حافظه ملی سینمای ایران مدیون ناصر تقوایی است؛ از «ناخدا خورشید» تا «تعزیه حر دلاوری» یادش گرامی باد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، ناصر تقوایی از آن کارگردانان مؤلف سینمای ایران است که قطعا نام اثرگذارش در هنر هفتم ایرانی همیشه خواهد درخشید. او که از پیشگامان سینمای موج نوی ایران به شمار میرود از خاطره سازان سینمای ملی ایران است که با آثارش توانسته برگ های زرینی از پیوند فرهنگ و هنر اصیل ایرانی با صنعت سینما رو کند.
فیلمساز داستانی و مستند و البته عکاسی که چشم های خودش را داشت و لنز را بر مبنای نگاهش به جهان تنظیم میکرد. سریال دایی جان ناپلئون کلاه بزرگی بود که بر سر تلویزیون آن زمان پهلوی رفت فیلمی آوانگارد که درست است بارقه هایی از غرب زدگی در ایران را نشان میداد ولی نهایتا نشان میداد که چگونه یک فرد در توهم و تخیل این است که دوستی با انگلیسیها موجب ترقی و دشمنی با آنان باعث عقبافتادگی میشود.
ناصر تقوایی که زادگاهش آبادان بود طعم جنگ را هم از نزدیک چشید و در مورد آن زمان میگوید: زمانی که جنگ تازه به پایان رسیده بود وقتی به آبادان و خرمشهر رفتم در کوچه پس کوچههای زادگاهم هر لحظه دوستان و هم دورهایهای شهیدم را میدیدم.
عشق این عکاس و فیلمساز به ایران آنجا عیان میشود که میگوید: از مجموعه آنچه از آبادان پس از جنگ عکاسی کردم مجموعه ای به نام نمایشگاه عکس آماده کردم که دوست دارم همه آن را به موزه شهر آبادان تقدیم کنم. نسل ما بود و جنگ را دید ولی بچههای ما چه تجربهای خواهند اندوخت؟ من در بیوگرافیام گفتهام که ایران را دوست دارم برای اینکه سرزمین من است. عاشق آبادان هستم برای اینکه زادگاه من است.
ناخدا خورشید ارمغان دهه شصت تقوایی برای سینمای ایران
تقوایی در دهه شصت زود دست به کار شد و اثر ماندگار «ناخدا خورشید» را برای سینمای ایران به ارمغان آورد. ناخدا خورشید به همت جمعی از جوانان سینمای اصفهان و در راس آن اکبر خامین ساخته شد و در میانه راه تولید هارون یشایایی برای تکمیل پروژه در مقام تهیه کننده به فیلم پیوست. فضای فیلم یک فضای جنایی است و تصاویر در جنوب ایران ثبت شده است. آنچه بیش از هر چیز به ناخدا خورشید اعتبار میدهد پرداخت مناسب آن است. فضا و شکلِ نمایش ماجرا و تصویری که از بندر نیمه ویران، تبعیدیها و آدمهای غریب و غیرمتعارف آن ارایه شده در بیشتر لحظههای فیلم با ظرافت از کار درآمده است. بازی داریوش ارجمند در نقش ناخدا، سعید پورصمیمی به نقش «ملول» و فیلمبرداری و نورپردازی مهرداد فخیمی از امتیازهای دیگر فیلم است.
ای ایران
ناصر تقوایی فیلمساز عاشق ایران با ای ایران هم در دهه شصت اثری متفاوت را رو کرد ای ایران را خود تقوایی با درونمایۀ هویت ملی نوشته و با بازی اکبر عبدی و حسین سرشار در نقش شخصیتهای اصلی، موسیقی ناصر چشمآذر و فیلمبرداری محمود کلاری در ماسوله ساخته شده است. فیلم به دلایلی از بخش مسابقۀ جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و در بخش مرور یکسال سینمای ایران به نمایش درآمد. داستان ای ایران در بستر ماجراهای مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب میگذرد. تقوایی در فیلم با زبانی طنز به هجو دیکتاتوری و استبداد پرداخته است. ای ایران برخلاف دیگر آثار تقوایی، قهرمان واحدی ندارد. بلکه تمامی اهالی روستا در نقش قهرمان و گروهبان مکوندی در نقش ضدقهرمان ظاهر شدهاند.
فیلم کشتی یونانی (قصههای کیش: اپیزود اول) | ۱۳۷۷
کشتی یونانی فیلم کوتاهی به کارگردانی ناصر تقوایی از مجموعه قصههای کیش است که درباره جزیره کیش و کشتی یونانی آن ساخته شده است. قصههای کیش در جشنوارههای لا روشل (فرانسه- ۱۳۷۸)، کن (دوره پنجاه و دوم- ۱۹۹۹)، توکیو (۱۳۷۸) و بانکوک (۱۳۷۹) حضور داشته و در جشنوارۀ کن نامزد دریافت نخل طلایی بهترین فیلم بوده است. کشتی یونانی بخش اول فیلمی اپیزودیک است که عنواین بخشهای دیگرش از این قرار است: اپیزود دوم: سفارش (ابوالفضل جلیلی) و اپیزود سوم: در (محسن مخملباف).
