تعمیق دیپلماسی فرهنگی با ترکیه به روایت نیکنام حسین پور و چند پرسش!

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، صبح امروز و پس از آنکه وزیر ارشاد توسط برخی رسانه ها به کم کاری درباره ارسال پیام و حضور برای مراسم درگذشتگان مطرح اخیر سینمای ایران یعنی «محمد کاسبی» و «ناصر تقوایی» مورد اتهام قرار گرفت، نیکنام حسین پور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی مفصل در روزنامه ایران به دستاوردهای سفر سهروزه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ترکیه به دعوت رسمی وزیر فرهنگ و گردشگری جمهوری ترکیه پرداخت.
اما قبل از اینکه یادداشت حسین پور را بخوانیم چند پرسش و چالش بزرگ در دیپلماسی فرهنگی بین ایران ترکیه وجود دارد که تعمیق این روابط را به چالشی بین فرصت های بزرگ در کنار تهدیدات زیاد تبدیل خواهد کرد:
1- ترکیه در حوزه میراث فرهنگی همواره خود را مدعی بخشی از فرهنگ و تمدن و ثروت بزرگ ایران میداند که همه از آن مطلع هستیم و حتی شیطنت هایی در این زمینه از جمله روی میراث مولانا شاعر بزرگ فارسی زبان و نوروز داشته است که باید شفاف شود ما توانایی حفظ این میراث را در مقابل شریک ترکیه ای خود که بارها عدم حسن نیتش را با بیانات و تولیدات خود در سطح بالای مسئولین و فرهنگی داشته داریم؟
2- کشور ترکیه صنعت گردشگری پویایی دارد و آیا ما در حوزه حفظ هویت فرهنگی خود تنها با روش دیپلماسی فرهنگی دولتی قادر به حفظ آن در مقابل این همسایه که یکی از قطب های گردشگری جهان و حتی مبدإ بسیاری از ایرانیها برای فعالیت در این حوزه است داریم؟
3- صنایع فرهنگی و رسانه ای ترکیه ای همواره به عنوان رقیب ما با خوانش خاص خود از این صنعت مطرح است. چه آنکه بسیاری از تولیدات رسانه ای که هویت اصیل فرهنگی ما را به چالش میکشد با سرمایه گذاری های این بخش از صنعت ترکیه تولید میشود آیا ما در مسیر دیپلماسی فرهنگی خود میتوانیم از امنیت اخلاقی و شیطنت های این بخش از کشور دوست و همسایه حراست کنیم؟
صالحی در سفر اخیر خود و با توجه به تهدیدها و فرصتهایی که بالا ذکر شد تعمیق دیپلماسی فرهنگی با ترکیه را مثل به شکم نهنگ رفتن میکند. همه خوب میدانیم بخش بزرگی از روابط فرهنگی و حفظ میراث و ثروت صنایع آن نه فقط از مسیر دیپلماسی بلکه از طریق کنشگران فرهنگی و هنری رقم میخورد. آیا سید عباس صالحی امکان و توانمندی همراهی این کنشگران یعنی بخش بزرگی از فعالان حرفه ای فرهنگی و صنایع آن مثل سینما، کتاب و نشر و... را برای حفظ منافع ملی و میراث فرهنگی را دارد؟
اینها بخش مهمی از پرسشها و چالشهایی است که در مورد سفر اخیر وزیر به صورت کلی به ذهنمان میرسد و در آینده مصداقی تر به آن خواهیم پرداخت.
نیکنام حسینیپور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد این تعمیق دیپلماسی فرهنگی نوشته است:
سفر سهروزه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ترکیه به دعوت رسمی وزیر فرهنگ و گردشگری جمهوری ترکیه، یکی از سفرهای مهم فرهنگی سالهای اخیر بود؛ سفری که نهتنها در چهارچوب برنامههای سال فرهنگی ایران و ترکیه ۲۰۲۵ انجام شد، بلکه از حیث گستره دیدارها، سطح گفتوگوها و حجم توافقهای فرهنگی، یکی از بیسابقهترین تعاملهای فرهنگی دو کشور در بیش از یک دهه گذشته محسوب میشود.
