ضرورت بازسازی غزه آنسوی حرف و صوت/ زندگی هزاران نفر همچنان در خطر است

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ توافق برای توقف جنگ در غزه در شهر شرمالشیخ مصر با میانجیگری ایالات متحده و با حضور چندین کشور عربی، اسلامی و اروپایی امضا شد. توافقی که همچنان با اگر و امای زیادی همراه است و همواره احتمال کارشکنی رژیم صهیونیستی و بدعهدی شناختهشده آنان وجود دارد. اما مهمترین خواسته مردم غزه پس از پایان جنگ، بازسازی این منطقه است؛ جایی که جنگ همه چیز را نابود کرده، هم انسانها را و هم زیرساختها را، و زندگی روزمره عملاً فلج شده است.
طی دو سال جنگ ویرانگر، رژیم اسرائیل تمامی ارکان زندگی در غزه را تخریب کرده استخانهها، بیمارستانها، مدارس، زیرساختهای برق، آب، فاضلاب و شمار شهداء و مجروحان بهگونهای است که آمارها تنها بخشی از فاجعه را منعکس میکنند. اکنون دیگر زمانِ شعار نیست، زمانِ عمل است؛ کاری که باید بر سیاستورزی پیشی بگیرد.
آماره هولناک جنایات رژیم صهیونیستی در غزه
برای درک میزان فاجعه، کافی است به برخی آمار نگاه کنیم:
تعداد شهدا نزدیک به ۶۷،۰۰۰ نفر تخمین زده میشود، که یکسوم آنها کودکانِ زیر ۱۸ سال بودهاند.
بیش از ۱۲۱٫۹ هزار مجروح در میان بازماندگان حضور دارند؛ زندگیشان در هالهای از تردید قرار دارد.
۱۹۳ هزار ساختمان مسکونی به کلی تخریب شدهاند، به طوری که تقریباً ۹۰٪ از ساختمانهای غزه در بخشهایی به شدت آسیب دیدهاند.
از میان ۳۸ بیمارستان موجود پیش از جنگ، تنها ۱۴ بیمارستان عمل میکنندو اغلب به صورت محدود.
۵۱۴ هزار نفر در وضعیت گرسنگی شدید قرار دارند، بدون امکان دسترسی به مواد غذایی پاک و کافی.
این آمار نه نمودِ ارقام بلکه فریادِ کسانی است که در زیر آوار، در خیابان، در بیمارستانِ نیمهویران، شب را به صبح میرسانند.
در این وضعیت، چادر، غذا و دارو دیگر مفهومی انتزاعی و ساده نیستند آنها نیازِ فوریِ انسانیاند. اما این نیازها هرگز نباید موضوعی برای چانهزدن سیاسی شوند؛ چون برای کسانی که خانه را از دست دادهاند یا بیمار شدهاند، هیچ گزینهٔ جایگزین وجود ندارد.
ضرورت بازسازی فوری غزه
با اعلام توافق آتشبس، رسانهها و بازیگران عرصه بینالمللی سخن از مدیریت غزه پس از جنگ، سلاح مقاومت، و نقش تشکیلات فلسطین در اداره غزه به میان آوردند. حتی طرحهایی مطرح شد که برخی کشورهای خارجی پروژههای خاصی مثل فاضلاب یا برق را مستقیماً اجرا کنند.
اما مسئله کلیدی این است: بازسازی غزه نباید با خارج شدن دست مردمِ آن از روند تصمیمگیری همراه باشد. غزه نه یک پروژهٔ سرمایهگذاری خارجی است و نه زمین مختص به طراحان بیرونی؛ بلکه بخشی از سرزمین فلسطین است، و کسانی که در آن زندگی کردهاند باید در نقشآفرینی اصلی بازسازی باشند.
برای بازسازی مؤثر و انسانی، باید هماهنگیای قوی میان نهادهای موجود در غزه، تشکیلات محلی، سازمانهای بینالمللی و اهالی محل وجود داشته باشد. نقش حاکمیت محلی و دستگاههای موجود غزه نباید کنار گذاشته شود، بلکه باید به آنها فضا داده شود تا دادهها، اطلاعات و اولویتهای خود را برای بازسازی اعلام کنند.

