مطالبه بمب اتم وظیفه نماینده مجلس نیست/باید شنبه ها با آمریکا مذاکره می کردیم، دوشنبه ها با چین!
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتوگوی تفصیلی با پایگاه خبری تحلیلی تابناک به بررسی مسائل مهم حوزههای سیاست خارجی، امنیت ملی، گردشگری و وضعیت بازگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور پرداخته است. در این گفتوگو، نجابت ضمن تشریح برنامههای نظارتی مجلس و تعامل با دولت، به سؤالات مربوط به پیگیری برنامههای وزارتخانهها و مسائل راهبردی کشور پاسخ داده است.
ویدئو و متن گفتگوی تابناک با نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی را در ادامه میخوانید.
تعداد بازدید : 21
دانلود ویدیو
** جمعی از نمایندگان مجلس نامهای را با محوریت موضوع دستیابی ایران به بمب اتمی امضا کردند. به نظر شما، این اقدام را میتوان راهکاری اجرایی و مؤثر برای تأمین منافع ملی دانست یا آن را باید اقدامی نمادین و تبلیغاتی تلقی کرد؟ از سوی دیگر، با توجه به فتوای رهبر انقلاب درباره ممنوعیت استفاده از بمب اتمی، در ظاهر یک تناقض و تعارضی وجود دارد، ارزیابی شما چیست؟
در مراجعاتی که به دانشگاهها، محافل و مساجد داشتم، برخی از من میپرسیدند چرا مطالبه نمی کنید؟ چرا بمب اتم نداریم؟ یا چرا نامه اخیر را امضا نکردید؟ واقعیت این است که بنده اساساً معنای دقیق آن نامه را درنیافتم. در کشور ما، رهبری حضور دارند که علاوه بر جایگاه فرماندهی کل قوا، شخصیت فقیه، حکیم و مرجع تقلید هستند و فتوایی صریح در زمینه حرمت استفاده از بمب اتمی صادر کردهاند. با توجه به وجود چنین فتوایی، اساساً ورود نمایندگان به این موضوع و امضای چنین نامهای جای تأمل دارد. البته ممکن است در فضای غیررسانهای، مباحث کارشناسی از منظر فقهی مطرح شود؛ اما در شرایطی که حکم شرعی روشنی وجود دارد، امضای چند نماینده ـ چه 70 نفر، چه 700 نفر ـ تأثیری در آن حکم نخواهد داشت. این موضوع از جنس تصمیمات کارشناسی یا مطالبهگری پارلمانی نیست.
در کشور ما، رهبری حضور دارند که علاوه بر جایگاه فرماندهی کل قوا، شخصیت فقیه، حکیم و مرجع تقلید هستند و فتوایی صریح در زمینه حرمت استفاده از بمب اتمی صادر کردهاند. با توجه به وجود چنین فتوایی، اساساً ورود نمایندگان به این موضوع و امضای چنین نامهای جای تأمل دارد.
در صورت وجود نظر تخصصی، مسیر صحیح آن ارائهی استدلال مکتوب و کارشناسی به محضر رهبر انقلاب است، نه طرح رسانهای چنین مباحثی، به نظر میرسد برخی همکاران محترم بهدلیل نفرت از رژیم صهیونیستی و برخی مسائل منطقهای، چنین اقدامی را راهی برای تقویت بازدارندگی کشور تلقی کردند. دغدغه آنان قابل درک است، اما بنده با این شیوه موافق نبودم و به همین دلیل، آن نامه را امضا نکردم.
** برخی معتقدند که عدم امضای این نامه توسط شما به معنای کندروی در موضوعات امنیتی است. پاسخ شما به این دیدگاه چیست؟
بله، برخی چنین برداشتی داشتند و مطالباتی داشتند و در این زمینه از من سوال می کردند اما پس از توضیحاتی که ارائه می دادم، اغلب افراد بخصوص همشهری های بنده قانع می شدند.
** با توجه به جنگ 12 روزه با رژیم صهیونیستی، تحلیلهایی وجود دارد مبنی بر اینکه در جریان این نبرد، از طریق برخی همسایگان بخصوص اسم جمهوری آذربایجان مطرح می شود، ضربه خوردیم. ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟
پس از پایان جنگ، به همراه جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، سفری نظارتی و میدانی به مناطق شمالغرب کشور انجام دادیم. در این سفر، ضمن بازدید از نوار مرزی، سفیر ایران در جمهوری آذربایجان نیز به کاروان ما پیوست. بازدیدهای دقیقی از مناطق مرزی، حوزههای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی صورت گرفت و بررسیهای میدانی انجام دادیم.
