اندیشکده رند: نتیجه جنگهای آینده را توان موشکی تعیین میکند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، در مباحث معاصر درباره آینده نبردها دو نگاه متفاوت وجود دارد، گروهی پهپادها و توپخانه دقیق را نماد تحول نظامی میدانند و گروهی دیگر، با اشاره به تجربه جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد و تیر)، بر اهمیت جنگندههای رادارگریز و ضربات هوایی تأکید میکنند. اما بررسی برخی کارشناسان نشان میدهد که در عمل سلاحی دیگر، یعنی موشکهای کروز پروازکننده در ارتفاع پایین و همتایان پهپادی آنها، نقش آغازگر و تعیینکننده را حفظ کردهاند.
موشکهای کروز با پرواز در لایههای پایین جو و برد طولانی توان خنثیسازی سامانههای پدافندی، مراکز فرماندهی و زیرساختهای حیاتی را فراهم میآورند و بهواسطه ترکیب بقاپذیری، دقت و بازدارندگی، همچنان گزینه اول در ضربات اولیهاند. در عین حال تجربههای اخیر بهویژه درگیری ۱۲ روزه میان تهران و تلآویو، جلوهای از بلوغ و تکامل توان موشکی ایران را پیش چشم ناظران قرار داد. جمهوری اسلامی با استفاده هماهنگ از انواع موشکهای کروز و پهپادهای عملیاتی پروازپایین، ضربات هدفمند به زیرساختها و مواضع دشمن وارد آورد که پیامدی فراتر از تلفات تاکتیکی داشت و معادلات هزینه-فایدهٔ گزینههای تهاجمی را در منطقه دگرگون کرد.
از این منظر، هرچند شکلهای نوین جنگ، همچون پهپادهای ارزانقیمت یا هواپیماهای رادارگریز، نقش مهمی ایفا میکنند، اما آنچه در آغاز درگیریها تعیینکننده است همان ترکیب اثربخش موشکهای کروز و پهپادهای تهاجمی پروازپایین خواهد بود؛ ابزارهایی که با کاهش هزینههای تولید و سهولت دسترسی، نقشی محوری در میدان نبردهای آینده بازی میکنند.
اندیشکده رند در گزارشی با عنوان «موشکهای کروز؛ حال و آینده جنگها» به اهمیت موشکهای کروز و پهپادهای تهاجمی در جنگهای اخیر و آینده پرداخته است که در ادامه متن کامل این گزارش آمده است.
امروزه دو روایت درباره جنگهای آینده وجود دارد. در دو سال گذشته، پهپادها و توپخانه بهعنوان مسیر جنگهای آینده مطرح بودهاند. اما جنگ ۱۲ روزه ایران و [رژیم]اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد و تیر) دوباره این باور را زنده کرد که جنگندههای رادارگریز، آینده نبردهای مدرن هستند. این دو دیدگاه، در ذات خود متفاوتاند، اما هیچیک نتوانستهاند جایگاه موشک کروز، سلاحی که همواره کارآمد و مقرونبهصرفه بوده است را بگیرند.
در زمستان ۲۰۲۲، جنگ روسیه و اوکراین با مقاومت شدید توپخانه، سلاحهای ضدزره و ضدهوایی بهویژه موشکهای جاولین و سامانههای قابلحمل MANPAD متوقف شد. با طولانی شدن جنگ و کمیابی تسلیحات گرانقیمت، دو طرف به پرندههای کنترل از راه دور، پهپادهای مسلح روی آوردند.
اگرچه گروه داعش در دهه ۲۰۱۰ استفاده از پهپادهای انتحاری را آغاز کرده بود، این گروه نسل تازهای از پهپادهای تککاربردی و چندبار مصرف طراحی کردند. تا سال ۲۰۲۵، پهپادها بر نبردهای زمینی و دریایی در جنگ اوکراین مسلط شدند و بیشترین تلفات را رقم زدند. حتی از آنها برای هدف قرار دادن ناوگان بمبافکنهای راهبردی روسیه در عمق خاک این کشور استفاده شد. در آن زمان، سامانههای سنتی جنگی به مانند آثار تاریخی میماندند و پهپادها آینده جنگ تلقی میشدند.
از سال ۱۹۹۰ تاکنون، یک توانمندی کلیدی در تقریباً تمام درگیریهای نظامی نقشی تعیینکننده داشته است، موشک کروز پروازکننده در ارتفاع پایین، و به تبع آن، پهپادهای تهاجمی پرواز پایین.