چالشها و هزینههای بازسازی
برآوردها هزینهٔ اولیهٔ بازسازی غزه را حدود ۶۰ میلیارد دلار برآورد میکنند رقمی عظیم، اما نه غیرممکن در سطح تلاش بینالمللی. مصر و آلمان اخیراً اعلام کردهاند تمایل دارند کنفرانسی جهت جمعآوری کمکها برگزار کنند؛ پروژهای که اگر با مشارکت جمعی کشورهای منطقه، سازمانهای بینالمللی و جوامع غزهنشین همراه شود، میتواند عملیاتی شود.
سازمانهای مدنی فلسطینی در خارج غزه پیش از توافق آتشبس، پیشنویس کاملی از بازسازی را در کنفرانسی در استانبول ارائه داده بودند شامل زمانبندیها، هزینهها و تقسیم پروژهها. اکنون آن پیشنویس میتواند به نقطه آغاز واقعی تبدیل شود، اگر ارادهٔ کافی برای اجرا وجود داشته باشد.
البته، بازگشت به وضعیت طبیعی زیرساختها سه سال یا بیشتر طول خواهد کشید. در همین مدت، باید اقتصاد غزه تدریجاً بار دیگر رونق یابد تا مردم شغل بیابند، درآمد داشته باشند و بتوانند زندگی روزمره را بازسازند وظیفهای که سازمانهای امدادی میتوانند آن را تسهیل کنند.
حضور این سازمانها نه فقط به معنای ارائه خدمات، بلکه ایجاد فرصت اشتغال است؛ استخدام کارگران محلی برای پروژهها، استفاده از ساختمانهای موجود برای دفاتر موقت و مشارکت در زنجیره تأمین خدمات باعث میشود منابع در داخل غزه گردش کند.
حتی اگر سرمایهٔ بینالمللی وارد غزه شود، بازسازی موفق تنها وقتی امکانپذیر است که مردم محل خود را بازیگر اصلی بدانند. این بدین معناست:
-
مشارکت جدی مردم در برنامهریزی و اولویتگذاری پروژهها، نه اینکه طرحها از بیرون به آنها تحمیل شود.
-
شفافیت در تخصیص منابع، کنترل هزینهها و حسابرسی علنی، تا از فساد و سوءاستفاده جلوگیری شود.
-
اتصال پروژهها به نیازهای روزانه مردم: مسکن، مکانی برای زندگی، دسترسی به آب و برق، مراقبتهای بهداشتی، مراکز آموزشی و خدمات اجتماعی.
-
برنامهریزی مرحلهبهمرحله و واقعبینانه، با اولویت دادن به پروژههای سریعالاجرا مانند بازسازی خوابگاهها، مدارس ابتدایی، مراکز درمانی پایه و شبکهٔ برق اضطراری.
اگر این اصول رعایت نشود، پروژههایی که همان ابتدا به عنوان نماد بازسازی آغاز میشوند بهسرعت به مظهر ناکارآمدی تبدیل خواهند شد.
آزمونی برای وجدان جهانی
طی سالهای جنگ، جهان شاهد صدها تظاهرات، محکومیتها و توجه رسانهای گسترده به فاجعه غزه بود. اکنون نوبت مرحله دوم است: نه فقط اعلام همبستگی، بلکه مشارکت فعال در بازسازی.
کشورها باید متعهد شوند که به وعدههای پولی خود عمل کنند و فشار دیپلماتیک وارد آورند تا اسرائیل اجازهٔ عبور آزاد کمکها از معابر، بهویژه معبر رفح را صادر کند. هر گونه سنگاندازی در ورود کمکها باید بهعنوان نقض حقوق بشر و تعهدات بینالمللی تلقی شود.
رفتار امروزِ جامعهٔ جهانی دربارهٔ غزه آزمونی است برای اعتبار بینالمللی آنها آیا میخواهند شاهد تکرار فجایع و بیپناهی مردم باشند یا بستر بازسازی را فراهم کنند؟
گر بازسازی غزه به تأخیر بیفتد یا در پس منازعات سیاسی محبوس شود، آنچه باقی میماند، انسانهایی است که هر روز برای زنده ماندن مبارزه میکنند.
اگر سیاست در برابر انسانیت ترجیح داده شود، بازسازی تبدیل به پروژهای سیاسی خواهد شد، و بازماندگانِ غزه باز هم قربانی بازیهای بزرگتر خواهند بود. باید این بار، بازسازی را از خط مقدم سیاست بیرون کشید و آن را به پروژهٔ نجات آدمها تبدیل کرد.











