تب ناتمام در آستانه انتشار تقریظ رهبر انقلاب؛ روایت مادری که خود، جبهه بیپایان بود

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، کتاب «تب ناتمام» به قلم زهرا حسینی مهرآبادی، تنها یک کتاب خاطرهنویسی نیست؛ یک تغییر زاویه دید اساسی در ادبیات پایداری است. این اثر، دوربین روایت را از چهره رزمنده و جانباز، به سوی کسانی میچرخاند که سالها در پشت صحنه نبرد، سنگردار عشق و ایثار بودند: مادران.
پایان جنگ، آغاز یک نبرد تازه
داستان کتاب، زندگی شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی را روایت میکند. حسین در نوزده سالگی و در عملیات بدر، دچار قطع نخاع شده و از این نقطه به بعد است که نبرد واقعی شهلا آغاز میگردد؛ نبردی برای حفظ جان، کرامت و امید پسری که پیکرش زخمی شده، اما روحش همچنان مشتاق شهادت است. این کتاب، به درستی نشان میدهد که جنگ برای خانوادههای شهدا و جانبازان، با پذیرش قطعنامه تمام نمیشود، بلکه برای دههها در خانههایشان ادامه پیدا میکند.
مادر قلب تپنده کتاب
برخلاف بسیاری از روایتها که محور اصلی، خود رزمنده است، در «تب ناتمام» این مادر است که قهرمان بلامنازع داستان است. ما شاهد فداکاری بیکرانتری هستیم؛ فداکاریای که دوربین خبری ندارد، تشویقی در کار نیست و در سکوت اتاق بیمارستان، خانه یا آسایشگاه و در تنهایی شبهای مراقبت رخ میدهد.
شهلا منزوی در این کتاب، از دوران کودکی حسین میگوید، از نوجوانی پرشور او، از روزهایی که برای دفاع از میهن به جبهه رفت و از سالهایی که بر روی تخت، با درد و تب ناتمام زندگی کرد. در این کتاب مادر است که در مرکز روایت میایستد. «تب ناتمام» داستان مادری است که سالها بیهیچ شکایت و چشمداشتی از فرزند جانبازش پرستاری میکند.
زهرا حسینی مهرآبادی، فضای پرتنش جنگ را در کنار جزئیات دردناک زندگی روزمره یک جانباز و مادرش به تصویر کشیده و با قلمی روان، از رنجهای خاموش مادرانه میگوید؛ از لحظههایی که میان امید و اندوه، عشق و دلتنگی، زندگی را تاب میآورد.
بخشهایی از کتاب، مانند صحنهای که مادر، پسر زخمیاش را در بیمارستان تشخیص نمیدهد، از دردناکترین بخشهای کتاب است:
«مامان بچه خودت رو نشناختی؟... من که آن اتاق را دیدم، من که شش مجروحش را خوب نگاه کردم. حسین، مگر چه وضعی داشته که من مادر نشناختمش؟!»
فراتر از یک خاطره
«تب ناتمام» تنها به زندگی شخصی یک خانواده نمیپردازد. این کتاب، پنجرهای است به جامعهای که باید بار سنگین پیامدهای جنگ را بر دوش بکشد. از دشواریهای درمان و ناآگاهی عمومی نسبت به مشکلات جانبازان گرفته تا روحیهی مقاومت و شگفتیآور حسین که با وجود تمام رنجها به تحصیل و هنر روی میآورد.
در ایام میلاد حضرت زینب کبری (س)، نماد صبر، شجاعت و پرستاری، یاد و نام شهلا منزوی و مادرانی، چون او بیش از پیش معنا مییابد. همانگونه که حضرت زینب (س) پرستار زخمهای کربلا بود، این مادران نیز سالها در کنار فرزندان جانباز خود، پرستار درد و امید بودند و بیهیچ منتی، نقش زینبوار خویش را در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند.
کتاب «تب ناتمام» در حقیقت یادنامهای است برای تمامی پرستاران بیادعای این سرزمین است که در پشت جبهه، در خانههای کوچکشان، با عشق و ایمان، حماسهای دیگر رقم زدند. این اثر، تنها روایت یک زندگی نیست؛ بلکه آیینهای از ایثار، صبر و مادرانگی ایرانی و ادای دینی است به تمامی مادران شهدا و جانبازانی که تب فراق و مراقبت، تا همیشه در وجودشان ناتمام مانده است.
کتاب تب ناتمام، روایت زندگی شهلا منزوی، مادر جانباز شهید حسین دخانچی، به قلم زهرا حسینی مهرآبادی است که توسط انتشارات حماسهیاران منتشر شده و به زودی تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب رونمایی خواهد شد.











