• ترند خبری :
پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ | THU 30 Oct 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-08-0714:26:44
  • دسته‌بندی:سایر
  • خبرگزاری:خبرآنلاین

بیش از هزار آلبوم سند قاجاری که کاخ گلستان اجازه دسترسی نمی‌دهد!


سید علی آل داود: من وقتی مراجعه کردم یکی دو آلبوم را فقط به من نشان دادند و نتوانستم کامل ببینم، اجازه نمی‌دهند که افراد مراجعه کنند و این آلبوم‌ها در اختیار پژوهشگران قرار نمی‌گیرد و خودشان هم فهرست این اسناد را منتشر نمی‌کنند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، طاهره مهری در ایبنا نوشت: مجموعه اسناد حاج میرزا علی قیصریه (اسناد مالی و اوراق مکاتبات تجارتخانه نساجی ریسباف در قم) از کتابخانه علی قیصری به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهدا شد، مراسم رونمایی از این اسناد دوشنبه ۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در سالن نفیس این کتابخانه برگزار شد. در این مراسم رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، منصوره اتحادیه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، علی قیصری، مورخ و جامعه‌شناس ایرانی، سیدعلی آل‌داود، عضو هیأت‌علمی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران سخنرانی کردند.

رسول جعفریان روند شکل‌گیری کتابخانه مرکزی را بازگفت

در ابتدای مراسم رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به ارائه یک گزارش از کتابخانه مرکزی پرداخت و گفت: در ابتدا کتابخانه هر دانشکده دانشگاه تهران مهم‌تر از کتابخانه مرکزی بود. دید در ابتدا این بود که هر کتابخانه‌ای در دانشکده خود تشکیل شود و بعدها فکر تشکیل کتابخانه مرکزی به ذهن‌ها رسیده است.

رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران افزود: سنگِ بنای کتابخانه مرکزی ابتدا با تعداد ۱۳۲۹ نسخه کتاب از مرحوم سیدمحمد مشکات در سال ۱۳۲۸ گذاشته شد. فهرست‌نویسی در این زمان آغاز شد که چندین نفر در فهرست‌نویسی نقش داشتند. تا سال ۱۳۳۳ ظاهرا نشستی و گزارشی هم برگزار می‌شود که در جلد دوم فهرست مشکات با عنوان «تاسیس کتابخانه مرکزی» آمده است. احتمالا این متن توسط دانش‌پژوه نوشته شده است که در چند جا به چاپ رسیده است. از این متن مشخص است که سال ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ تلاش‌ها بیشتر شد. نقشه ساختمان کتابخانه مرکزی از سال ۱۳۴۳ کشیده شد و تا سال ۱۳۵۰ سه طبقه از ساختمان افتتاح شد. تا این زمان بخشی از کتاب‌ها در زیرزمین دانشکده علوم و بخشی دیگر در مسجد قرار داشتند که این اطلاعات در گزارش‌های نوش‌آفرین انصاری آمده است.

جعفریان با بیان این‌که تصور کتابخانه مرکزی براساس نسخ خطی شکل گرفته است، افزود: مجموعه بعدی مجموعه رمضانی در نشریات بود که آن هم فکر تازه‌ای بوده است و سومین بخش به اسناد اختصاص داشت. در این طبقه‌بندی کتاب در مرحله چهارم قرار دارد، در آن زمان این‌گونه فکر می‌کنند که همه دانشجویان به یکسری از کتاب‌ها نیاز دارند و این‌ها باید تهیه شود، تعداد دیگری از این کتاب‌ها نیز در رده کتاب‌های اهدایی بوده است.

رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بیان کرد: امروز که ما این‌جا هستیم ۱۲ هزار و ۶۱ نسخه خطی در کتابخانه مرکزی موجود است. بقیه این‌ها یعنی ۱۷ هزار و ۲۵۸ نسخه از دانشکده‌های دیگر مانند حقوق، پزشکی و… به این‌جا منتقل شده است. اخیرا هم دهخدا و اضافاتی که بعد از انقلاب به‌تدریج اضافه شده است. اوایل بخش اسناد مستقل نبوده است، به همین دلیل اسناد هم در رده نسخ خطی فهرست و شماره دریافت کرده است. بخشی از اسناد فهرست‌نشده باقی مانده بود تا نخستین جلد آن توسط دکتر سوسن اصیلی فهرست و در سال ۱۳۹۴ به چاپ رسید. بقیه مجلدات را هم خانم تقوایی و خانم کرم‌رضایی زیر نظر دکتر سوسن اصیلی فهرست کردند و امروز ۹ جلد فهرست اسناد داریم که ۸ جلد هنوز در دست خانم دکتر اصیلی باقی مانده است. ۴۳۰ رکورد اسناد داریم که داخل آن فولدرهایی است که در ادامه نسخ خطی فهرست می‌شوند.

