ترامپ دستور ساخت تسلیحاتهستهای جدید صادر کرد/ جنگهسته ای در راه است؟
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، اعلام ناگهانی و نگرانکننده ترامپ، مبنی بر صدور دستور به وزارت جنگ آمریکا برای ازسرگیری آزمایشهای انفجاری هستهای - اقدامی که برای ۳۳ سال متوقف شده بود - جهان را در آستانه یک دوران جدید و خطرناک قرار داده است که بار دیگر نقش مخرب آمریکایی ها در صلح جهانی را یادآوری کرده است.
این تصمیم که به بهانه برنامههای آزمایش سایر کشورها و مشخصاً روسیه و چین اتخاذ شده، ضمن پایان دادن رسمی دوران کنترل تسلیحات پس از جنگ سرد ، ماشه یک مسابقه تسلیحاتی چندجانبه را میکشد که بسیار بیثباتتر از تقابل دوقطبی قرن بیستم خواهد بود.
در ادامه به تشریح سناریو های هسته ای پیش رو خواهیم پرداخت و تسلیحات در حال ساخت هسته ای آمریکا را بررسی میکنیم:
تخته شدن در کنترل تسلیحات پسا جنگ سرد، دروازه نبرد هسته ای ابرقدرت ها

تصمیم ترامپ برای خروج یکجانبه از توسعه و آزمایش هستهای که از سال ۱۹۹۲ (آزمایش دیوایدر) پابرجا بود، یک فتح باب در توسعه تسلیحات کشتار جمعی در عصر خطرناک فرمانداری هوش مصنوعی است.
ایالات متحده در سه دهه گذشته، میلیاردها دلار را صرف برنامه مدیریت و نظارت بر ذخایر (SSMP) کرده است. این برنامه بر شبیهسازیهای پیشرفته کامپیوتری (در آزمایشگاههایی مانند لس آلاموس و لیورمور) و آزمایشهای زیربحرانی در سایت نوادا متکی بوده است.
این آزمایشها قابلیت اطمینان کلاهکهای موجود در زرادخانه (مانند W88, W76, B83) را بدون رسیدن به انفجار زنجیرهای کامل، تأیید میکردند.
دستور جدید برای ازسرگیری آزمایشهای کامل به وضوح نشان میدهد که پنتاگون دیگر به شبیهسازی برای اهداف خود قانع نیست. این بدان معناست که ایالات متحده در حال حرکت به سمت توسعه طراحیهای کاملاً جدید کلاهک است؛ سلاحهایی که دادههای قبلی برای تأیید عملکرد آنها کافی نیست و نسل جدیدی از کشتار و نابودی به سبک آمریکایی در راه خواهد بود.
بهانههای واهی برای تشدید تنش

ترامپ به دو رقیب اصلی خود اشاره میکند:
روسیه: آزمایش موشک (احتمالاً اشاره به بورِوِستنیک) با پیشرانه هستهای.
چین: ادعای اینکه زرادخانه چین تا ۵ سال آینده قابل مقایسه با آمریکا خواهد بود.
این توجیهات از منظر استراتژیک بسیار ضعیف هستند:
زرادخانه آمریکا، حتی با وجود سیستمهای جدید روسیه، همچنان از نظر تعداد کلاهکهای مستقر و توانایی ضربه دوم برتری مطلق دارد.
چین، با وجود رشد سریع، همچنان سیاست حداقل بازدارندگی را دنبال میکند و زرادخانه آن بسیار کوچک تر از توانایی آمریکا و روسیه است.
بنابراین، این اقدام آمریکا یک اقدام تهاجمی برای بازتعریف هژمونی هستهای خود و کشاندن رقبا به مسابقهای پرهزینه است که جهان را به عصر سیاه جنگ هسته ای دوران جنگ سرد برمیگرداند.
تحلیل فنی، پنتاگون چه سلاحهایی خواهد ساخت؟

با فعال شدن مجدد سایت نوادا، تمرکز از نوسازی و نگهداری که در دولتهای قبلی نیز در جریان بود، به توسعه تغییر مییابد. گزینههای فنی محتمل که نیاز به آزمایش انفجاری دارند عبارتند از:
گزینه اول: کلاهکهای تاکتیکی عملیاتی

خطرناکترین سناریو، توسعه نسل جدید کلاهکهای تاکتیکی با بازده پایین است. دکترین هستهای آمریکا در سالهای اخیر (مانند بازبینی دکترین هستهای ۲۰۱۸) به شدت به سمت انعطافپذیری و گزینههای محدود حرکت کرده است.
هدف: ساخت سلاحهایی که بازده انفجاری آنها بسیار کم (کمتر از ۵ کیلوتن) اما دقیق باشد. تئوری نظامی پشت این سلاحها این است که میتوان از آنها در یک درگیری منطقهای (مثلاً علیه یک پایگاه نظامی یا یک ستون زرهی) بدون آغاز جنگ هستهای تمامعیار استفاده کرد. این مسله به یانکی ها این قابلیت را میدهد به نقاظ مختلف دنیا حمله هسته ای همزمان با کمترین هزینه انجام دهند.
چالش فنی: طراحیهای جدید کلاهکهای مینیاتوری که بتوانند بر روی موشکهای کروز یا بمبهای هدایتشونده نصب شوند، نیازمند اعتبارسنجی از طریق آزمایش واقعی هستند تا از عملکرد دقیق و بازده کنترلشده آنها اطمینان حاصل شود.
پیامد: این سلاحها آستانه هستهای را به شدت کاهش میدهند. آنها خط میان جنگ متعارف و جنگ هستهای را محو میکنند و فرماندهان نظامی را وسوسه میکنند تا در یک بحران، فقط یک ضربه هستهای کوچک را مجاز بدانند؛ اقدامی که به احتمال قریب به یقین به تبادل آتش هستهای کامل منجر خواهد شد.
گزینه دوم: کلاهکهای تخصصی برای سامانههای مافوق صوت

