ناصر تقوایی معلق بین بوم و مردم با قشر گرایی؛ تشییع ادایی کارگردان سینمای جنوب!
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تشییع و وداع با مرحوم ناصر تقوایی روز گذشته پنجشنبه از ساختمان شماره دو خانه سینمای آغاز شد و خاکسپاری وی نیز در امامزاده طاهر کرج انجام و پیکرش به آرامگاه ابدی وی رسید.
تشییع و وداعی که با حواشی مختلفی همراه شد. ناصر تقوایی از بازماندگان گروهی از کارگردانان بود که به جریان موج نوی سینمای ایران معروف هستند.
معروف ترین اثر به جا مانده از تقوایی که وی را هم به عنوان یک سینماگر مطرح در زبانها انداخت سریال دایی جان ناپلئون بود، اما تقوایی پس از انقلاب بیشتر به نوعی سینمای بومی روی آورد.
او که در پایان دهه چهل هم مستندی با عنوان «اربعین» ساخته بود و به روایت سوگواری سنتی بوشهریها پرداخته بود و خودش هم اهل جنوب بود تلاشهایی برای معرفی چنین سینمای بومی کرد.
او با «ناخدا خورشید» در دهه شصت هم دوباره سر زبانها افتاد ولی پس از آن اثر آهسته آهسته دیگر آن سینماگر فعال نبود.
اما نکته جالبی که امروز در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم خبرساز شد تشییع و وداعی غیر معمولی و قشرگرایی برخی اهالی سینما بود.
مرحوم تقوایی وصیتی غیر معمول کرد که افراد در تشییع او لباس سفید بپوشند و پیامی هم روی تابوتش صادر شد که کمی تأمل انگیز است: «هرچیز که کهنه شود، نو میشود...!» این جمله شاید متأثر از حرفهای دیگر تقوایی در رسانهها است که معتقد بود « فیلم سازی در ایران مبتذل شده و عدم تولید او کمک به تمام شدن این نوع سینمای فراگیر بین همکارانش خواهد بود»
اما چه کسی است که نداند شاید موج نوی سینمای ایران که این صنعت را به نوعی استحاله کرده بخشی از تجربه ما در این عرصه بود که رو به پایان است، هرچند نسل بعدی بخواهند با کمی ادا آن را کش دهند.
وقتی از ادا حرف میزنیم همان فاصله معنا داری است که بین هنرمندان و سینمای بومی ایران افتاده که اتفاقا تقوایی هم به عنوان کارگردان مؤلف مثل مهرجویی، بهرام بیضایی و... وام دار این نوع سینما هستند.
حواشی ایجاد شده در این تشییع جنازه آنقدر زیاد بود که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد و حضور هنرپیشگان پیشکسوت بدون رعایت حجاب و پوشش عرفی ایرانی و... از آن جمله بود.
نتیجه آنکه میتوان سینمای مرحوم تقوایی ها را معلق بین بوم و مردم با شرایط خاصی از سینمای ایران دانست که برخی بازیگران در فاصله گرفتن از بوم و مردم و حتی عرف رقم زدهاند.
مصادره کردن سینمای موج نوی اواخر دهه چهل تا دهه شصت ایران که نیازمند بررسی بیشتر است و شاید این آسیب شناسی به حال و روز نابسامان امروز سینمای کشور کمک کند.