بیشتر جنگهای ایالات متحده با حملات موشکهای کروز در ارتفاع پایین آغاز شدهاند، بهویژه با موشک معروف «تاماهاک». با وجود هزینه بالا، این موشکها در همان آغاز، سامانههای پدافند هوایی، شبکههای فرماندهی و کنترل، و اهداف حیاتی دشمن را از کار میاندازند و راه را برای سایر عملیاتها باز میکنند. نرخ بالای موفقیت این سلاحها در نابودسازی اهداف کلیدی، هزینههایشان را توجیه میکند.
موشکهای کروز با پرواز در ارتفاع پایین، از شناسایی رادار دشمن میگریزند و خارج از میدان دید سامانههای دفاعی حرکت میکنند. گستردگی جغرافیایی کشورها نیز دفاع مؤثر را دشوار میسازد؛ حفاظت کامل از هر کشور متوسط، نیازمند دهها هزار سامانه دفاع هوایی خواهد بود. این مزیت جغرافیایی، در کنار برد بلند موشکهای کروز، باعث میشود احتمال بقا و موفقیت آنها بسیار بیشتر از سایر سلاحها باشد.
فراتر از آمریکا، بریتانیا، فرانسه و روسیه نیز از موشکهای کروز در آغاز درگیریها برای آمادهسازی میدان نبرد استفاده کردهاند. بهدلیل گران بودن موشکهای کروز، نسخههای ارزانتر، اما کندتر نیز توسعه یافتهاند که نقش مشابهی ایفا میکنند. موشک اسرائیلی «هارپی»، پهپاد ایرانی «شاهد» و مدل اوکراینی FP-۱ در عمل موشکهای کروز کندتری هستند که بهجای موتور توربوفن، از ملخ استفاده میکنند. هرچند بهطور رسمی «پهپاد انتحاری» یا «پهپاد تهاجمی» نامیده میشوند، از نظر کارکرد تفاوت چندانی با موشکهای کروز ندارند.
چنانکه در جنگهای ایران و [رژیم]اسرائیل، روسیه و اوکراین، و نیز آذربایجان و ارمنستان دیده شد، پهپادهای تهاجمی پرواز پایین خسارات سنگینی به اهداف نظامی و زیرساختهای حیاتی وارد کردند. موشکهای کروز و پهپادهای تهاجمی در ارتفاع پایین، طی ۳۵ سال گذشته پدافندهای هوایی را منهدم، مراکز فرماندهی را نابود، انبارهای مهمات را منفجر و زیرساختهایی، چون نیروگاهها و پالایشگاهها را تخریب کردهاند.
حتی پیشرفتهترین سامانههای دفاعی نیز در برابر این تهدید بیاثر بودهاند. هرچه کشور بزرگتر باشد، دفاع از آن دشوارتر است. جغرافیا و قوانین فیزیک در خدمت این سلاحهاست. از همین روست که آمریکا، روسیه و اکنون چین بهشدت در توسعه موشکهای کروز پرتابشونده از زیردریایی سرمایهگذاری کردهاند؛ چراکه عنصر غافلگیری حاصل از پرتاب زیرسطحی، آنها را به مؤثرترین ابزار بازدارندگی متعارف تبدیل میکند.
آغاز درگیری با حملات موشکهای کروز به کشور مهاجم اجازه میدهد با آزادی عمل بیشتری در زمینه تهاجم زمینی، نبرد پهپادی، کارزار هوایی یا حتی توقف عملیات نظامی پس از حملات اولیه، تصمیم بگیرد. با کاهش هزینه تولید و سهولت دسترسی به فناوری موشکهای کروز، اهمیت این مزیتها در آینده بیشتر هم خواهد شد. فارغ از آنکه جنگ آینده چه شکلی به خود بگیرد، موشکهای کروز پرواز پایین و پهپادهای تهاجمی همواره نخستین ابزار آغاز درگیری خواهند بود.
توان روسیه برای فلج کردن شبکه برق اوکراین و قدرت اوکراین در هدف قرار دادن تأسیسات نفتی روسیه، تنها نمونههایی از آن چیزی است که میتوان در جنگهای آینده انتظار داشت.
ترکیب بقای بالا، دقت و موفقیت عملیاتی و هزینهی مناسب موجب شده است که موشکهای کروز و همتایان پهپادیشان همچنان نخستین گزینه حمله برای ایالات متحده و سایر قدرتهای نظامی بزرگ جهان باقی بمانند.