رسول جعفریان با بیان این‌که جلد ۱۶ فهرست سال ۵۷ به چاپ رسید، جلد ۱۷ و ۱۸ سال ۶۸ چاپ شد، جلد ۱۹ تا ۲۱ نیز به کوشش فریبا افکاری، آقای حکیم و خانم کرم‌رضایی فهرست و از سوی کتابخانه مجلس به چاپ رسید، گفت: علت آن هم این است که کتابخانه مجلس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اجازه انتشار مستقل نداشته است. الان هم اعتراض ما این است که کتابخانه مرکزی خود راسا تصمیم بگیرد و هم‌فکری نیز داشته باشد. دانشکده ادبیات ۵۵۴ نسخه، الهیات ۱۴۶۲ نسخه، آل‌آقا ۲۲۷ نسخه، مجموعه امام‌جمعه کرمان ۴۹۷ نسخه، (برخی مجموعه شخصی است)، حقوق ۶۲۳ نسخه، حکمت ۲۵۵ نسخه و دهخدا ۳۶۲ نسخه آخرین مجموعه‌ای است که تا سال ۹۸ به این‌جا منتقل شد.

رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران افزود: مجموعه بزرگی از اسناد در این‌جا از فرخ‌خان امین‌الدوله، معیرالممالک، نجم‌السلطنه، عبدالغفار تاجر کازرونی، جلال‌الدوله حاکم یزد و همسرش همدم‌السلطنه، خاندان شقاقی و ظهیرالدوله و خاندان غفاری و خاندان مشکی، تاجر اصفهانی موجود است. در این زمینه همتی صورت گرفت و در دوره قبل فهرست اسناد و راهنمایی منتشر شد.

وی بیان کرد: اکنون ۱۳ هزار و ۶۰۰ سند از اسناد کتابخانه مرکزی بر روی سامانه آرین یا آریان قابل دسترسی است. سه هزار و ۵۰۰ نسخه هنوز به صورت آنلاین در دسترس نیست و دو هزار و ۵۰۰ نسخه خطی نیز در سامانه آذرسان که سیستم اصلی کتابداری کتابخانه مرکزی است که در آن‌جا نیز دو هزار و ۵۰۰ نسخه بارگذاری شده است، این نسخه‌ها از بیرون و داخل دانشگاه قابل مطالعه است. در حدود ۶ هزار عکس داریم که بیشتر این عکس‌ها بر روی سیستم آریان قرار دارد که با مبالغ اندکی قابل دانلود است. کتاب‌های چاپ سنگی هنوز اسکن نشده‌اند. ۵۰۰ نقشه فهرست‌نشده و اسکن‌نشده داریم که برای اسکن آن‌ها به اسکنر بزرگ نیاز داریم.

رسول جعفریان در ادامه گفت: ما فیزیک ۱۵۱ هزار پایان‌نامه را در کتابخانه مرکزی داریم. ۱۰۴ هزار پایان‌نامه آنلاین و قابل استفاده است. ۹۴ هزار از پایان‌نامه‌های دانشگاه تهران در نورمگز قرار دارد. مقالات مجلات دست انتشارات است و چند ده‌هزار مقاله است و پیشنهاد ما این است که یک مرکز سامان‌دهی محتوای مجازی دانشگاه تشکیل شود که تا این لحظه این اتفاق نیفتاده است. به‌تازگی چهار هزار پایان‌نامه علوم اجتماعی اسکن شد. کتابخانه مرکزی ۲۲۲ هزار و ۳۳۹ عنوان کتاب چاپی، صدهزار و ۶۷ عنوان لاتین دارد.

وی با اشاره به کتاب‌های کوچک موجود در کتابخانه مرکزی بیان کرد: کتاب‌های شبه‌کتابی کوچک که نه سند هستند و نه تعریف کتاب را دارند، نزدیک به ۳۸ هزار عنوان است. بین سه تا چهار هزار کتاب دیگر داریم که فهرست نشده است.

رسول جعفریان افزود: در این مدت شاهد دو تحول بودیم: اسناد خانم منصوره اتحادیه (نظام مافی) در حال اسکن است و امروز هم دکتر علی قیصری که لطف او به کتابخانه مرکزی مستمر است در مقطعی تعدادی از کتاب‌هایش را به این‌جا و تعدادی دیگر را به قم اهدا کرد. امروز نیز بخشی از مجموعه اسناد خاندان قیصری به کتابخانه مرکزی می‌آید که این اسناد به‌زودی فهرست و اسکن شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

اتحادیه: رسول جعفریان ارزش اسناد را می‌داند

در ادامه منصوره اتحادیه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، گفت: به نظرم جایگاه اسناد خصوصی در تاریخ‌نگاری ما مشخص شده است که این اسناد چه اطلاعات ذی‌قیمتی از تاریخ گذشته به ما می‌دهد و از نظر اقتصادی، اجتماعی و مردم‌شناسی به شناخت ما از تاریخ گذشته کمک می‌کند.

