• ترند خبری :
دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ | MON 20 Oct 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-07-2814:15:45
  • دسته‌بندی:بین‌الملل
  • خبرگزاری:تابناک

ترامپ و پوتین؛ از کی‌یف تا تهران!


ترامپ و پوتین؛ از کی‌یف تا تهران!

اخیرا رشته تحولاتی سریع اما پیوسته در منطقه و جهان در جریان است که به‌نظر می‌رسد پیوندهای پنهان و آشکاری با یکدیگر دارند. ترامپ و پوتین در کانون این تحولات قرار دارند. 

رئیس جمهور روسیه اخیرا در سفر به تاجیکستان از دریافتی پیامی از دولت اسرائیل خطاب به تهران خبر داد که در آن گفته است به دنبال جنگ جدیدی نیست. پوتین همچنین تاکید کرد که کشورش درباره پرونده هسته‌ای رایزنی‌های نزدیکی با شرکای ایرانی خود دارد.

در این میان، دوباره مذاکرات درباره جنگ اوکراین، تماس تلفنی ترامپ و پوتین و دیدار دوباره آن‌ها در صدر اخبار جهان قرار می‌گیرد و رئیس جمهور آمریکا بار دیگر با تغییر لحن خود در قبال اکراین به سمت روسیه و پوتین غش می‌کند و از زلنسکی می‌خواهد خواسته‌های رئیس جمهور روسیه را بپذیرد. ترامپ و پوتین قرار است که در آینده نزدیک در بوداپست مجارستان با هم دیدار کنند. 

در این اثنا، علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران پنجشنبه گذشته در سفری اعلام نشده به مسکو می‌رود و با پوتین دیدار می‌کند. 

در همین حال نیز سی ان ان از مذاکرات میان واشگتن و پیونگ یانگ برای انجام ترتیبات دیدار ترامپ و کیم جونگ اون در سفر رئیس جمهور آمریکا در ماه آتی میلادی خبر می‌دهد. 

بعد از توافق آتش بس در غزه و علی رغم نقض مکرر آن، اما دولت ترامپ همچنان «تا این لحظه» مصمم به حفظ این توافق و پایان جنگ به نظر می‌رسد. چنانکه بعد از این توافق نیز گفته شد، ثقل سیاست خارجی آمریکا و تمرکز آن به سمت دو پرونده دیگر جنگ اوکراین و پرونده ایران خواهد رفت و بار دیگر به دنبال سنجش امکان دستیابی به توافقی در این دو پرونده است. 

اما دو پرونده اکراین و ایران هم پیوندهای خاص خود را دارند. قبلا هم گفته‌ام به نوعی گشایش در مذاکرات ایران و آمریکا می‌تواند تابعی از حل و فصل جنگ اوکراین با طرفیت پوتین باشد. 

به ‌احتمال زیاد، دولت ترامپ با احیای تلاش‌ها و تحرکات خود در پرونده اوکراین، قصد دارد با یک تیر چند نشان بزند. هدف او، از یک‌سو، پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق لحاظ کردن بخشی از خواسته‌ها و ملاحظات روسیه است، و از سوی دیگر، طی زد و بندی ولادیمیر پوتین را به ایفای نقش فعال در شکستن بن‌بست مذاکرات میان ایران و آمریکا و پیشبرد «صلح مطلوب» ترامپ در خاورمیانه، همراه با تسهیل دیداری تازه با کیم جونگ اون ترغیب کند. 

روسیه نیز به روابط نزدیک خود با پیونگ یانگ و تهران به ‌مثابه دو برگ مهم در بازی دیپلماتیک با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین می‌نگرد. اما این بدان معنا نیست که همه چیز سهل و آسان پیش خواهد بود؛ چرا که کار برای ترامپ و پوتین بسیار دشوار و سخت است. از یک طرف، رئیس جمهور آمریکا با چالش اروپا و کی‌یف مواجه است و به راحتی نمی‌‎تواند هر آنچه را پوتین در اکراین می‌خواهد به او بدهد تا از یک طرف توافقی برای پایان این جنگ حاصل شود و از طریق دیگر نیز پوتین ترغیب به همکاری برای گرفتن امتیازاتی از تهران و پیونگ یانگ شود. 

اینجا آمریکا نمی‌تواند کلا بی‌خیال ملاحظات، خواسته‌ها و شروط اکراین و اروپا شود و ناگزیر است که دستکم قسمتی از آنها را لحاظ کند و اگر این مانع نبود، ترامپ مدتها پیش اکراین را به روسیه فروخته بود و با افتخار از پایان این جنگ و دستیابی به توافق سخن می‌گفت. 

در مقابل نیز این گونه نیست که پوتین برای جلب رضایت ترامپ هر آنچه را او از ایران می‌خواهد، بتواند تهران را به دادن آن مجاب کند. در مساله کره شمالی و تسهیل دیدار با رهبر آن مساله آسانتر است، اما در رابطه با ایران دشواری‌ها و پیچیدگی‌های خاصی وجود دارد و از این رو، پوتین هر چند توانایی ایفای نقشی جدی‌تر و موثرتر از بقیه میانجیگران میان آمریکا و ایران دارد، اما در نهایت او نیز ناچار است که دنبال راه‌حل‌هایی برود که هم ترامپ به آن رضایت دهد هم ایران. 

در کنار این تحرکات، مصر نیز تلاش‌های ویژه‌ای را برای زمینه‌سازی ازسرگیری مذاکرات میان ایران، ایالات متحده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آغاز و ظاهرا پیام‌هایی را نیز میان تهران و واشنگتن رد و بدل کرده است. 

با این حال فعلا بعید به نظر می‌رسد که از این تحرکات نتیجه ملموسی حاصل شود؛ و دست‌کم در شرایط فعلی باید چشم‌انتظار نتایج تحولات مربوط به جنگ اوکراین و دیدار احتمالی پوتین و ترامپ در بوداپست ماند. پس از آن نقش مصر می‌تواند مکمل خروجی این دیدار درباره ایران باشد.

گشایش واقعی در دیدار بوداپست در مساله اکراین، می‌تواند به منزله‌ی نقطه‌ آغاز شکسته شدن بن‌بست در گفت‌وگوهای تهران و واشنگتن تلقی شود.

اما فعلا باید دید اوضاع به کدام سو می‌رود. آیا تحرکات جدید دوباره به شکست می‌انجامد و بن‌بست‌ها تعمیق می‌یابد یا ممکن است که این بار به گشایشی دیپلماتیک ختم شود؟