعاً چه بود و چه سرنوشتی پیدا کرد؟ با بررسی پنج حقیقت کلیدی، میتوان پرده از داستان این جنگنده بلندپرواز برداشت.
حقیقت اول، آغازی مشترک و پایانی یکجانبه؛ داستان شراکت با روسیه
برخلاف تصور بسیاری که شفق را پروژهای کاملاً بومی میدانند، ریشههای این جنگنده به یک همکاری بینالمللی با روسیه در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی بازمیگردد. این طرح، حاصل همکاری شرکت صنایع هواپیماسازی ایران (هسا) و دفتر طراحی میکویان روسیه بود. هدف، ساخت یک هواپیمای آموزشی پیشرفته و تهاجمی سبک بود که بتواند نیازهای هر دو کشور را برآورده سازد. طرح مفهومی اولیه شباهتهای زیادی به هواپیمای آموزشی رزمی یاک130 داشت، که در همان دوره در حال توسعه بود و بعدها به عنوان هواپیمای آموزشی اصلی نیروی هوایی روسیه انتخاب شد.
طراحی آیرودینامیکی پیشرفته، استفاده از سطوح کنترل مدرن و کابین دیجیتال، شفق را در زمره هواپیماهای نسل جدید قرار میداد. با این حال، این شراکت دیری نپایید. با خروج ناگهانی تیم روسی از پروژه، به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا، متخصصان ایرانی بهتنهایی مسئولیت ادامه کار را بر عهده گرفتند. این جدایی ضربهای جدی به بدنه پروژه وارد کرد، زیرا انتقال کامل تکنولوژیهای کلیدی، به ویژه در بخش موتور و اویونیک پیچیده، صورت نگرفته بود. توقف این همکاری، فرایند توسعه را با چالشهای عظیمی روبرو کرد و در نهایت باعث شد تا پروژه به کندی پیش رفته و اولویتهای دفاعی کشور به سمت طرحهای واقعگرایانهتر و قابل دسترستر مانند جت آموزشی یاسین و جنگنده کوثر سوق داده شود؛ پروژههایی که با تکیه بر پلتفرمهای موجود و دانش بومیشده، با موفقیت به نتیجه رسیدند.
حقیقت دوم، شفق، اولین جنگنده نسل چهارم ایران و جایگزین قدرتمند برای F5
شفق صرفاً یک هواپیمای آموزشی نبود؛ بلکه قرار بود اولین جنگنده نسل چهارم ساخت ایران باشد. این هواپیما با ویژگیهایی همچون طراحی با سطح مقطع راداری کم (رادارگریزی)، کابین شیشهای با نمایشگرهای چندمنظوره (MFD) و قابلیت حمل طیف گستردهای از تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح، یک جهش نسلی برای نیروی هوایی ارتش محسوب میشد.
مأموریت اصلی که برای شفق در نظر گرفته شده بود، جایگزینی تدریجی ناوگان قدیمی و فرسوده جنگندههای F5 تایگر بود. این جنگندههای آمریکایی که ستون فقرات اسکادرانهای پشتیبانی نزدیک هوایی ایران را برای دههها تشکیل داده بودند، به شدت نیازمند یک جایگزین مدرن بودند. شفق با توانایی ایفای نقش دوگانه آموزش پیشرفته و تهاجم سبک، گزینهای ایدهآل برای این منظور به نظر میرسید.
جالب اینجاست که این نقش خطیر، یعنی جایگزینی F5، امروزه بر عهده جنگنده کوثر گذاشته شده است. کوثر که بر اساس مهندسی معکوس و ارتقاء گسترده همان پلتفرم F5 ساخته شده، راهکاری عملگرایانهتر و کمریسکتر برای پر کردن خلأ موجود بود؛ راهکاری که نشان میدهد نیاز استراتژیک نهاجا همچنان پابرجا بود، اما مسیر رسیدن به آن از رویای پیچیده شفق به واقعیت قابل تولید کوثر تغییر کرد.
حقیقت سوم، نقش آفرینی فعال یک بانوی نخبه در طراحی شفق
یکی از شگفتانگیزترین و کمتر شنیدهشدهترین حقایق در مورد پروژه شفق، نقش کلیدی یکی از اساتید برجسته زن ایرانی در طراحی آن است. مغز متفکر پشت طراحی آیرودینامیکی پیچیده و بدنه مدرن این جنگنده، یک خانم استاد دانشگاه صنعتی شریف بود. حضور یک زن در چنین سطح بالایی از یک پروژه فوق پیشرفته نظامی، به ویژه در حوزه بسیار تخصصی و مردانه طراحی هواپیماهای جنگی، امری کمنظیر نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهان است.