** آیا درباره برخی تحرکات نظامی از خاک جمهوری آذربایجان دخالت یا همکاری مستقیم مشاهده شد؟
در میان مسئولان مربوط، دو دیدگاه متفاوت وجود داشت، اما آنچه میتوانم با صراحت بیان کنم این است که در حوزه پرندههای نظامی ـ از جمله پهپادها، هواپیماها یا سایر تجهیزات پروازی ـ عنصر مهاجم از حمله یا اقدام تهاجمی از خاک جمهوری آذربایجان مشاهده نشد.
** ممکن است از آسمان آمده باشند و اقدامی انجام شده باشد؟
به عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی، مستندات موجود را بررسی کردم و گزارشی مبنی بر برخاستن پرندههای مهاجم از پایگاههای جمهوری آذربایجان در دست نیست. البته احتمال دارد برخی پرندهها از مسیر هوایی آن کشور عبور کرده باشند، اما مبدا پرواز یا مجوز رسمی از سوی دولت آذربایجان تأیید نشده است. برخی کشورهای همسایه نیز در پاسخ به پرسشهای مطرحشده تصریح کردند که فاقد سامانههای پدافندی فعال هستند و اساساً اجازه یا ممانعتی درخصوص پروازها اعمال نمیکنند. حتی اشاره شد که رژیم اشغالگر صهیونیستی در این موارد بدون کسب مجوز اقدام میکند. با این حال، به نظر میرسد تحرکاتی در قالب پرنده های شناسایی از این مسیر صورت گرفته، اما مستندات قطعی درباره برخاستن این پرندهها از خاک آذربایجان وجود ندارد. ارزیابیهای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز با جمع بندی کمیسیون امنیت ملی همخوانی داشت و هر دو در تحلیلهای میدانی به نتایجی مشابه دست یافتند.
** در ایام جنگ اتقاق دیگری که افتاد، موضوع مهاجران افغانستانی بود که بازتابهای گستردهای در فضای اجتماعی و رسانهای داشت. البته بحث درباره درستی یا نادرستی رفتارهای صورتگرفته نیازمند بررسی جداگانه است. در آن دوره، مواردی مشاهده میشد که برخی از مهاجران با وجود دارا بودن مدارک کامل اقامت، نامشان در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح میشد و در نهایت از کشور اخراج میشدند. از سوی دیگر، برخی معتقد بودند این روند در کوتاهمدت آثار اقتصادی مثبتی نیز داشته است. به عنوان نمونه، در برخی مناطق تهران گفته میشد صفهای نانوایی کوتاهتر شده یا در بازار اجاره مسکن تغییراتی ایجاد شده است. با این حال، لازم است ارزیابی دقیقی انجام شود تا مشخص شود این تصمیمها تا چه اندازه با سیاستهای کلان کشور در حوزه مهاجرت و روابط انسانی انطباق دارد. در حال حاضر شاهد ازسرگیری موج ورود مهاجران افغانستانی به کشور هستیم؛ آن هم در بسیاری موارد به شکل غیرقانونی. آیا شما از این روند اطلاع دارید؟ به نظر شما حل این مسئله بهصورت دائمی امکانپذیر است؟ مجلس شورای اسلامی در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
موضوع مهاجران افغانستانی بسیار مهم و چند وجهی است. نکته نخست آن است که ایران و افغانستان دو کشور همسایه با پیوندهای تاریخی، فرهنگی و مذهبی عمیق هستند. میان مناطق شرقی ایران و غرب افغانستان قرابتهای فرهنگی جدی وجود دارد. در مقاطعی از تاریخ، بخشهایی از افغانستان جزئی از خاک ایران بوده است. اساس تعامل ما با این کشور بر پایه حسن همجواری است.
ما و مردم افغانستان دو ملت مسلمان و همسایهایم که اشتراکات فراوانی داریم و سرمایههای فرهنگی، دینی و تاریخی ما بسیار بیشتر از موضوعاتی است که بتواند زمینهساز اختلاف میان دو کشور شود.
