غرامتهای فراموششده؛ طلب تاریخی ایران از آمریکا روی میز عدالت جهانی
به گزارش خبرنگارسیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ در جنگ۱۲روزه اخیر با نظارت مستقیم آمریکا علاوه بر آسیبهای که برخی از سایت های هستهای واردشد شاهد به شهادت رسیدن تعدادی از فرمانده ارشد نظامی ، دانشمند هستهای و تعداد ازشهروندان عادی بودیم و این موضوعی است که جمهوری اسلامی ایران باید پرونده جنایت های امریکا و رژیم صهیونیستی را در محاکم بین المللی پیگیری حقوقی کند و به دنبال دریافت غرامت خسارت های مادی و معنوی باشد .
اما پرونده حقوقی ایران و آمریکا فراتر از جنگ دوازده روزه اخیر است و میتوان گفت پروندهای قطور با قدمت چند ده ساله دارد
از کودتای ۲۸ مرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی
رابطه ایران و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم همواره رابطهای پر از فراز و نشیب بوده است پیش از جنگ جهانی اول بریتانیا به عنوان نیروی استعمارگر در غرب آسیا ایفای نقش میکرد و بعد از آن آمریکا جای آن را گرفت و به تبع به تحریف منافع در منطقه پرداخت و ایران به دلیل موقعیت ژئوپولتیک و اثر گذاری دراین میان نقش بسزایی داشت.

آنچه به عنوان ملی شدن صنعت نفت وبعد ازآن کودتای۲۸ مرداد در ایران اتفاق افتاد نتیجه سیاستهای آمریکا برای تامین منافع حداکثری در ایران بود و میتوان گفت تا امروز هم این رویکرد تقابلی با ایران در سیاستهای آمریکا به چشم میخورد.
اما پس از انقلاب اسلامی که ایران دیگر نقش ژاندارم منطقه را برای آمریکا ایفا نمیکرد شکلی متفاوت به خود گرفت.
مناسبات ایران و آمریکا با سقوط پهلوی
آمریکا تصور میکرد که بتواند انقلاب اسلامی را کنترل کرده و کنترل منطقه به خصوص ایران را در دست بگیرد، اما نوع رفتار و کنشگری ایران به گونهای بود که تصورات آمریکا را دچار فرو پاشی میکرد به همین دلیل به دنبال مداخله گری فزایندهای در ایران بود که در نهایت منجر به اتفاقاتی شد که ملت ایران سفارت آمریکا را تسخیر کردند و هشت آمریکایی را گروگان گرفتند و سپس آمریکا برای آزاد کردن این گروگانها جنگندههایی به ایران فرستاد که در طبس سر نگون شدند که این نقطه درست جایی قرار گرفت که پایانی باشد برای روابط تجاری ایران و آمریکا و آغازی باشد برای پروندههای حقوقی و مالی میان ایران و آمریکا.
تسخیر لانه جاسوسی و اموال بلوکه شده ایران
پس از سقوط رژیم پهلوی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط ملت رشید ایران دارایی ایران توسط جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا بلوکه شد که بخش زیادی از این پول مربوط به فروش نفت توسط ایران بود.
در سال ۱۳۵۹قطعنامهای با میانجیگری الجزایر میان ایران و آمریکا امضا شد که بر مبنای آن آمریکا موظف بود این پول را به ایران برگرداند که عملا این اتفاق هیچ گاه رخ نداد.

آسمان خراش منهتن و تسلیحات پهلوی
علاوه بر ده میلیارد دلار برآورد شده از اموال بلوکه شده ایران یک برج تجاری سی و شش طبقه ۱۵۰ متری متعلق به ایران در زمان پهلوی و چهارصد میلیون دلاری که پهلوی برای خرید اسلحه به آمریکا پرداخت کرده بود هم در سیاهه اموال توقیف شده مربوط به ایران توسط آمریکا وجود دارد.
جنگندههای پهلوی در اختیار آمریکا
البته همه آنچه از آمریکا طلب داریم و تمام خساراتی که چه پیش از انقلاب به ایران وارد شده، چه اکنون همیشه بهصورت رسمی و ثبتشده نبوده است. به عبارت دیگر، این گونه نبوده است که دولت آمریکا در پی اتفاقی مثل ماجرای لانه جاسوسی اعلام کند که بخشی از اموال ایران را در اختیار دارد و حالا قرار است بلوکه شود.
به عنوان مثال تنها در یک فقره ارتش آمریکا بدون اطلاع شاه ایران چند اسکادران از جنگندههای نیروی هوایی ارتش ایران را برای جنگ با مردم ویتنام به آنجا برد و بعد از شکست از انقلابیون ویتنام جنگندههای ما را همانها، جا گذاشت و به غنیمت رفت.
ایران تا کنون چه مقدار از بدهی خودش را دریافت کرده است؟
ایران پس از گذشت چهار دهه تنها توانست مبلغی معادل یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار از غرامت و بدهیهای خود به آمریکا را دریافت کند. این دریافت هم نه در چارچوب یک پیگیری حقوقی، بلکه در قالب یک تبادل سیاسی و امنیتی رخ داد. در این ماجرا، آمریکا حاضر شد این مبلغ را برای آزادی یک مهره ارزشمند پرداخت کند: جیسون رضاییان، خبرنگار ایرانی–آمریکایی که در جریان یک پرونده جاسوسی توسط ایران دستگیر شده بود.
سالها بعد، دولت ترامپ این اقدام را باج دادن به ایران دانست، در حالی که حقیقت آن بود که این مبلغ بهای تسلیحاتی بود که رژیم پهلوی برای خرید اسلحه از آمریکا پرداخت کرده بود و در واقع حق مسلم مردم ایران به شمار میرفت.
خسارتهای امنیتی و ترور سردار سلیمانی
بدهکاری آمریکا به ایران تنها جنبه مالی ندارد و بارها امنیت ملی ایران را بدون هیچ حقی تهدید کرده است. یکی از مصادیق این اقدامات غیرانسانی و غیر قانونی آمریکا، ترور سپهبد پاسدار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران، بود. آمریکا به ریاست جمهوری و دستور مستقیم دونالد ترامپ بر خلاف قوانین بینالمللی و در جریان یک سفر رسمی دیپلماتیک در خاک کشور ثالث ایشان را ترور کرد.