گزارشی قدیمی از جنگنده شفق و مصاحبه ایشان راجع به پیشبرد پروژه
این واقعیت نشاندهنده عمق تکیه پروژه بر نخبگان دانشگاهی و ظرفیتهای علمی داخلی پس از خروج شریک روسی بود. دانشگاه صنعتی شریف به عنوان یکی از قطبهای مهندسی کشور، نقش مهمی در پشتیبانی علمی و فنی از پروژههای دفاعی ایفا کرده و پروژه شفق نمونه بارزی از این همکاری استراتژیک میان صنعت و دانشگاه بود. این استاد برجسته با دانش عمیق خود در زمینه آیرودینامیک، به شفق هویتی منحصربهفرد بخشید و تحقیقات ایشان بعد ها مورد استفاده در پروژه های دیگر نظیر کوثر قرار گرفت.
حقیقت چهارم، ارثیه تکنلوژیکی که به کوثر رسید
شاید بزرگترین پرسش این باشد که آیا پروژهای که هرگز به پرواز درنیامد، یک شکست کامل بود؟ پاسخ منفی است. اگرچه جنگنده شفق هرگز به تولید انبوه نرسید، اما تحقیقات، تجربیات و دانشی که در طول فرآیند توسعه آن به دست آمد، به یک سرمایه ملی ارزشمند تبدیل شد. این پروژه تراز علمی کشور در حوزههایی مانند طراحی آیرودینامیک پیشرفته، مواد کامپوزیت و جاذب رادار، یکپارچهسازی سامانههای اویونیک دیجیتال و مدیریت پروژههای کلان هوافضایی را به شکل چشمگیری ارتقا داد.
این گنجینه دانش مستقیماً در پروژههای بعدی صنعت دفاعی ایران به کار گرفته شد. مفاهیم طراحی رادارگریز که در شفق آزموده شد، به در توسعه طرحهایی مانند پلتفرم قاهر مورد استفاده قرار گرفت. تجربیات حاصل از طراحی کابین دیجیتال در ساخت جت آموزشی یاسین و جنگنده کوثر به کار آمد. در واقع، شفق مانند یک "آزمایشگاه پرنده" عمل کرد که بدون آنکه پرواز کند، راه را برای موفقیت طرحهای آینده هموار ساخت. این پروژه به مهندسان ایرانی جرئت و خودباوری لازم برای ورود به عرصههای پیچیدهتر را داد و میراث آن، نه در آسمان، بلکه در دانش فنی جاری در رگهای صنعت دفاعی کشور زنده است.
حقیقت پنجم، برهان، پروژه مرموز تولید یاک 130 بومی
پس از آنکه پروژه شفق به بنبست رسید، گمانهزنیهایی در مورد آغاز طرحی دیگر با نام پروژه برهان مطرح شد. اطلاعات رسمی در مورد این پروژه تقریباً صفر است، اما تحلیلگران بر این باورند که "برهان" احتمالاً تلاشی برای توسعه انفرادی پلتفرم یاک130 توسط ایران بوده است. ممکن است ایران با تجربیات به دست آمده از همکاری اولیه با روسها در پروژه شفق، قصد داشته باشد نسخه بومی خود از این پلتفرم موفق را توسعه دهد.
پروژه شفق: راست پروژه برهان: چپ
با این حال، به نظر میرسد این پروژه نیز به چند دلیل کنار گذاشته شد. اولویت اصلی در آن مقطع، پروژه SRII بود که ریسک کمتری داشت و در نهایت به ساخت جنگنده موفق کوثر منجر شد. از سوی دیگر، با بهبود روابط نظامی ایران و روسیه در سالهای اخیر، ایران در نهایت تصمیم گرفت به جای صرف هزینه و زمان برای توسعه یک نسخه بومی، هواپیمای اصلی یاک130 را مستقیماً از روسیه خریداری کند که در سال 1402 وارد نهاجا شد.
البته همچنان هم احتمال بومی سازی پلتفرم یاک 130 در کشور وجود دارد ولی تا الان منابع رسمی موضع گیری نسبت به پروژه برهان یا مونتاژ بومی یاک 130 نداشته اند.
در نهایت، جنگنده شفق نمادی از یک گام فناورانه بزرگ و در عین حال یک درس مهم برای صنعت دفاعی ایران بود. این پروژه نشان داد که ایده و طراحی اولیه تنها بخشی از مسیر است و چالشهای اصلی در تأمین پیشرانه، اویونیک پیچیده و مدیریت یکپارچه نهفته است. شفق به دلیل ترکیبی از مشکلات فنی، خروج شریک خارجی و تغییر اولویتهای استراتژیک، از یک پروژه امیدبخش به یک طرح بایگانیشده تبدیل شد.
این جنگنده هرگز پرواز نکرد، اما داستان آن، روایتگر تلاش ایران برای رسیدن به خودکفایی در یکی از پیچیدهترین لبههای تکنولوژی جهان است؛ داستانی از رویا، چالش و میراثی از دانش که راهگشای نسلهای بعدی جنگندههای ایرانی شد.