• ترند خبری :
یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ | SUN 26 Oct 2025
رساینه
برچسب‌ها:پروندهتاجرنیا
خبرگزاری دانشجوخبرگزاری دانشجولینک اصلی خبر
  • تاریخ انتشار:1404-08-0216:45:25
  • دسته‌بندی:سایر
  • خبرگزاری:خبرگزاری دانشجو

ضرورت ورود دستگاه‌های نطارتی به پرونده تاجرنیا / استخدام‌های فله ای با دستمزدهای نجومی


به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، فارغ از تصمیمات عجیب و غیرقابل‌درک هیأت‌مدیره باشگاه استقلال در زمینه تیم‌داری در رشته‌های مختلف ورزشی ـ تصمیماتی که هنوز برای بسیاری از اهالی ورزش و کارشناسان مبهم مانده است ـ اکنون انتصاب‌های متعدد و غیرورزشی در ساختار اداری این باشگاه، پرسش‌ها و ابهامات فراوانی را میان فوتبال‌دوستان و منتقدان برانگیخته است؛ پرسش‌هایی که تا امروز هیچ پاسخ شفاف و قانع‌کننده‌ای برای آنها ارائه نشده است.

پس از آن‌که علی تاجرنیا، سرپرست فعلی باشگاه استقلال، برخی مدیران سیاسی نزدیک به خود را با عناوین مختلف در بدنه مدیریتی باشگاه به کار گرفت، حالا خبر‌های تازه‌ای از انتصاب‌های عجیب‌وغریب دیگر در لایه‌های مختلف مدیریتی استقلال به گوش می‌رسد؛ انتصاب‌هایی که هیچ مبنای حرفه‌ای، ورزشی یا ساختاریافته‌ای ندارند و حتی گزارش‌ها حاکی از آن است که نهاد‌های نظارتی نیز نسبت به این روند غیرمنطقی حساس شده‌اند و قصد دارند این موضوع را به‌صورت ویژه مورد بررسی قرار دهند.

منتقدان با انتقاد از رفتار مدیریتی اعضای هیأت‌مدیره، به‌ویژه شخص علی تاجرنیا، معتقدند آنچه امروز در استقلال رخ می‌دهد نوعی یارکشی سیاسی است که می‌تواند آینده این باشگاه را به‌شدت تهدید کند. به باور آنها، حضور چهره‌های غیرورزشی در بدنه مدیریتی نه‌تنها استقلال را از مسیر حرفه‌ای خود خارج کرده، بلکه بار مالی سنگینی نیز بر دوش باشگاه گذاشته است؛ چراکه پرداخت حقوق و مزایای نجومی به این افراد، در شرایطی که باشگاه با مشکلات شدید مالی روبه‌روست، عملاً غیرقابل توجیه است.

گروهی از منتقدان حتی پا را فراتر گذاشته و بر این باورند که تاجرنیا با این انتصاب‌ها در حال کار گذاشتن تله‌هایی مدیریتی برای جانشین خود است؛ تله‌هایی که هرکدام می‌تواند مدیرعامل بعدی استقلال را با چالش‌های پیچیده مالی و اداری مواجه سازد. نمونه روشن آن، حضور هم‌زمان دو فرد در بخش فرهنگی باشگاه است:

«مهدی صاحبدل» به‌عنوان معاون فرهنگی و در کنار او «سروش هاشمی» به‌عنوان مدیر امور فرهنگی، که نام او در جریان یکی از بازدید‌های رسمی باشگاه از خانواده یکی از هواداران رسانه‌ای شد. در کنار این دو، افراد دیگری نیز با عناوینی، چون «مسئول کمیسیون فرهنگی» و «مسئول ارتباط با رسانه‌ها در حوزه فرهنگ» منصوب شده‌اند که هیچ توضیح روشنی درباره نحوه جذب یا وظایف مشخص آنان ارائه نشده است.

علاوه بر این، چندی پیش نیز سعیدالله بداشتی با حکم علی تاجرنیا به‌عنوان رئیس سازمان هواداران استقلال منصوب شد؛ فردی که مانند بسیاری دیگر از منصوبان جدید، سابقه‌ای در حوزه ورزش ندارد و بیشتر به‌عنوان چهره‌ای سیاسی شناخته می‌شود. این انتصاب در کنار حضور ساعده سیما که او نیز هیچ پیشینه‌ای در حوزه ورزشی ندارد، موجی از انتقاد‌ها را نسبت به سیاسی‌سازی بیش‌ازپیش ساختار اداری استقلال برانگیخت.

از سوی دیگر، چهره‌هایی نظیر رضا محبی، مدیر روابط عمومی استقلال، نیز با حاشیه‌هایی همراه شده‌اند؛ چراکه گفته می‌شود او برای اداره روابط عمومی باشگاه از ادمین‌های مجازی کانال‌های هواداری استفاده می‌کند تا با کمک آنها فضای رسانه‌ای پیرامون باشگاه را مدیریت کند!

در چنین شرایطی، پرسش اساسی کارشناسان و افکار عمومی این است، باشگاه استقلال که طبق اسناد منتشرشده در سامانه رسمی کُدال تاکنون تنها حدود ۲۳۰ میلیارد تومان درآمد از محل تبلیغات روی پیراهن تیم داشته است، چگونه و با کدام بودجه قرار است حقوق و مزایای سنگین این افراد را پرداخت کند؟ شایعات منتشرشده در فضای مجازی نیز از دستمزد‌های سرسام‌آور و نجومی برای برخی از این مدیران حکایت دارد، بی‌آنکه هیچ دستاورد مشخصی از حضورشان در باشگاه دیده شود.

به نظر می‌رسد با توجه به حجم ابهامات پیرامون ساختار اداری و مدیریتی استقلال در دوره سرپرستی علی تاجرنیا، ضرورت شفاف‌سازی کامل درباره اسامی، سمت‌ها و میزان دریافتی ماهیانه این افراد کاملاً احساس می‌شود. افکار عمومی حق دارند بدانند تاجرنیا در مدت حضور خود در رأس مدیریت استقلال، چند نفر را به‌عنوان نیروی اجرایی به بدنه باشگاه افزوده و مأموریت دقیق هرکدام از آنان بر چه مبنایی تعریف شده است.

بدون تردید، با ورود نهاد‌های نظارتی به این ماجرا، ابعاد پنهان و پشت‌پرده این انتصاب‌ها آشکار خواهد شد؛ روندی که می‌تواند پایان دوران مدیریتی علی تاجرنیا را با حواشی بزرگ و پرسش‌های جدی درباره هزینه‌های نجومی و تصمیمات پرابهام مالی باشگاه استقلال همراه سازد؛ حواشی‌ای که شاید تنها بخشی از ریخت‌وپاش‌های گسترده استقلال با بودجه‌های منتسب به «هلدینگ خلیج فارس» را برملا کند.