در دنیای پرتنش امروز که گفتوگوها اغلب در فضای سیاسی تعریف میشوند، دیپلماسی فرهنگی راهی است آرامتر، عمیقتر و مؤثرتر برای نزدیک کردن ملتها.سفر وزیر فرهنگ به ترکیه نیز بر پایه همین نگاه شکل گرفت؛ نگاهی که فرهنگ را به عنوان زبان مشترک ملتها و بستر دائمی همزیستی و تفاهم میشناسد.
اشتراکات عمیق فرهنگی دو ملت
ایران و ترکیه دو ملت با پیشینهای کهن، فرهنگی پویا و تمدنی چندلایهاند که قرنها در همسایگی یکدیگر زیستهاند. آنچه این دو ملت را فراتر از مرزهای جغرافیایی به هم پیوند میدهد، شبکهای از اشتراکات فرهنگی، هنری و معنوی است؛ از شعر و موسیقی تا آیینها، اخلاق و عرفان. زبان فارسی قرنها در آن سرزمین، زبانی رایج در میان نخبگان، شاعران و اندیشمندان بود و آثار بزرگی در ترکیه به فارسی نگاشته شده است. این پیشینه فرهنگی چنان عمیق است که هنوز هم بسیاری از واژگان فارسی در زبان ترکی روزمره جاری است.
در روزگار معاصر نیز، آموزش زبان فارسی در دانشگاههای ترکیه ادامه دارد و تاکنون هزاران زبانآموز ترک به یادگیری فارسی روی آوردهاند. از همین روست که نهادهایی چون بنیاد سعدی و رایزنهای فرهنگی باید مأموریت خود را نه صرفاً در آموزش زبان، بلکه در ایجاد پیوندهای تمدنی از مسیر زبان ببینند. آموزش زبان فارسی یعنی گشودن دریچهای به جهان اندیشه، شعر، فلسفه و عرفان ایرانی.
بزرگداشت حافظ؛ نماد گفتوگوی تمدنها
حضور وزیر فرهنگ در آیین بزرگداشت حافظ شیرازی در آنکارا قلب تپنده فرهنگ ترکیه، نمادی روشن از پیوند دو فرهنگ بود. حافظ، شاعر دلهای دو ملت است؛ شاعری که با واژگان خود از عشق، صلح و انسانیت سخن میگوید و مرز نمیشناسد. در این مراسم، که با حضور علاقهمندان به ادبیات فارسی و موسیقی ایرانی برگزار شد، بار دیگر روشن شد که زبان هنر و ادبیات، مؤثرترین ابزار دیپلماسی فرهنگی است.
اشعار حافظ، سعدی و مولانا پیامآور نوعی از گفتوگوی تمدنهاست که بر پایه روح انسانی، محبت و صلح شکل میگیرد.
در عصری که گاهی سوءبرداشتهای رسانهای یا نگاههای سیاسی فاصله میان ملتها را زیاد میکند، برگزاری روز حافظ به همراه اجرای مشترک ارکستر ملی با همراهی نوازندگان بومی در ترکیه، اقدامی نمادین و عمیق است که بهدرستی نشان داد با زبان فرهنگ و هنر میتوان بسیاری از سوءتفاهمها را از میان برد و چهره واقعی ایران را به جهانیان نشان داد.
دیدارها و توافقهای فرهنگی
در دیدار رسمی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه، محورهای متعددی برای همکاری فرهنگی و هنری مطرح شد. دو طرف توافق کردند کمیته مشترک فرهنگی ایران و ترکیه با حضور معاونان دو وزارتخانه و نهادهای تخصصی تشکیل شود تا برنامهها و پروژههای مشترک در سال فرهنگی ۲۰۲۵ و پس از آن را پیگیری کند.
