چرا خواندن در باره ایران ادامه نیافت
از نظر حسام مظاهری « نمیتوان در شرایط عادی به عنصر ملیت بیاعتنا بود و سپس در موقعیت جنگ انتظار داشت که ناگهان یک گفتار مذهبی با سویههای ملی شکل گیرد.» این سخن حسام مظاهری در اصل هشداری است به مسئولان که گمان می کنند، فرهنگ موضوعی خلق الساعه است. حسام مظاهری در آخر به نتیجه گیری از دلایل ناکامی استفاده از مناسک در جنگ ۱۲ روزه پرداخت و گفت: «این ناکامی ثمره روند تحولاتی است که در دهههای گذشته در مسیر تقویت سویههای هویتگرایانه پیشرفته و بر غیبت عنصر ملی در بدنه مذهبی افزوده است.»
گروه اندیشه: گزارش زیر نوشته دکتر سمیه توحیدلو دبیر نشست «مناسک و جنگ» انجمن جامعه شناسی ایران است. او در گزارش خود، سخنرانی محسن حسام مظاهری را که سخنران دیگر این نشست بود، روایت می کند و می نویسد:«سخنرانی محسن حسام مظاهری باعنوان سخنرانی «چرا از ایران خوانده نشد؟ ناکامی در استخدام مناسک مذهبی در جنگ ۱۲ روزه و دلایل آن» را شرح می دهد. حسام مظاهری برای بحث خود ۴ موضوع پیوند مناسک و حج، ناکامی در جنگ ۱۲ روزه، مقایسه تجربیات موفقیتآمیز گذشته در استفاده از مناسک جنگ، و دلایل ناکامی در جنگ ۱۲ روزه را به بحث می نشیند.
۱-پیوند مناسک و جنگ
حسام مظاهری در ابتدا به کارکردهای پیوند مناسک و جنگ پرداخت. او نوشت: «مناسک (Rituals) دارای قابلیتها و ظرفیتهای گستردهای هستند که در شرایط بحرانی مانند جنگ، میتوانند به کار جامعه و دولت آیند.» او سپس به ابعاد مناسک پرداخت و گفت: «کارکردهای مناسک شامل بسیج کنندگی، ایجاد وفاق، پیوند دادن افراد، کاهش فاصلهها، تحریک و هدایت عواطف جمعی است.» او افزود: «موقعیتهای جنگی معمولاً بستری برای خلق مناسک جدید، بازسازی فرمهای مناسکی قبلی و تغییر آنها متناسب با نیازهای جدید هستند.»
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه شناسی در ادامه به تقسیم مناسک و جنگ از دو منظر قابل تقسیم به «حین جنگ و پس از جنگ» پرداخت و گفت: مناسک حین جنگ متناسب با خصلتهای تهییجآفرین و بسیجکننده مصرف میشوند تا افراد را به مشارکت در جنگ تشویق کرده و روحیه رزمندگان را تقویت کنند. در این مقطع، مناسک میتوانند کارکرد پنهان ابزار سرکوب را نیز داشته باشند، زیرا مرزگذاری و افتراق ایجاد میکنند.» او سپس به مناسک پس از جنگ اشاره کرد و گفت: « مناسک پس از جنگ در حوزه یادمانی و سوگ اهمیت پیدا میکنند تا پاسدار حافظه جمعی و گرامیدارنده قربانیان باشند و نقش التیامبخشی ایفا کنند.»
۲-ناکامی در جنگ ۱۲ روزه
حسام مظاهری در این پنل تحلیل خود را در باره ناکامی در جنگ ۱۲ روزه، برای استخدام مناسک مذهبی بیان کرد. فرضیه اصلی او در این بخش این بود که «نظام در استخدام مناسک مذهبی در جنگ ۱۲ روزه ناکام ماند». او گفت: « تلاشهایی برای استخدام مناسک مذهبی در جنگ ۱۲ روزه برای مدیریت افکار عمومی صورت گرفت مانند نوحههای با مضامین ملی . اما این تلاشها بهرغم استقبال اولیه، خیلی زود خاموش شد، به جریان تبدیل نشد و از سطح چند مصداق فراتر نرفت.» او افزود: «مصادیق تولیدشده، حتی در بدنه مذهبی حامی نظام نیز به صورت فراگیر مصرف و الگوبرداری نشدند.»
۳-تجربیات موفقیتآمیز گذشته (مقایسه)
حسام مظاهری در ادامه میان استفاده از مناسک مذهبی، در جنگ هشت ساله، و همچنین جنگ سوریه، مقایسه به عمل آورد و آن دو را دو تجربه موفق در استفاده از مناسک مذهبی در جنگهای معاصر ذکر کرد و و در باره استفاده از مناسک در جنگ تحمیلی ۸ ساله با عراق گفت:« مناسک مذهبی نقش مؤثری در تبلیغات و پشتیبانی جنگ داشتند؛ محافل سینهزنی و نوحهخوانیهای حماسی به کانونهای تبلیغاتی مبدل شدند.» او افزود: «یک خوانش عاشورایی ذیل اسلام سیاسی شکل گرفت و شبیهسازیهای تاریخی "صدام یزید زمان، خمینی امام حسین زمان" انجام شد.»