ایالات متحده خود را در رقابت تسلیحات مافوق صوت از روسیه (با سیستم آوانگارد) و چین عقب میبیند. پنتاگون در حال سرمایهگذاری سنگین بر روی برنامههایی مانند (LRHW) و (ARRW) است.
هدف: طراحی کلاهکهایی که نه تنها کوچک و سبک باشند، بلکه بتوانند دما و فشار فوقالعاده زیاد ناشی از ورود مجدد به جو با سرعت بیش از ۵ ماخ را تحمل کنند.
چالش فنی: فیزیک مواد در چنین سرعتهایی پیچیده است. آزمایش انفجاری لازم است تا اطمینان حاصل شود که مکانیزمهای ماشه و هسته پلوتونیومی کلاهک پس از تحمل چنین فشاری، به درستی عمل میکنند.
پیامد: مسلح کردن موشکهای مافوق صوت به کلاهک هستهای، زمان تصمیمگیری برای رهبران جهان را از ۳۰ دقیقه (برای قاره پیما ها) به کمتر از ۱۰ دقیقه کاهش میدهد. این امر خطر محاسبات اشتباه و شلیک بر اساس هشدارهای کاذب را به طور تصاعدی افزایش میدهد.
گزینه سوم: طرحهای نسل چهارم (سلاحهای با پالس الکترومغناطیسی بالا)

گزینه دیگر، دور شدن از انفجارهای مخرب سنتی و تمرکز بر سلاحهای تخصصی است.
هدف: توسعه سلاحهای هستهای که به طور خاص برای تولید پالس الکترومغناطیسی (EMP) بهینه شدهاند. چنین سلاحی میتواند در ارتفاع بالا منفجر شود و بدون ایجاد تلفات انسانی مستقیم، شبکههای برق، ارتباطات و زیرساختهای نظامی یک کشور رقیب را فلج کند.
چالش فنی: به حداکثر رساندن خروجی گاما و به حداقل رساندن بازده انفجاری، نیازمند طراحیهای جدید و پیچیدهای است که در شبیهسازیها قابل اعتماد نیستند.
پیامد: این یک سلاح جنگ زیرساختی است که میتواند در ابتدای یک درگیری برای کور کردن دشمن استفاده شود و مقدمهای برای تهاجم متعارف باشد.
رونق دادن به بازار اسلحه سازان آمریکایی، راز پشت پرده تصمیم گاوچران دیوانه

تصمیم ترامپ را نمیتوان بدون در نظر گرفتن منافع هنگفت مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا تحلیل کرد. برنامههای نوسازی موجود، مانند موشک بالستیک قارهپیمای LGM-35 Sentinel (جایگزین Minuteman III)، بمبافکن B-21 Raider و زیردریاییهای کلاس کلمبیا، خود یک قرارداد تریلیون دلاری برای پیمانکارانی چون نورثروپ گرامن، لاکهید مارتین و جنرال داینامیکس در دهههای آینده است.
ازسرگیری آزمایشها، به معنای تزریق دهها میلیارد دلار بودجه جدید به آزمایشگاههای ملی (لس آلاموس و لیورمور) و آغاز رقابتی جدید برای طراحی و تولید نسل بعدی سلاحهاست.
این دستور، بیش از آنکه یک ضرورت استراتژیک باشد، یک چک سفید برای تاجران و سازندگان تسلیحاتی است که از بازگشت فضای جنگ سرد تغذیه میکنند.
و در انتها، سایه سیاه جنگ اتمی بازمیگردد

فرمان ترامپ، صرفاً یک پست در شبکههای اجتماعی نبود؛ این اعلام رسمی مرگ پیمانهای کنترل تسلیحات و آغاز عصر جدیدی از نظامیگری هستهای بود. با این دستور، ایالات متحده به طور عملی پیمان منع جامع آزمایش هستهای را که خود هرگز تصویب نکرده بود اما به آن پایبند بود، نابود کرد.
واکنش روسیه و چین قابل پیشبینی خواهد بود: آنها چارهای جز تسریع برنامههای خود و ازسرگیری آزمایشهای متقابل نخواهند داشت. هند، پاکستان و کره شمالی نیز این اقدام آمریکا را مجوزی برای توسعه زرادخانههای خود خواهند دید.
ترامپ با این ادعا که به دنبال سطح برابر است، در واقع در حال ساختن جهانی است که در آن هیچکس برابر نیست، بلکه همگان در معرض تهدید دائمی انقراض هستهای قرار دارند.
سایه سیاه جنگ هستهای که گمان میرفت در سال ۱۹۹۲ محو شده بود، اکنون به لطف این سیاستهای تهاجمی، بار دیگر بر سر جهان سنگینی خواهد کرد.