از جمله برنامههای مورد توافق میتوان به این موارد اشاره کرد:
برگزاری جشنواره مولوی در ایران با همکاری هنرمندان ترک که پیشنهاد شد در صورت امکان همزمان با سفر رئیسجمهور ترکیه افتتاح شود. پروژه مسیر فرهنگی و عرفانی «خوی تا قونیه» با هدف معرفی مشترک میراث عرفانی و ادبی دو ملت و تأکید بر ثبت مسیر خوی–قونیه در فهرست میراث ناملموس یونسکو.
برنامههای هنری مشترک در بزرگداشت هزار و پانصدمین سال میلاد پیامبر اسلام (ص) شامل نمایشگاههای خوشنویسی، موسیقی و هنرهای تجسمی. تبادل آثار و ترمیم نسخ خطی میان کتابخانه ملی ایران و کتابخانه ملی ترکیه که در کاخ ریاستجمهوری آن کشور مستقر است. دعوت از ترکیه به عنوان میهمان ویژه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال ۱۴۰۴. پیگیری برنامه جامع مبادلات فرهنگی.
برنامهریزی برای حضور هنرمندان ایرانی در جشنوارههای راه فرهنگی ترکیه که در سراسر این کشور برگزار میشود. این برنامهها در صورت استمرار میتوانند زمینهساز دورهای تازه از همکاری فرهنگی میان دو کشور باشند؛ همکاریای که از چهارچوب رسمی وزارتخانهها فراتر میرود و به همکاری میان نخبگان فرهنگی، هنرمندان و دانشگاهیان تبدیل میشود.
بازخوانی نقش زبان فارسی و ایرانشناسی
یکی از محورهای مهم این سفر، گفتوگو با استادان زبان فارسی و ایرانشناسان ترکیه بود.در این دیدارها، حاضران بر اهمیت تقویت کرسیهای آموزش زبان فارسی در دانشگاههای ترکیه تأکید کردند.زبان فارسی در ترکیه تنها یک زبان خارجی نیست، بلکه بخشی از میراث مشترک فرهنگی منطقه است. از قرنها پیش، بسیاری از آثار ادبی و تاریخی در آناتولی با الهام از سنتهای ادبی فارسی نوشته شدهاند.اکنون وظیفه نهادهای فرهنگی ایران است که از این سرمایه تمدنی محافظت کنند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه پیشرو خواهد بود.
مراکز ایرانشناسی در ترکیه و سایر کشورها باید با منابع بهروز، کتابهای تازه و حمایتهای علمی تجهیز شوند تا ایرانشناسان بتوانند در بزنگاههای تاریخی، نقش واقعی خود را به عنوان سفیران فرهنگی ایران ایفا کنند.
هنر؛ زبان بیمرز ملتها
از سینما تا موسیقی، از هنرهای تجسمی تا نشر کتاب، عرصههایی هستند که دو کشور ظرفیت بالایی در آن دارند. فیلم سینمایی «مست عشق» نمونهای از همکاری موفق میان هنرمندان ایرانی و ترکیهای بود که به یکی از پرفروشترین آثار سینمای ایران در گذشته تبدیل شد.
در حوزه نشر نیز، آثار نویسندگان بزرگ ترکیه در ایران خوانندگان بسیار دارند، همانگونه که آثار نویسندگان ایرانی به ترکی ترجمه و در میان مخاطبان ترکیهای جایگاه یافتهاند.
فرهنگ اگر درست هدایت شود، میتواند بزرگترین ابزار دیپلماسی نرم میان کشورها باشد. این سفر فرهنگی نیز نشان داد که اشتراکات هنری میان ایران و ترکیه ظرفیتهای عظیمی برای همکاری، تبادل فرهنگ و گفتوگو فراهم میآورد.
فرهنگ، مادر همه روابط میان ملتها و دولتهاست. روابط سیاسی ممکن است دچار تغییر شوند، اما روابط فرهنگی ماندگار و ریشهدارند؛ در حقیقت، فرهنگ، زبان صلح است؛ زبانی که جنگ را خاموش میکند و گفتوگو را جایگزین تقابل میسازد.
ایران و ترکیه با تکیه بر همین درک مشترک از فرهنگ، میتوانند در منطقه خاورمیانه نقشی تازه ایفا کنند؛ نقشی که بر پایه همافزایی فرهنگی، تبادل هنری و تقویت شناخت متقابل استوار است.