وی با بیان این‌که اسناد خانوادگی البته بسیار متنوع و جذاب هستند، افزود: اسناد خصوصی اغلب سیاسی نیستند ولی در عین حال ممکن است مطالب سیاسی هم داشته باشند. این اسناد خصوصی به جنبه‌هایی از زندگی روزمره می‌پردازند که در اسناد دولتی و رسمی موجود نیست. به عنوان مثال در سال ۱۳۲۲ در کرمانشاه به حاکم می‌نویسند که در خانه حاج احمد تاجر، اول خودش فوت می‌کند، بعد زنش فوت می‌کند، هنوز او را دفن نکرده‌اند که دخترش فوت می‌کند و او را به خاک نسپرده پسرش فوت می‌کند.

منصوره اتحادیه با بیان این‌که نامه‌های زنان در اسناد خصوصی حاوی نکات جالبی است، گفت: زنان با این‌که دستی در سیاست نداشتند اما تبعات آن متوجه آنان بود. من به نکته‌ای در اسناد نظام‌السلطنه برخوردم؛ زمانی که نظام‌السلطنه حاکم فارس بود در شیراز، قشقایی‌ها و بختیاری‌ها شورش می‌کنند. رضاقلی‌خان طرف قشقایی‌ها را می‌گیرد، صمصام‌السلطنه در تهران تهدید می‌کند که من خانه رضاقلی‌خان را غارت می‌کنم، همسر رضاقلی‌خان خیلی ناراحت می‌شود چون جهیزیه دخترش را تهیه کرده بود و می‌ترسید تمام این جهیزیه غارت شود. من در زمان بچگی شنیده بودم و در خانواده می‌گفتند که این جهیزیه را به جای دیگری منتقل کرده بودند، مبادا صمصام‌السلطنه غارت کند. البته اسناد خصوصی در بسیاری از اوقات حاوی مسائل مالی و اقتصادی هم هستند. بسیاری از تجار در خرید ملک و قرض گرفتن از تجار، در جمع‌آوری مالیات دست داشتند. خانواده‌ها سیاهه مخارج‌شان را نگه می‌داشتند. حتی در خانه فرمانفرما میزان نفت مصرفی برای چراغ نفتی را می‌نوشتند. همسر محتشم‌السلطنه مبلغی که به فقیر داده می‌شد را در این سیاهه‌ها نوشته است.

وی افزود: همین‌طور که اشاره شد، اکنون اهمیت اسناد خصوصی آشکار است اما اسناد مالی و تجاری به دلایل خاصی تاکنون در دسترس قرار نگرفته است. مثلا خانواده‌ای که تجارت تریاک می‌کرد، ملاحظه دارد و اسناد را در اختیار محققان قرار نمی‌دهد. البته باید قبول کرد که هنوز اهمیت این اسناد اقتصادی و تجاری شناخته نشده است. باید این‌گونه جلسات ادامه پیدا کند تا این اسناد معرفی شوند و درباره آن‌ها صحبت شود. شاید خانواده‌ها اسنادی را که در اختیار دارند، بیاورند و ارائه بدهند.

منصوره اتحادیه با بیان این‌که چنین چیزی دو بار برای ما در نشر تاریخ اتفاق افتاد، گفت: بعد از این‌که من اسناد تجارتخانه اتحادیه را منتشر کردم، اسناد تجارتخانه صادقی از اردبیل در اختیار ما قرار گرفت. حیف است که این اسناد خانوادگی از دست برود. اقتصاد دوره قاجار خوب شناخته شده نیست و ما بیشتر در مورد تجارت خارجیان می‌دانیم که آن هم بیشتر در مورد اسناد انگلیسی‌هاست که در دسترس است. ارتباط تجار با صرافان نیز به‌خوبی مشخص و شناخته شده نیست. ما اقتصاد دوره قاجار را به‌خوبی نمی‌شناسیم. نه مسائل خانوادگی و نه مسائل سیاسی در اسناد مالی مشاهده نشده است.

وی افزود: دولت با تجار همکاری نمی‌کرد. حاج ابراهیم اتحادیه انحصار توتون و تنباکوی کردستان را برای چند سال از دولت می‌گیرد، اما بعد از چند ماه دولت عوض می‌شود، سیاست تغییر می‌کند و انحصار را لغو می‌کنند. بعد اتحادیه مدت ۱۳ سال با دولت می‌جنگد و دعوا می‌کند برای این‌که حق و حقوقش ضایع شده است، این در حالی است که بعد از سیزده سال برد با هیچ‌کدام نبود.

منصوره اتحادیه در ادامه بیان کرد: مسئله دیگری که بین تجار بسیار زیاد است، مسئله ملک و زمین و مالکیت است. تجاری که پول‌دار می‌شدند، ملک می‌خریدند، قیمت ملک بالا می‌رفت و می‌شد تبدیل کرد. خیلی وقت‌ها رجال به تجار قرض داشتند و در ازای آن قرض، زمین می‌دادند. اتحادیه توانست املاک زیادی را به این وسیله از رجال بگیرد. بخصوص بعد از این‌که تجارت خارجی انحصاری شد در دوره رضاشاه خیلی از تجار به سرمایه‌گذاری در مستغلات شهری روی آوردند و درواقع تغییر شغل دادند. ولی مشکل‌تر از رابطه با دولت رابطه با دولت‌های خارجی بود، زیرا آن‌ها زور می‌گفتند. مثلا وقتی تجار ایرانی شروع به تولید کبریت کردند، کبریت روسی فورا ارزان شد، ولی قدرت تجار و صرافان در همکاری با هم بود. این‌ها خانوادگی کار می‌کردند، رئیس خانواده حرف آخر را می‌زد. مثلا حاج ابراهیم صادقی در اردبیل یکی از پسرانش مسئول دفتر مراغه بود و دیگری دفتر تهران را اداره می‌کرد و دیگری مسئول تجارت خارجی بود.