دادگاه جمهوری اسلامی ایران با چند سال تأخیر به این پرونده رسیدگی کرد و سال گذشته در دادگاههای بین المللی علیه آمربکا بابت این اقدام جنایتکارانه حکم صادر شد و محکوم به پرداخت خسارت شد.
ادامه سیاستهای خصمانه آمریکا و جنگ دوازده روزه
با آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، برخی جریانهای داخلی بر این باور بودند که آمریکا قصد دارد رویکرد خود را در قبال ایران تغییر دهد و دعوت واشنگتن به مذاکره را نشانهای از گشایش سیاسی تلقی کردند. اما این خوشبینی دیری نپایید؛ ترامپ بار دیگر سیاستهای خصمانه خود را آشکار کرد، آنهم در حالیکه ایران و آمریکا در آستانه دور تازهای از گفتوگوها بودند.
در همین مقطع، رژیم صهیونیستی با حمایت و مشارکت مستقیم آمریکا به ایران حمله کرد؛ تجاوزی که به جنگ دوازدهروزه انجامید و در جریان آن شمار زیادی از ایرانیان از جمله دانشمندان، فرماندهان نظامی و شهروندان غیرنظامی به شهادت رسیدند. زیرساختهای دفاعی، هستهای، خدماتی و رسانهای کشور آسیب جدی دید و این حادثه، تازهترین نمونه از جنایات ایالات متحده علیه ملت ایران است؛ موضوعی که همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، ایران باید با تمام توان در مسیر احقاق حقوق خود در محاکم بینالمللی پیگیری کند.
در تمامی مصادیق یادشده، جمهوری اسلامی ایران از وجاهت کامل حقوقی و قانونی برای پیگیری و طرح شکایت در مراجع بینالمللی برخوردار است. این امر نه تنها یک حق مسلم ملت ایران است، بلکه وظیفهای ملی و شرعی بر دوش قوه قضائیه و دستگاه دیپلماسی کشور محسوب میشود تا در مسیر احقاق حقوق ملت ایران گام بردارند.
با وجود حجم گستردهای از جنایات، تجاوزات و خسارات مادی و معنوی که ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی طی دههها علیه ملت ایران روا داشتهاند، عملکرد دولتهای مختلف جمهوری اسلامی ایران در پیگیری حقوقی این پروندهها همواره با فراز و نشیب و گاه با تعلل و انفعال همراه بوده است. جنگ دوازدهروزه اخیر که با مشارکت مستقیم آمریکا و حملات رژیم صهیونیستی به زیرساختهای دفاعی، هستهای، رسانهای و خدماتی ایران همراه بود، نمونهای آشکار از تجاوز به حاکمیت ملی و نقض حقوق بینالملل است. شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و شهروندان غیرنظامی در این حملات، مسئولیت حقوقی سنگینی را متوجه واشنگتن و تلآویو میکند.

احقاق حقوق ملت؛ آزمون جدی برای دستگاه دیپلماسی و قضایی
با این حال، دولتها در ایران اغلب پیگیری حقوقی این جنایات را در اولویت قرار ندادهاند و آن را به حاشیه سیاستورزی و مذاکرات دیپلماتیک راندهاند. حقوق ملت ایران بارها به ابزار چانهزنی سیاسی تبدیل شده و مواردی مانند دریافت ۱.۷ میلیارد دلار در قبال آزادی یک مهره امنیتی نشان میدهد که مطالبات ملی گاه در قالب معامله و نه عدالت دنبال شدهاند. در حالیکه ایران از وجاهت کامل حقوقی برای طرح شکایت در مراجع بینالمللی برخوردار است، تاکنون پروندهای جامع، مستند و پیوسته علیه آمریکا و اسرائیل در نهادهای بینالمللی شکل نگرفته است. تعلل در استفاده از ظرفیتهای حقوق بشر، دادگاههای بینالمللی و افکار عمومی جهانی، فرصتهایی را از ملت ایران سلب کرده که میتوانستند به احقاق بخشی از حقوق تاریخی و امنیتی کشور منجر شوند.
دولتها موظفاند با تشکیل کمیته دائمی پیگیری حقوقی بینالمللی، تدوین پروندههای مستند و قابل دفاع، بهرهگیری از دیپلماسی حقوقی به جای دیپلماسی انفعالی، و پاسخگویی شفاف به مردم درباره اقدامات انجامشده، موانع موجود و برنامههای آتی، مسیر احقاق حقوق ملت ایران را هموار کنند. همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند، باید یقهٔ جنایتکار گرفته شود و این امر نهتنها یک حق مسلم، بلکه وظیفهای ملی و شرعی است. دولتها باید از نگاه مصلحتگرایانه فاصله بگیرند و با ارادهای انقلابی، پروندهای جامع و مستند علیه جنایات آمریکا و رژیم صهیونیستی در محاکم بینالمللی تشکیل دهند.