ما قرار نیست با همسایگان خود تقابل داشته باشیم، زیرا این منطقه از جهان اسلام دشمن مشترک و خبیثی دارد که محل بسیاری از منازعات است. البته در روند تعاملات دو کشور، فراز و نشیبهایی رخ داده است. مردم افغانستان و اتباع افغانستانی مقیم ایران نیز بهخوبی واقفاند که جمهوری اسلامی ایران طی چند دهه، با رویکردی برادرانه میزبان آنان بوده است. طبیعی است که در دوران جنگ و شرایط خاص کشور، وضعیت نسبت به گذشته تغییر کند. تصمیماتی که پس از آغاز جنگ اتخاذ شد، با دوران پیش از آن متفاوت بود؛ نهفقط درباره اتباع افغانستانی، بلکه حتی در حوزههای داخلی مانند نحوه برگزاری جلسات مجلس، صدور مجوزهای ورود، یا حتی استفاده از تلفن همراه در جلسات رسمی نیز تفاوتهایی ایجاد شد. بنابراین بدیهی است که در موضوع اتباع خارجی نیز شرایط جدیدی به وجود آید. ممکن است برخی رفتارها شاید در آن مقطع کاملاً منصفانه و درست نبوده باشد، اما یک اصل کلی وجود داشت: حفظ نظم و انضباط اجتماعی نیازمند کنترل و مدیریت دقیق بود. این ضرورت هم در قبال شهروندان ایرانی و هم نسبت به اتباع خارجی مطرح بود، البته با اقتضائات متفاوت. پس از آن نیز با انجام رفتوآمدهای دیپلماتیکی که اتفاق افتاد، مقامات افغانستان نسبت به وضعیت آگاه شدند و بخشی قابل توجه خروج اتباع از کشور اتفاق افتاد. البته میشد برخی مدلهای اجرایی را دقیقتر طراحی کرد، اما در مجموع اصلاحاتی نیز در حین اجرا صورت گرفت. آنچه برای ما در مجلس اهمیت دارد، نهادینهسازی این موضوع در قالب قانون است. از گذشته، مجلس شورای اسلامی پیگیر تصویب طرح تشکیل «سازمان ملی اقامت و مهاجرت» بوده است.
حفظ نظم و انضباط اجتماعی نیازمند کنترل و مدیریت دقیق بود. این ضرورت هم در قبال شهروندان ایرانی و هم نسبت به اتباع خارجی مطرح بود
البته نام این طرح در سالهای اخیر چند بار تغییر کرده، اما هدف آن مشخص است؛ یعنی ساماندهی مسئله اتباع خارجی در چارچوب یک قانون جامع و شفاف. در حال حاضر خلأ قانونی در این زمینه وجود دارد و مجلس در حال پیگیری این طرح بهصورت مشترک با دولت و از مسیر کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها است. اگر این قانون نهایی شود، مسیر روشن و ضابطهمند خواهد شد و بسیاری از سوءتفاهمهایی که میان دو کشور و اتباعشان ایجاد میشود، بهطور طبیعی برطرف خواهد شد. ما و مردم افغانستان دو ملت مسلمان و همسایهایم که اشتراکات فراوانی داریم و سرمایههای فرهنگی، دینی و تاریخی ما بسیار بیشتر از موضوعاتی است که بتواند زمینهساز اختلاف میان دو کشور شود.
** یکی دیگر از پرسشهای مطرح در میان افکار عمومی، نوع حمایتی است که جمهوری اسلامی ایران در جریان جنگ اخیر دریافت کرده است. برخی ها معتقدند با توجه به هزینههایی که کشور در زمینه روابط با روسیه متحمل میشود، انتظار دارند نحوه حمایتها شفافتر باشد. بخصوص درباره جنگ روسیه و اوکراین، برخی شهروندان معتقدند ایران در ابتدا ورود درستی به این مسئله نداشت و مردم معتقد بودند روسیه در جریان جنگ اخیرحمایت ملموسی از ایران نشان نداد؛ حتی درباره چین نیز با توجه به جایگاه این کشور و روابط گستردهاش با ایران، انتظار حمایت بیشتری وجود داشت. به عنوان عضو گروه دوستی پارلمانی ایران و چین از شما سوال می کنیم که ارزیابی شما چیست؟ آیا واقعاً کمکی شده؟ مردم ایران انتظار زیادتری داشتد و اینطور برداشت کردند که ایران در این جنگ تنها افتادیم و حمایت خاصی از روسیه و چین دریافت نکرده است...