وی افزود: تجار فقط هم به ارتباط خانوادگی بسنده نمی‌کردند، خیلی وقت‌ها ازدواج می‌کردند و این ازدواج وسیع‌تر می‌شد و به این وسیله با بانک انگلیس رقابت می‌کردند. تجار و صرافان همبستگی داشتند که این همبستگی بسیار اهمیت داشت. این از آن دست مسائلی است که باید توسط خانواده‌های‌شان مورد مطالعه قرار گیرد. برای این‌که تجار و صرافان در زمانی که نیاز بود، بازار را می‌بستند، البته ارتباط آن‌ها با علما هم نزدیک بود و در صورت لزوم به آن‌ها کمک می‌کردند. این قدرت تجار و صرافان با هم بود که توانستند سال‌ها با بانک انگلیس رقابت کنند. بانک انگلیس با این‌که سعی کرد اما نتوانست این‌ها را از میدان به در کند. فقط وقتی که بانک ملی تشکیل شد، صرافان که کار اصلی آن‌ها کار بانکی و بورسی بود، از میدان خارج شدند.

اتحادیه در ادامه گفت: در این مدت کوتاه که من شمه‌ای از این اوضاع اقتصادی گفتم، می‌خواهم نکته‌ای اضافه کنم و آن جالب است که تازه به نظر من رسید؛ بیشتر مورخان ما با زندگی رجال و تجار از طریق خاطرات و نامه‌هایی که از آن‌ها باقی مانده است، آشنا شده‌اند. به عنوان مثال ما داریم خاطرات عمادالسلطنه را به چاپ می‌رسانیم، عمادالسلطنه با این‌که آدم باسوادی است، کتاب می‌نویسد، کتاب ترجمه می‌کند و خیلی مطالعه می‌کند، ولی خودش می‌نویسد که اگر دو روز در خانه می‌ماند، کلافه می‌شد و تمام مدت به مهمانی، دید و بازدید، گردش، سفر، شکار و سواری مشغول بود.

وی افزود: اما آن‌چه که از زندگی تجار به دست می‌آید، این است که آن‌ها همیشه در حال کار بودند، آن‌ها تمام مدت کار می‌کردند. حاج امین‌الضرب با بیشتر کشورهای اروپا دادوستد داشت. پسر حاج ابراهیم صادقی، علی، در بحبوحه انقلاب روسیه در مسکو است و پدرش به او می‌گوید که در آن‌جا بمان. او شرایط مسکو را در نامه‌هایش می‌نویسد که در چه شرایطی و با چه تورمی و چه مشکلاتی در مسکو زندگی می‌کند.

منصوره اتحادیه به نامه‌ای که حاج رحیم اتحادیه به پسرش نوشته است، اشاره کرد و گفت: علی پدر من که می‌خواست به تفریح و گردش برود، حاج رحیم اتحادیه به او می‌گوید:  من کی در عمرم به تفریح و گردش رفتم که تو حالا می‌خواهی بروی؟ حق نداری در غیاب من به مسافرت بروی. خلاصه تجار در شرایط بسیار بد ولی با یک همبستگی خاصی کار می‌کردند که مطالعه نامه‌ها و اسنادشان خیلی ارزشمند است و باید از آقای دکتر علی قیصری خیلی تشکر کرد. او که سال‌ها در این فکر بود که این اسناد را به کجا بسپارد که بالاخره به دانشگاه تهران سپرد و من هم به دنبال ایشان همین کار را کردم. همچنین باید از دکتر رسول جعفریان تشکر کرد. او ارزش این اسناد را می‌داند و از حضار محترم متشکرم و امیدوارم که پژوهش‌های خوبی در آتیه بخصوص در اقتصاد ایران انجام شود. برای این‌که ما شناخت خیلی خوبی از لحاظ اقتصادی داریم اما باز هم کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد. مرحوم دکتر رضوانی روزی به من گفت تا اسناد دوره قاجار در دسترس قرار نگیرد، ما تاریخ قاجار را نخواهیم دانست.

اسناد خانوادگی را به خانه دومم اهدا کردم

در این نشست همچنین علی قیصری گفت: برای من بسیار جای خوش‌وقتی است که امروز در خدمت شما هستم و توفیق دارم مختصری درباره مجموعه نسبتا متنوعی از اسناد تجاری مرحوم حاج میرزا علی قیصریه که به دانشگاه تهران اهدا شده است به عرض شما برسانم و با یاد و نام زنده‌یاد ایرج افشار که خاطره این کتابخانه همیشه برایم با یاد ایشان در پیوند بوده است.