داستان فیلم درباره زنی فردی به نام شنبه است. شنبه، صیادی که به اتفاق همسرش در سواحل کیش زندگی میکند، همراه دوستش جمعه، کارتنهایی را که از یک کشتی یونانی به دریا ریخته میشود جمعآوری و آن را آویزان میکند تا خشک شوند. همسر او از این کارش ناراحت است، اما شنبه که معتقد است «همه چیز از دریا میآید»، پاسخ میدهد که قصد دارد دکهاش را درست کند. جمعه به شنبه میگوید که همسرش بیمار و هوایی شده و باید او را برای مراسم سنتی زار آماده کند. در مراسم زار معلوم میشود که دلیل بدحالی زن، ترس شدید او از کشتی یونانی و کارتنهای مقوایی است و جمعه به شنبه میگوید که کارتنها را دور بریزد. پس از پایان مراسم، شنبه به همراه همسرش به خانه برمیگردد. همسرش در کنار ساحل مینشیند و به کشتی یونانی که در دوردست، ملوانان بر عرشه آن، کارتنها را به دریا میریزند نگاه میکند. در همین اثناء با نگرانی تعداد زیادی قوطی خالی را میبیند که امواج دریا آنها را به نزدیکی او میرساند.
فیلم کاغذ بی خط | ۱۳۸۰
کاغذ بی خط ساخته ناصر تقوایی یک اثر اجتماعی است که سال ۸۰ با حمایت و تهیهکنندگی یکتا فیلم و حسن توکلنیا ساخت. کاغذ بیخط تا امروز آخرین اثر سینمایی این کارگردان مطرح ایرانی است که ساخته شده است. هر چند تقوایی بعد از آن برای ساخت چای تلخ چند باری دورخیز کرد اما این پروژه تا امروز نیمه تمام مانده است. فیلمنامهی کاغذ بیخط را تقوایی بر اساس طرحی از مینو فرشچی نوشته است.
فیلم نخستین بار در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد و بعد از نامزدی در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد (خسرو شکیبایی) و نقش اول زن (هدیه تهرانی) توانست جایزه ویژه هیات داوران را در کارگردانی دریافت کند. در دوره ششم جشن خانه سینما نیز تندیس زرین بهترین فیلم به انتخاب انجمن منتقدان و نویسندگان به این فیلم اهدا شده است. مهمترین نکته درباره کاغذ بیخط شکل پرداخت استعاری تقوایی به جهان داستان و آدمهایش است. هرچند تماشاگر بهظاهر دارد زندگی روزمره یک زوج مدرن طبقه متوسطی را در اواخر دهه ۷۰ میبیند اما این تنها ظاهر قضیه است. در خانه و زندگی آنان هرچیزی، نمادی از یک حضور دیگر و چیزی ناشناختهتر است که فیلمساز ترجیح داده به شکل غیرمستقیمی به سراغشان برود و با کاربرد یک جهان تماما استعاری، بخش عمدهی فهم و شهود فیلم را بر عهدهی تفسیر شخصی خود تماشاگر بگذارد.
اربعین 1349
ناصر تقوایی در مستند سازی هم دستی بر آتش داشت. وی اثری دارد به نام «اربعین» فیلم ۲۱ دقیقهای که در سال ۱۳۴۹ ساخته شده است. مستند اربعین، یک گزارش ساده اما پروردهای است از مراسم سوگواری عزاداران مساجد دهدشتی و بهبهانی (در بوشهر)، به مناسبت چهلم شهادت امام حسین که سال ۴۹ آن را با دوربین مهرداد فخیمی میسازد. تصویرهای بکر و تازهای که برگ برنده بزرگی هم دارد، صدای جریح و حماسی جهانبخش کردیزاده معروف به «بخشو»؛ کسی که بعدها لحن و نوا و آهنگ صدایش را در «ممد نبودیِ» کویتی پور بسیار شنیدیم. به قول اکبر نبوی، کار تقوایی اینجا هم لحن دارد و هم دکوپاژش با اقلیم همان منطقه کاملا سازگار است. «اربعین» در کنار اینکه یک اثر جامعه شناسانه و مردم شناسانه است، احساس تقوایی است در ۲۱ دقیقه از گرمترین و با حسترین مردمانی که تمام زندگی شان آیین است و مناسک. اربعین زیستبوم مردمان جنوب است و این مستند شما را در میان این حس و حال فرو میبرد.
"تعزيه حر دلاور"
ثبت تعزیه حر دلاوری در یونسکو نه تنها یک اثر هنری بلکه سندی برای هویت اصیل این نوع نمایش اصیل ایران است. "تمرين آخر تعزيه حردلاور" مبتني بر متن كلاسيك تعزيه حر دلاور ، نوشته ميرعزاي كاشاني است كه دراوايل حكومت قاجار نوشته شده واز معتبرترين متون در ميان تعزيه نامه هاي چندگانه حر دلاور است.روايت اين تعزيه، بر خلاف تعزيه هاي ديگر ، كلاسيك نبوده و به شيوه اي كاملا حماسي اجرا مي شود: و به همين دليل درعمق اسطوره هاي كهن ايراني ريشه دارد.
تقوايي كه در شهريور ماه سال جاري از سوي شوراي ارزشيابي هنرمندان كشور ، لوح درجه يك هنري ( معادل درجه دكترا) را براي يك عمر فعاليت هنري دريافت كرد. از نيمه دوم شهريور 1383 ساخت اين اثر مستند را آغاز كرد.