برگزاری سال فرهنگی ایران و ترکیه در سال ۲۰۲۵ فرصتی مغتنم برای تحقق این اهداف خواهد بود و البته این تعاملات منحصر به این سال نخواهد بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد متولی فرهنگ کشور، پیشران این حرکت فرهنگی خواهد بود تا روابط فرهنگی دو کشور از سطح گفتوگوهای رسمی فراتر رفته و به جریانی ماندگار از تعامل فرهنگی میان ملتها تبدیل شود.
در پایان باید گفت، سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ترکیه تنها یک سفر اداری نبود، بلکه سفری تمدنی و فرهنگی بود که یادآور این حقیقت است: فرهنگ، ریشه صلح و دوستی میان ملتهاست و هرجا که فرهنگ حضور دارد، امید به آیندهای روشن نیز حضور خواهد داشت.
حسین نوروزی پژوهشگر هنر
در روزگاری که روابط میان ملتها بیش از هر زمان دیگری در چهارچوب اقتصاد و سیاست تعریف میشود، سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران به ترکیه بار دیگر یادآور این حقیقت بنیادین است که فرهنگ، ژرفترین و ماندگارترین پیوند میان ملتهاست. سید عباس صالحی در جریان این سفر، با حضور در یادمان سال فرهنگی ایران و ترکیه ۲۰۲۵، در آیین بزرگداشت حافظ شیرازی و در نشست با استادان زبان فارسی و وزیر فرهنگ ترکیه، باب تازهای از همکاریهای فرهنگی را گشود. این سفر نشان داد دیپلماسی فرهنگی، اگر با درک متقابل و احترام به ریشههای تمدنی همراه باشد، میتواند بسیار مؤثرتر از دیپلماسی سیاسی در پیوند ملتها عمل کند.
از حافظ تا مولانا؛ میراث مشترک شرق اسلامی
حافظ در شیراز و مولانا در قونیه، دو قله درخشان در سپهر فرهنگ اسلامیاند. هر دو از عشق، انسان و آزادی سخن گفتهاند و میراث آنان در ذهن و زبان ایرانی و ترک زنده است. وزیر فرهنگ ایران در سخنرانی خود در بزرگداشت حافظ به درستی تأکید کرد که «ادبیات، زبان دلهاست، فراتر از مرزهای جغرافیا و سیاست.» شعر و عرفان فارسی در قرنهای گذشته در مدارس عثمانی آموزش داده میشد و شاعران ترک از حافظ و سعدی الهام میگرفتند. امروز نیز همانگونه که مولانا و حافظ در جان مردمان زندهاند، پیوند فرهنگی دو ملت میتواند در عرصههای تازهای چون هنر معاصر، سینما و موسیقی تجلی یابد.
از شعر تا تصویر؛ گسترش میدانهای هنر
ایران و ترکیه در هنرهای زنده، بسترهای مشترک بسیاری دارند. موسیقی دستگاهی ایران و مقامهای ترکی در ساختار نغمه و ریتم، خویشاوندند و هر دو بر احساس و درونگرایی استوارند. نمایشهای آیینی، تعزیه، نقالی و سایهبازی، در هر دو سرزمین به عنوان روایتهایی از ایمان، اخلاق و حکمت شناخته میشوند. سینمای دو کشور نیز در چند دهه اخیر توانسته است چهرهای انسانی و شاعرانه از شرق را به جهان عرضه کند. همکاری در تولید فیلمهای مشترک، تبادل کارگردانان و برگزاری جشنوارههای هنری مشترک میتواند به نزدیکی فرهنگی و اقتصادی میان دو ملت یاری رساند.