وی با بیان این‌که حاج میرزا علی قیصریه پدربزرگ من بودند، افزود: ولی من هیچ‌گاه ایشان را ندیدم چون قبل از تولد من درگذشته بودند. خود ایشان هم تاجر و هم تاجرزاده بودند. پدرشان حاج احمد قیصریه اصالت خوانساری داشتند که سپس در قیصریه اصفهان مستقر شده بودند و این هر دو عنوان یعنی تاجر خوانساری و تاجر اصفهانی در سرنسخه‌های اولیه و قدیمی حاج احمد نیز به چشم می‌خورد و بعد که از قیصریه اصفهان به بازار تهران نقل‌مکان می‌کنند در تهران همان شهرت قیصریه نیز بر ایشان می‌ماند و به نسل بعد منتقل می‌شود. تا زمان حیات نیز حاج احمد و فرزندش حاج میرزا علی هر دو با هم کار می‌کردند و عنوان تجارتخانه قیصریه شامل هر دو می‌شد (البته در حاشیه عرض کنم که عنوان «جمع‌المال» به طوری‌ که سایر افراد خانواده را نیز شامل شود و تا حدی هم در میان برخی از تجار مرسوم بود را در این مورد خاص نمی‌بینم و صدق نمی‌کند).

علی قیصری درادامه بیان کرد: اسناد اهداشده به دانشگاه تهران در حال حاضر و تا جایی که شمارش و اسکن شده‌اند شامل ده هراز و ۷۶۷ برگ و کلا در ۵۶ پوشه می‌باشند. اسکن این اسناد را که در دو مرحله در تابستان ۱۴۰۳ و مهرماه امسال انجام شد نیز بخشی از مجموعه اهدایی ما به کتابخانه است و در این‌جا باید از مدیریت موسسه ویرایش و پژوهش بهار در قم و کادر فنی آن که اگر اشتباه نکنم سه و یا چهار خانم افغان بودند، سپاس‌گزاری کنم که با دقت بالا این اسناد را اسکن کردند. طی هفته گذشته نیز اسناد بیشتری به کتابخانه منتقل شدند که آن‌ها نیز به لطف و کوشش همکاران کتابخانه در شرف اسکن شدن هستند، و به نظر می‌رسد که این مجموعه تا این‌جا چیزی حدود دوازده هزاز برگ یا قدری بیشتر شود. اما تنوعی که در این اسناد هست به نوع خود هم جالب است و هم مهم.

وی با بیان این‌که از نظر کیفیت تقریبا همه این اسناد ماهیت و کیفیت تجاری و اقتصادی دارند، گفت: بخش عمده‌ای از این‌ها دفاتر حساب هستند که به سبک سیاق و بسیار منظم و بعضا نیز بسیار شکیل نوشته شده‌اند. خود این دفاتر نیز متنوع هستند، بعضی از آن‌ها شامل دخل و خرج‌های روزانه است و بعضی دیگر حساب‌های عمده‌تری را ضبط کرده‌اند. قطع آن‌ها نیز بیشتر به همان اندازه دفاتر حسابداری می‌باشد البته تعداد صفحات در بعضی کمتر و در بعضی بیشتر است. چند دفتر کوچک‌تر نیز در این مجموعه به چشم می‌خورد ولی زیاد نیستند، بیشتر همان دفاتر بزرگ سیاقی می‌باشند که هر یک نیز مانند دفاتر حساب‌نویسی در ادوار بعد تواریخش کاملا مشخص است. البته در این مورد اگر اشتباه نکنم غالبا قمری هستند ولی در سال‌های بعد که از ارقام متعارف استفاده می‌شد تاریخ نیز به شمسی ثبت می‌گردید.

علی قیصری افزود: در نگارش این اسناد نیز کاملا مشخص است که چند نوع منشی که هر یک متخصص در همان سبک و سیاق نگارشی خودش بود این‌ها را می‌نوشتند و همچنین نوع کاغذهایی که برای هر منظوری از آن‌ها استفاده می‌شد موضوع جالب دیگری است که در این مجموعه به چشم می‌خورد.

وی بیان کرد: عمده کارهای تجاری قیصریه نیز دست‌کم در سال‌های اول و تا جایی که از اسناد باقی‌مانده استنباط می‌شود تجارت داخلی هستند، هرچند که در میان اوراق تجارت با عثمانی و روسیه و هند هم دیده می‌شود ولی بیشتر دادوستدها داخلی هستند، و صرف‌نظر از جنبه مالی و ارقام، این‌ها از نظر روابط صنفی و شخصی بین تجار و ثبت اسم و رسم و نحوه ارتباطات میان آن‌ها اطلاعات بسیار باارزشی دارند.

