• ترند خبری :
یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ | SUN 23 Nov 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-07-1508:58:20
  • دسته‌بندی:سایر
  • خبرگزاری:خبرگزاری دانشجو

ستاد احیا متمرکز بر ساخت سازه‌ / شانه‌های دریاچه ارومیه زیر بار سنگین کشاورزی شکست!


به گزارش خبرنگار گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، دریاچه ارومیه، یکی از مهم‌ترین اکوسیستم‌های آبی ایران و یکی از بزرگترین دریاچه‌های شور جهان، اکنون با بحران‌های عمیق زیست‌محیطی و منابع آبی روبه‌رو است که وقوع این بحران تأثیرات شدیدی بر وضعیت آبی منطقه گذاشته‌اند، حجم ۵.۲ میلیارد مترمکعب آب دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۸ گزارش شده است.

در آن زمان، با افزایش بارش‌ها و اقدامات احیایی، حجم آب دریاچه به این میزان رسید، اما پس از آن به علت تبخیر و کاهش بارندگی‌ها حجم آب دریاچه کاهش یافت. در حال حاضر، حجم آب دریاچه ارومیه به حدود ۱.۹ میلیارد مترمکعب رسیده است. این کاهش نشان‌دهنده وضعیت بحرانی دریاچه است و عبور از این وضعیت نیازمند توجه و اقدامات فوری برای احیای آن است.

در خصوص ابعاد مختلف بحران دریاچه ارومیه، محمد کوهانی، پژوهشگر و کنشگر در حوزه آب و محیط زیست، در گفت‌و‌گو با خبرنگار گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، به تحلیل این مشکلات پرداخت.

کوهانی در ابتدا به تغییرات اقلیمی و تأثیرات آن بر وضعیت دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: چالش‌های این دریاچه را می‌توان به دو عامل اصلی تقسیم کرد؛ نخست، تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی که منجر به کاهش بارش‌ها و افزایش دما در منطقه شده است. در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، شاهد کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی بارش‌ها بوده‌ایم که تأثیر زیادی بر وضعیت دریاچه داشته است.


چالش‌های کشاورزی و مصرف بی‌رویه آب

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی است. در حال حاضر، حدود ۷۰۰٬۰۰۰ هکتار اراضی آبی در حوضه دریاچه ارومیه وجود دارد که ۵۵ درصد از اراضی کشاورزی استان‌های آذربایجان شرقی و غربی را تشکیل می‌دهد. کشاورزی بخش عمده‌ای از مصرف آب دریاچه را به خود اختصاص می‌دهند.

کشاورزان این منطقه بیشتر به منابع آب زیرزمینی تکیه دارند و مصرف آب در این بخش از سال ۱۳۷۷ تاکنون به شدت افزایش یافته است. این روند، بحران کمبود منابع آبی و آسیب به اکوسیستم دریاچه را تشدید کرده است.
تمرکز ستاد احیای دریاچه ارومیه بر سازه‌های سنگین/ گره کور معیشت در حوضه آبریز نیازمند تغییر ریل
محمد کوهانی به مصرف بالای آب در کشاورزی منطقه اشاره کرد و افزود: کشاورزی در این منطقه هنوز به روش‌های سنتی و غیرمکانیزه ادامه دارد، که باعث مصرف بی‌رویه آب و هدررفت منابع آبی می‌شود. این امر موجب بر هم خوردن چرخه اکولوژیک طبیعی دریاچه و تهدید جدی برای آن شده است.

علاوه بر مشکلات کشاورزی، مدیریت ناصحیح جریانات سیلابی و رودخانه‌ها نیز بحران دریاچه را تشدید کرده است. جریانات سیلابی به‌طور صحیح به دریاچه هدایت نمی‌شوند و مسیر‌های سیلابی نیاز به پاک‌سازی دارند. همچنین، مدیریت نادرست رودخانه‌ها و هدررفت آب در این بخش‌ها، منابع آبی دریاچه را به‌طور جدی کاهش داده است.

کوهانی پژوهشگر و کنشگر در حوزه آب و محیط زیست در خصوص عامل دوم موثر بر وضعیت دریاچه ارومیه گفت: دومین عامل، چالش‌های انسان‌ساخت است. در ۵۰ سال گذشته، جمعیت منطقه تقریباً سه برابر شده است و این افزایش جمعیت نیازمند منابع آبی بیشتر برای کشاورزی و تأمین غذا است. این امر باعث ساخت سد‌های متعدد بر روی رودخانه‌ها برای تأمین منابع آبی کشاورزی شده است.


مشکلات پروژه‌های احیا و نیاز به رویکرد‌های جدید

برخی از برنامه‌های احیای دریاچه که در دوره‌های مختلف آغاز شده بودند، هنوز به نتایج مطلوبی نرسیده‌اند. با تغییر در مدیریت ستاد احیای دریاچه، این برنامه‌ها با سردرگمی مواجه شده و اقدامات اجرایی به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است. در این میان، کشاورزی همچنان بخش عمده‌ای از معیشت مردم منطقه را تشکیل می‌دهد، اما مصرف آب در این بخش به‌شدت افزایش یافته است.

محمد کوهانی درباره برنامه‌های احیا دریاچه ارومیه به مشکلات موجود در پروژه‌ها اشاره کرد و گفت: برنامه‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه عمدتاً بر مبنای سازه‌های سنگین متمرکز بوده‌اند، در حالی که پروژه‌های نرم‌افزاری، مانند ارتقای توانمندی کشاورزان در کشت‌های کم‌آب و سودآور، باید مورد توجه بیشتری قرار می‌گرفت.

 

مرگ دریاچه ارومیه؛ تعبیر درست یا نادرست؟
تمرکز ستاد احیای دریاچه ارومیه بر سازه‌های سنگین/ گره کور معیشت در حوضه آبریز نیازمند تغییر ریل

در خصوص مرگ دریاچه ارومیه، کوهانی گفت: مرگ دریاچه ارومیه تعبیر دقیقی نیست. مرگ به‌معنای از بین رفتن کامل قابلیت تجدیدپذیری منابع آبی است، اما خوشبختانه این قابلیت هنوز از بین نرفته است.

دریاچه ارومیه همچنان با بحران‌های جدی مواجه است و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تر، مدیریت بهینه منابع آبی و تغییر الگو‌های کشاورزی است. از طرفی کمک‌های بین‌المللی در صورتی می‌تواند در این فرآیند مؤثر واقع شود که به جای تکرار دوباره طرح‌های پایلوت و یا مسکوت ماندن این طرح‌های کارشناسی مسئولان به فکر اجرای آنها باشند.

شاید روزی فرا برسد که مسیر توسعه اقتصادی استان‌های مجاور دریاچه ارومیه مانند رودی باشد که از دشت‌های کشاورزی جدا شده و به سایر ظرفیت‌های آن مناطق هدایت شود. در این مسیر، دیگر بار سنگین معیشت و اقتصاد، بر دوش حوضه آبریز دریاچه ارومیه نخواهد بود و دریاچه آرامش خود را باز خواهد یافت.