هنرهای تجسمی؛ زبان بیمرز همدلی
در کنار شعر و موسیقی، عرصه هنرهای تجسمی پیوندی عمیقتر میان دو ملت دارد. خوشنویسی، تذهیب، کاشیکاری و فرش و نگارگری از مشترکات درخشان میراث ایرانی و ترکیاند. از دوران عثمانی تا امروز، خط فارسی در ترکیه الهامبخش صدها هنرمند بوده و آثار ایرانی در موزههای استانبول و بورسا با احترام نگهداری میشوند. همزمان هنرمندان ترک در دهههای اخیر با بهرهگیری از خوشنویسی معاصر و ترکیب خط و رنگ، آثاری نو آفریدهاند که در ایران نیز بازتاب یافته است. برگزاری نمایشگاههای مشترک خوشنویسی، ورکشاپهای هنرهای سنتی و جشنوارههای بینالمللی هنر اسلامی در دو کشور، نهتنها حافظ میراث مشترک است، بلکه روح تازهای به همکاریهای فرهنگی میبخشد.
فرهنگ، قدرت نرم ملتها
سفر اخیر وزیر فرهنگ ایران به ترکیه بار دیگر نشان داد فرهنگ، کارآمدترین ابزار نزدیکی ملتهاست. سیاست ممکن است دیوار بسازد، اما فرهنگ همیشه پل میسازد. در گفتوگوهای وزرای فرهنگ دو کشور، طرحهایی چون برگزاری جشنواره مولانا، ایجاد مسیر فرهنگی «راه شمس و مولانا» از خوی تا قونیه و برنامههای مشترک در بزرگداشت پیامبراعظم(ص) مورد تأکید قرار گرفت. اگر این طرحها با حضور فعال هنرمندان، دانشگاهها و نهادهای مردمی دنبال شود، میتواند از سطح دیدارهای دیپلماتیک فراتر رود و به شبکهای زنده از تبادلات هنری تبدیل شود.
زبان فارسی و ترکی؛ دو شریان در یک پیکر تمدن
در نشست با استادان زبان فارسی در آنکارا، وزیر فرهنگ ایران یادآور شد، فارسی زبان دوم علم و فرهنگ در تمدن اسلامی است. این سخن تنها یک تعبیر تاریخی نیست؛ واقعیتی زنده است که هنوز در دانشگاههای ترکیه دیده میشود. از سدههای گذشته، فارسی زبان عشق، عرفان و حکمت در قلمرو عثمانی بود و آثار مولانا، نظامی و حافظ با شروح ترکزبانان منتشر میشد. امروز، با ترجمه متقابل آثار معاصر، انتشار مجلات دوزبانه و برگزاری کارگاههای زبان و ادبیات، میتوان این پیوند را بازآفرینی کرد.
هنر برای صلح؛ پیام مشترک دو ملت مسلمان
در روزگاری که منطقه ما گرفتار بحرانهای پیدرپی است، فرهنگ میتواند زبان صلح و دوستی باشد. هر نمایشگاه مشترک خوشنویسی، هر هفته فیلم ایرانی در استانبول یا کنسرت ترکی در تهران، پلی است میان دلهای مردمان. این همان قدرت نرم تمدن اسلامی است که بدون هیاهو، دلها را تسخیر میکند. وقتی ملتها در شعر، نغمه و تصویر شریک شوند، سیاستها نیز ناگزیر از پیروی از روح دوستی خواهند بود. هنر به جای رقابت، دعوت به گفتوگوست و این همان پیامی است که دو ملت مسلمان میتوانند به جهان برسانند.
به سوی آیندهای از گفتوگوی فرهنگی
ایران و ترکیه اگر این مسیر را با تدبیر و استمرار ادامه دهند، خواهند توانست الگویی از همزیستی فرهنگی برای جهان اسلام ارائه کنند. پیوندهای هنری، ادبی و تمدنی دو کشور، زمینهای نیرومند برای همکاریهای اقتصادی و اجتماعی نیز فراهم میآورد. در جهانی که رسانهها گاه تصویر نادرستی از اسلام ارائه میدهند، هنر و فرهنگ میتوانند چهره حقیقی و انسانی ملتهای مسلمان را نمایان کنند. برگزاری جشنوارههای هنر اسلامی، هفتههای فرهنگی، همکاری در تولید آثار سینمایی و مستند و تبادل هنرمندان جوان میتواند سرمایهای ماندگار برای هر دو ملت باشد.