قیصری در ادامه گفت: دسته دیگری از اسناد مربوط می‌شود به اسناد مالکیت؛ بخصوص اسناد متنوع راجع به نحوه تجمیع رقبات و دهات و زمین‌های کشاورزی. بیشتر این رقبات نیز تا حدودی نزدیک به هم بودند و همین کار تجمیع با توجه به پیچیدگی‌های کاملا مرسوم ارثی و املاک مشاعی در مجموع حجم نسبتا بالایی از این اسناد را به خود اختصاص می‌دادند. از این میان من سه و یا چهار ناحیه برایم نسبتا راحت‌تر بودند که تشخیص بدهم، مهم‌ترین‌شان رقباتی بودند در ناحیه ساوه (به ویژه رضاآباد، احمدآباد، انجیلاوند بالا و پایین، هارون‌آباد و…) و پیش از آن نیز احتمالا در ناحیه خورهه در محلات؛ ولی بعد از استقرار در تهران می‌بینیم که در حوزه تهران هم احراز رقبات زراعی نیز جزئی از فعالیت ایشان بود (بخصوص در مورد حاج میرزا علی)  مثلاً رقباتی مانند دولت‌آباد قیصریه در شهرری و یا علی‌آباد قیصریه در قرچک ورامین، و به همین ترتیب که اسناد قدیمی این‌ها نیز کلا در این مجموعه اهدایی موجود است.

وی افزود: بهره دیگری از اسناد که در این مجموعه هست عبارت است از اوراق سهام ازجمله سهام شرکت عمومی، سهام شرکت سهامی کالای ایران و به همین ترتیب. همچنین اسناد مربوط به تاسیس شرکت سهامی ریسباف قم که از حدود سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۴ که تاریخ تاسیس آن بود تا پایان عمر بخش عمده‌ای از فعالیت قیصریه را به خود اختصاص داده بود ( من چند سال پیش شرح کوتاهی درباره مجموعه ریسباف قم به تشویق دوست عزیز دکتر جعفریان نوشتم که در جلد اول کتاب صدسالگی حوزه قم که ایشان تدوین و ویرایش کردند نیز چاپ شد) به موازات ریسباف به تناوب اسناد شرکت‌هایی در زمینه حمل‌ونقل و… را نیز در این مجموعه می‌بینیم.

اما نکته دیگری که دارای اهمیت مختص به خود است راجع می‌شود به بعضی سیاست‌های دولت در زمینه مدیریت اقتصادی (وقتی که داور در زمینه نظام قضایی کارنامه نسبتا موفقی از خود نشان داد ظاهرا رضاشاه به او تکلیف کرد که تصدی وزارت دارایی را نیز تقبل کند) داور اکراه داشت و تا جایی که می‌دانم جدا می‌خواست این سمت را نپذیرد و استدلال او هم بر پایه دو نکته نسبتا بدیهی بود: یکی این‌که او حقوق‌دان بود نه اقتصاددان و نکته دیگر این‌که داور خود را دولت‌مدار یا همان «اتاتیست» می‌دانست در صورتی‌ که بخش خصوصی در ایران آن روز که همان بازار باشد، اساسا بر پایه هنجارها و سلسله مراتب بسیار روشن و دیرپای مالکیت خصوصی قرار داشت (اتفاقی که افتاد این بود که داور شماری از تجار موفق بخصوص آن‌ها که کار صنعتی را هم به تازگی شروع کرده بودند خواست که مدیریت شماری از کارخانجات دولتی را هم تقبل کنند و آن‌ها نیز تمایلی به این کار نداشتند. - البته این موضوع نیازمند پژوهش جداگانه است - ولی همگی نیز به نوعی خود را مجبور می‌دیدند) یکی از آن‌ها قیصریه بود که به موازات کار بازار بعدازظهرها مدیریت چند کارخانه دولتی را بر عهده‌اش گذاشته بودند، البته به خاطر دولتی بودن این کار اسنادی نیز در این مجموعه از آن‌ها نیست به جز معدودی ولی در مجموع این پروژه موفقی نبود و عاقبت خوشی نیز بخصوص برای خود داور نداشت.

قیصری بیان کرد: بروز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به صور گوناگون بر عملکرد تجار اثر گذاشت هرچند که ایران بی‌طرفی اعلان کرده بود. مثلا در فروردین ۱۳۲۲ (آوریل ۱۹۴۳) حاج میرزا علی قیصریه موجودی انبار زیمنس را (که من حدس می‌زنم احتمالا لوازم یدکی ماشین‌آلات و نیز سیم مسی برای توسعه شبکه برق‌رسانی بوده باشد) نقدا از دولت خریداری می‌کند ولی پس از چندین ماه هیچ جنسی تحویل نمی‌گیرد و نامه‌هایش نیز به دولت بی‌جواب می‌ماند - به احتمال قوی نیروهای شوروی این نوع اجناس را سریعا در اختیار گرفته و به جبهه جنگ با آلمان می‌فرستادند و دولت هم درواقع جوابی نداشت که بدهد. در همین ایام نیز آتش‌سوزی وسیعی در دفتر مرکزی تجارتخانه قیصریه در سربازار (یا همان سبزه‌میدان، درست روبه‌روی بانک ملی شعبه بازار) صورت می‌گیرد که آن نیز قطعا تاثیر سنگینی بر حاج میرزا علی داشته است. بسیاری از اسناد جاری تجارتخانه در آن آتش‌سوزی از بین می‌روند و اسنادی که باقی مانده‌اند درواقع به نوعی اسناد بایگانی راکد ایشان بوده‌اند که به منزل آورده شده بودند و در یکی دو زیرزمین منزل قدیمی گذاشته شده بودند و فقراتی هم در یکی دو اتاق در ساختمان اصلی منزل بودند؛ من به نوعی با این‌ها بزرگ شده بودم و البته به جز معدودی هیچ‌گاه حتی آن‌ها را باز هم نکرده بودم تا همین چند سال پیش!