اجازه بدهید کمی به عقب بازگردیم تا مسئله را دقیقتر واکاوی و بررسی کنم. درباره چین میتوانم نکات روشنتری را بیان کنم. ابتدا باید تأکید کنم که سخن من از سر احساس یا شعاری نیست. نباید فراموش کنیم که امام خمینی(ره) فرمودند: «ما غیر از خدا هیچ نداریم.» رمز ماندگاری و موفقیت انقلاب اسلامی همین باور بوده و هر جا به این اصل تکیه کردهایم، موفق بودهایم و هر زمان غیر این بوده آسیب دیدهایم. این نکتهی نخست است. نکته دوم آن است که مناسبات بینالمللی در حال تغییر بنیادین است.
روابط دو کشور ایران و چین روابطی نیست که در لحظه اتفاق افتاده باشد. این روابط نهتنها آنی و مقطعی نیست، بلکه ریشه در سالها تعامل سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد. مبنای این روابط براساس منافع متقابل و نگاه راهبردی شکل گرفته، نه صرفاً بر پایه اقتضائات یک مقطع زمانی خاص.
ما اکنون شاهد شکلگیری یک پارادایم و چارچوب جدید در نظام جهانی هستیم. شرایط امروز هفت – هشت سال گذشته تفاوت ماهوی دارد؛ دیگر نمیتوان گفت در آینده چنین تغییراتی رخ خواهد داد، بلکه امروز در بطن این تحولات قرار گرفتهایم. برخی از جوانان به درستی میگویند: «اکنون در حساسترین لحظات کتاب های تاریخ معاصر 50 سال بعد هستیم. تحلیل موضوع نباید صرفاً در سطح برداشتهای عمومی یا عوام باشد، یعنی ممکن است ما در فضای رسانهای چیزی بگوییم و اتفاق دیگری صورت بگیرد.از یک سو قرار نیست در شرایط جنگی ما مشت خودمان را باز کنیم. در چنین شرایطی، هر موضع یا اقدام ما میتواند آثار بینالمللی گستردهای به همراه داشته باشد. به عنوان نمونه، ممکن است اظهارنظری رسانهای به ظاهر ساده، در سطح روابط دیپلماتیک پیامدهایی جدی ایجاد کند. از این رو، در سیاست خارجی باید با دقت، تعقل و توازن عمل کرد. از سوی دیگر روابط دو کشور ایران و چین روابطی نیست که در لحظه اتفاق افتاده باشد. این روابط نهتنها آنی و مقطعی نیست، بلکه ریشه در سالها تعامل سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد. مبنای این روابط براساس منافع متقابل و نگاه راهبردی شکل گرفته، نه صرفاً بر پایه اقتضائات یک مقطع زمانی خاص.
**در حوزه روابط اقتصادی و صنعتی ایران با چین، برخی کارشناسان معتقدند ضعف اعتماد متقابل و عدم ثبات در مناسبات، مانع تحقق سرمایهگذاریهای مهم و اجرای پروژههای اقتصادی شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
در مقاطعی، روابط ما با چین به طور عامیانه بخواهم بگویم دچار نوعی عدم استحکام اعتماد شده؛ البته نمیخواهم آن را بیاعتمادی کامل بنامم، اما قطعاً ثبات لازم وجود نداشت. بخشی از علت این وضعیت ناشی از عملکرد و نگاه ما در تهران بود. باید توجه داشت که در مناسبات بینالملل، روابط بده بستانی وجود دارد. به عنوان نمونه روزهای اخیر با یکی از مدیران حوزه صنعت و اعضای گروه دوستی ایران و چین جلسهای مفصل داشتیم. در حوزه خودرو و قطعات، ایران قریب به ۱۱ میلیارد دلار واردات قطعات خودرو از چین دارد. با این حال مدیران صنعتی ما می گفتند که با توجه به شرایط جنگ جذب سرمایهگذاری چینیها با موانعی روبرو هست و این کشورها نگران شرایط منطقهای هستند. من عرض کردم که این موضوع صرفاً یک معامله اقتصادی نیست، بلکه نیازمند تصمیمسازی و پیگیری در سطح سیاسی است. اگر قرار باشد پروژهای اجرا شود، باید مشخص شود که علاوه بر تأمین نیاز بازار، چه عایدی راهبردی و اقتصادی برای کشور ایجاد میکند. متأسفانه در بسیاری از حوزهها، ایدههای مشخص، روشن و قابل ارائه برای حل این چالشها درباره چین وجود ندارد و نوعی رهاشدگی از سمت ما مشاهده میشود. در حوزه نظامی و روابط دوجانبه، کشور ما همواره از گذشته نظم و قاعدهای مشخص داشته است.