او در ادامه گفت: «این جنگ بستر شکستن فرمهای سنتی مناسکی و زایش فرمهای جدید "مانند مداحی مدرن" بود. گفتار پشتیبان جنگ کاملاً مذهبی و اسلامی بود. بر اساس پژوهشی در وصیتنامههای شهدا، ۶۵٪ واژگان مذهبی و اسلامی، ۳۰٪ سیاسی انقلابی و کمتر از ۳٪ مربوط به مضامین ملی و میهنی بودند. این گفتار مذهبی غلیظ، ناظر به مرحله دوم جنگ "پس از یکدست شدن سیاست رسمی" بود.»
مظاهری همچنین در باره بکارگیری مناسک در جنگ سوریه گفت: « در جنگ سوریه یک گفتار تماماً مذهبی و کاملاً شیعی در پشتیبانی از این جنگ شکل گرفت.» از نظر حسام مظاهری « این گفتار در پی شکست پروژه وحدت و تقریب و تقویت سویههای هویتی کاملاً شیعی در جامعه و تقویم رسمی بود.»
او تاکید می کند که در این دوران «کلیدواژه «دفاع از حرم و مدافعان حرم» برای شبیهسازی تاریخی خلق شد. این ادبیات، علاوه بر تهییج، کارکرد مشروعیتسازی در برابر بحران مشروعیت عمومی جنگ سوریه داشت و در اقشار مذهبی ابزار مؤثری بود.»
۴- دلایل ناکامی در جنگ ۱۲ روزه
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه شناسی سپس به دلایل ناکامی استفاده از مناسک در جنگ ۱۲ روزه پرداخت و گفت: «این ناکامی به دلیل عدم توانایی در خلق خوانش مذهبی پشتیبان جنگ با اسرائیل بود.» از نظر حسام مظاهری «غیبت عنصر ملیت در دو سه دهه اخیر آشکار و عنصر ملیت در گفتار رسمی سیاسی و گفتار مذهبی غایب بوده است. و نکته آن که هر دو گفتار در جنگ هشت ساله و جنگ سوریه به سمت خلوص، یکدست شدن و فاصله گرفتن از عناصر ملی پیش رفتهاند.»
حسام مظاهری در ادامه به «فاصله گرفتن میان دولت و ملت اشاره می کند و می گوید: «نظام منافع و نظام مسائل بین جریانات مذهبی با بقیه اقشار جامعه فاصله گرفته و زبان مشترک کاهش یافته است.تا جایی که بخش مذهبی به سمت صرفاً دغدغههای مذهبی خود که سویههای شیعهگرایی و هویتی دارند، حرکت کرده است.»
او سپس به پیامد این جدایی پرداخت. از نظر حسام مظاهری تضعیف میان دولت ملت، منتهی به یک نتیجه مهم شده است: «تضعیف مناسک فراگیر؛ حتی آیینهای مذهبی فراگیر مانند عاشورا نیز در روند تقویت سویههای هویتی شیعی و تورم مناسک، چتر پوشش فراگیر خود را از دست داده و به حاشیه رفتهاند.» از نظر حسام مظاهری این پدیده خود منتهی به ظهور پدیده جدیدی شده است: « تبدیل مناسک به ضد مناسک؛ توسعه افراطی مناسک خود به ضد مناسک تبدیل شده و اختلال عملکردی ایجاد کرده است.»
از نظر حسام مظاهری « نمیتوان در شرایط عادی به عنصر ملیت بیاعتنا بود و سپس در موقعیت جنگ انتظار داشت که ناگهان یک گفتار مذهبی با سویههای ملی شکل گیرد.» این سخن حسام مظاهری در اصل هشداری است به مسئولان که گمان می کنند، فرهنگ موضوعی خلق الساعه است. او معتقد است که «نبود محرک هویتی شیعی در جنگ اخیر، تمایز هویتی شیعی یا حملهای به مکان مذهبی شکل نگرفته بود که مناسک شیعی را به کار اندازد.»
حسام مظاهری در آخر به نتیجه گیری از دلایل ناکامی استفاده از مناسک در جنگ ۱۲ روزه پرداخت و گفت: «این ناکامی ثمره روند تحولاتی است که در دهههای گذشته در مسیر تقویت سویههای هویتگرایانه پیشرفته و بر غیبت عنصر ملی در بدنه مذهبی افزوده است.»
۲۱۶۲۱۶
کد خبر 2135268