وی در ادامه با بیان این‌که همان‌طور که در بهمن ماه سال گذشته به مناسبت دیگری در همین کتابخانه مرکزی عرض کردم، دانشگاه تهران درواقع برای بنده همیشه حکم خانه دوم را داشته است، گفت: بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ من دانشجوی دانشکده حقوق بودم و اکنون نیز بسیار خوش‌وقتم که این اسناد نیز به خانه دوم‌شان منتقل شده‌اند و اطمینان دارم که به نحو خوبی مورد استفاده و بهره‌برداری پژوهندگان قرار خواهند گرفت و با توجه به تنوعی که دارند می‌توانند زوایای بیشتری از حیات اقتصادی و اجتماعی ایران طی سده گذشته را روشن کنند و سهمی در شناخت بیشتر ما از آن دوره داشته باشند.

آلبوم‌های کاخ گلستان تاریخ قاجار را تغییر می‌دهند

در ادامه این نشست سیدعلی آل داود، عضو هیأت‌علمی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی نیز گفت: اهدای اسناد بخصوص از زمانی که کتابخانه مرکزی رسما تاسیس شد، از سال ۱۳۲۸ به بعد که اول کتاب‌های خطی بود و بعد از احداث این ساختمان که من خودم دانشجوی این‌جا بودم، با استقرار کتاب‌ها در این‌جا و تشویقی که مرحوم استاد ایرج افشار داشت، گروهی از کسانی که اسنادی در اختیار داشتند، اسناد خود را به این‌جا اهدا کردند که این اسناد بر غَنای کتابخانه افزود. به‌تدریج کسانی که با تاریخ‌نگاری و مخصوصا تاریخ‌نگاری دوره قاجار آشنا بودند و به پژوهش علاقه داشتند متوجه اهمیت این اسناد شدند و مطالب و مقالاتی با استفاده از آن‌ها نوشتند. چون مقالات اگر با استفاده از اسناد نوشته شود از اعتبار بیشتری برخوردار است.

سیدعلی آل داود افزود: همان‌طور که می‌دانیم میزان اسناد قبل از قاجار در سازمان اسناد ملی خیلی محدود و کم است؛ ولی اسناد دوره قاجار در این سازمان خیلی زیاد است اما متاسفانه هنوز بخش عمده‌ای از این اسناد شناسایی و منتشر نشده و حتی فهرستی از آن‌ها نیز فراهم نشده است. همان‌گونه که خانم دکتر اتحادیه از قول مرحوم دکتر رضوانی اشاره کرد، تا این اسناد منتشر نشود ما از تاریخ درست و دقیق دوره قاجاریه مطلع نخواهیم شد.

وی بیان کرد: خود من حدود ۲۵ سال پیش برای پیدا کردن اسنادی در مورد امیرکبیر به سازمان اسناد ملی مراجعه کردم، آن‌جا برای اولین بار متوجه شدم که در حدود هزار آلبوم اسنادی وجود دارد که این آلبوم‌ها به دستور ناصرالدین‌شاه فراهم آمده است. در این زمینه ناصرالدین‌شاه دستور داده بود تا اسناد مربوط به دوره قبل از خود و از دوره فتحعلی‌شاه به بعد در آلبوم‌های جداگانه تهیه شود و محمودخان ملک‌الشعراء که به جز شاعری هنرمند نیز بود، این‌ها را در آلبوم‌هایی نفیس دسته‌بندی می‌کرد و بعد در دوره خود ناصرالدین‌شاه این آلبوم‌ها به صورت سال به سال و ماه به ماه مرتب شده است. من در دو سالی که به سازمان اسناد ملی مراجعه کردم، توانستم تقریبا در حدود ۴۰۰ تا از این آلبوم‌ها را فهرست‌نگاری کنم که فهرست آن هم منتشر شده است. در زمانی با استاد ایرج افشار صحبت بود که ایشان هم با همه استادی و ارتباط وسیعی که داشت، از اهمیت و گسترش این تعداد سند در سازمان اسناد بی‌خبر بود.

سیدعلی آل داود در ادامه گفت: اتفاقاتی در سال ۶۳ بین سازمان اسناد و کاخ گلستان افتاد و مشاوره‌هایی صورت گرفت تا اسناد از کاخ گلستان به سازمان اسناد منتقل شود، حدود نیمی از این اسناد منتقل شد که مسئولین کاخ گلستان جلوی این کار را گرفتند. حداقل آن تعداد اسنادی که در سازمان اسناد موجود است، قابل مراجعه است و می‌توان از آن‌ها برای پژوهش استفاده کرد... آن فهرستی که من منتشر کردم مربوط به ۳۱۷ آلبومی است که در سازمان اسناد بود، البته در آن زمان هم مسئولین سازمان اسناد اجازه نمی‌دادند که من وقت کافی برای بررسی این اسناد بگذارم، من هر آلبومی را در ظرف یک هفته تا دو هفته بررسی می‌کردم و مطالب را می‌نوشتم.