** با توجه به اهمیت مناسبات بینالمللی و تحولات منطقهای، برخی تحلیلها بر این تمرکز دارند که ایران باید تمامی نیازهای خود را از کشورهای دیگر تأمین کند. نظر شما در این زمینه چیست؟
اینکه فکر کنیم همه موارد ما باید از جانب کشورهای دیگر تامین شود درست نیست. اینگونه هم نیست که هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده باشد و بهطور کلی همه امور در محافل عمومی یا کوچه و بازار مطرح شده باشد؛ چنین برداشتی غلط است. به عنوان نماینده مردم، تأکید میکنم که آنچه که در حوزه مناسبات بینالمللی و منازعات منطقهای و جهانی وجود دارد این است که بتوانیم تحلیل درستی از موقعیت و دشمن مشترک را در سطح داخلی و خارجی ایجاد کنیم. ضمن احترام به عزیزان در وزارت امور خارجه، در نطق مجلس و کمیسیون، به دوستان گفتم که در نطق هفت دقیقهای در مجلس، بیان کردم: «آقایان با یک منطق درستی، یعنی هیچ.» این جمله من به معنای رد کردن مذاکراتی که در عمان و میان آن جنگ آغاز شده، نیست؛ بلکه با یک منطق درست برای اتمام حجت بینالمللی و داخلی بود. به آقایان گفتم همانطور که شنبهها قرار مذاکره با آمریکاییها داشتید، دوشنبهها هم میشد با چینیها قرار گذاشت. یعنی ما میگوییم کشورهمپیمان، دوست یا بحث تفاهم ۲۵ ساله و...، ولی همه راهحلها را بعضی وقتها در غرب میبینیم. به نظر من، دوشنبهها هم میشد رفت و مطالبات روشن، نه کلیگویی، از طرفهای چینی داشت؛ چیزی که اکنون متأسفانه در دولت نیز یک غفلت جدی نسبت به آن وجود دارد.
** جدا از این موضوع درباره روابط ایران و چین یک پرونده ویژه است، ما یک سفیر در کشور چین داریم که بسیاری از موارد را قاعدتاً باید ایشان پیگیری کند. وقتی آقای رحمانیفضلی به عنوان سفیر ایران در چین معرفی شدند، من در فضای مجازی و سایر فضاها بسیار مشاهده کردم که افرادی که واکنش نسبت به مسائل، انتصابات و اخبار دارند، موضع منفی میگیرند که آیا رحمانی فضلی می تواند با یک کشور مهمی مانند چین تحولی در ارتباطات ما ایجاد کند یا خیر؟ جدا از انتقاداتی که نسبت به انتخاب آقای رحمانیفضلی وجود داشت، نظر خودتان را بدانم. شما آقای رحمانیفضلی را فردی میدانید که بتواند امور ما را با چین پیش ببرد؟
اگر در همان فضای مجازی نگاه کنید، قبل از انتخاب و انتصاب ایشان و همچنین بعد از آن در رسانهها موضعگیری کردهام. تعابیر مشابه این است که میگویید. البته هنوز جنگ 12 روزه اتفاق نیفتاده بود. اکنون که این روزها را نگاه میکنیم، جای گلهگذاری نیست. یک مقامی از کشور در جایگاهی مستقر شده و همه باید به او کمک کنیم تا موفق باشد. اگر مسائل یا نقدهایی وجود داشته، مربوط به قبل بوده و حتماً باید حمایت شود. اگر نقاط قوتی دارد، باید آن را مستحکمتر دنبال کند و اگر نقاط ضعفی هم وجود دارد، باید با کمک دیگران برطرف شود. من با وزیر محترم اقتصاد که رئیس کمیسیون مشترک ایران و چین است، جلسه داشتم. همچنین در قالب گروه دوستی با وزیر صمت و مدیران زیرمجموعه ایشان، جلساتی برگزار شد. در نهایت اگر دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اتفاقات بهتری را رقم بزنیم. اینگونه نیست که درها بسته باشد؛ درها باز است اما هنوز تکلیف ما با خودمان خیلی مشخص نیست.
هماهنگی و تنظیم گفتگو: مهتاب بهرامی آسترکی