وی افزود: به نظر من آلبوم‌هایی که در سازمان اسناد موجود است یکی از مهم‌ترین اسناد است و نیازمند آن است که یک فهرست تفصیلی از این‌ها فراهم شود. تعدادی از این اسناد شاید در کاخ گلستان موجود است که هنوز کسی آن‌ها را ندیده است. من وقتی مراجعه کردم یکی دو آلبوم را فقط به من نشان دادند و نتوانستم کامل ببینم، اجازه نمی‌دهند که افراد مراجعه کنند و این آلبوم‌ها در اختیار پژوهشگران قرار نمی‌گیرد و خودشان هم فهرست این اسناد را منتشر نمی‌کنند.

سیدعلی آل داود در ادامه گفت: به نظر من این روند برای کتاب و مقاله‌ای که در باب تاریخ قاجار نوشته شده و هنوز هم در حال نوشتن است چه به صورت رساله‌های دانشجویی و چه به صورت کتاب‌های مستقلی که نوشته می‌شود، قابل توجه است. تا زمانی که همه آلبوم‌های کاخ گلستان فهرست‌برداری نشود، نمی‌توانیم تاریخ دقیقی درباره دوره قاجار پیدا کنیم.

اسنادی را که در اختیار دارم، به کتابخانه مرکزی اهدا خواهم کرد

وی بیان کرد: مثلا در یکی دو آلبومی که من دیدم، نامه‌های خیلی مهمی از ناصرالدین‌شاه و امیرکبیر موجود است که براساس آن‌ها شخصیت ناصرالدین‌شاه تغییر می‌کند. ناصرالدین‌شاه یک بدنامی در تاریخ دارد که بخشی از کشور را از دست داده است، اما براساس این نامه‌ها و مراجعه دقیق به اسناد سازمان اسناد و کاخ گلستان رگه‌هایی شدید از ملی‌گرایی را در ناصرالدین‌شاه می‌بینیم که در آن زمان با امکانات کم به فکر کارهای بزرگ در کشور بوده است. در آن زمان نه کشور سرمایه زیادی در اختیار داشت و نه نفتی بود بلکه با مالیات دامداری و کشاورزی و امثال این چیزها کارهایی صورت گرفته است. این اسناد نشان می‌دهد که او به فکر ترمیم بناهای باستانی بوده است. از این قبیل اطلاعات در آن اسناد زیاد دیده می‌شود.

سیدعلی آل داود افزود: متاسفانه آن اعتقادی که باید در مورد اهمیت اسناد وجود داشته باشد، در ایران تا امروز وجود نداشته و من فکر می‌کنم که باید ممنون دکتر رسول جعفریان باشیم، او چه در زمانی که در کتابخانه مجلس بود، بسیاری از افراد اسناد خویش را به آن‌جا اهدا کردند و بعد الان که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران حضور دارد نیز چنین است. به نظر من اگر وجود ایشان نبود، حتی ممکن بود که دکتر علی قیصری علاقه‌ای به اهدای اسناد به این‌جا نداشته باشد.

آل داود به عنوان نکته آخر نیز گفت: من نیز در حدود ۱۳۰۰ برگ سند در اختیار دارم که تا زمانی که آقای دکتر جعفریان ریاست کتابخانه را برعهده دارد، آن‌ها را به کتابخانه مرکزی اهدا خواهم کرد.

رسول جعفریان درد پژوهشگران را می‌داند

در ادامه این مراسم داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران با بیان این‌که من از لونی دیگر سخن می‌گویم، گفت: من درددلی را به نمایندگی از همه آن‌هایی که پژوهش می‌کنند، بیان می‌کنم. به نظر من مسئله اصلی این نیست که ما چقدر کتاب و مدرک و سند انبار می‌کنیم، مسئله اصلی این است که چقدر از این اسناد را در خدمت اهل تحقیق قرار می‌دهیم و چقدر می‌توانیم ایده ایجاد کنیم و راه بگشاییم برای این‌که جوانان از این اسناد استفاده کنند و چقدر این اسناد در اختیار جوانان و پژوهشگران امروز قرار می‌گیرد تا از آن‌ها بهره‌برداری کنند.

وی افزود: یکی از سویه‌های درخشان کار دکتر رسول جعفریان همین است، از آن‌جایی که خودش اهل پژوهش است، درد پژوهشگران را می‌داند. او معلم خوبی هم هست. در کلاس‌ها به دانشجویان گفته بود که بروید و در مورد روستاها کار کنید و گزارش این پژوهش را نیز در کانال قرار داد. این‌گونه است که کمک می‌کند دسترسی‌ها بیشتر شود، خدا خیرش بدهد.

۲۵۹

کد خبر 2135497