• ترند خبری :
پنجشنبه ۴ دی ۱۴۰۴ | THU 25 Dec 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-08-1811:23:56
  • دسته‌بندی:اجتماعی
  • خبرگزاری:عصر خبر

سازمان تامین اجتماعی ملک شخصی دولت نیست!


بخش سوم از سلسله‌مقالات بازنشستگان تأمین اجتماعی

بازسازی اعتماد و اصلاح حکمرانی در نظام بازنشستگی تأمین اجتماعی

چکیده

در این نوشتار، با مروری بر دو بخش پیشین که به کرامت انسان و وظیفه دولت در پاسداشت شأن بازنشستگان اختصاص داشت، به بررسی ضرورت بازسازی اعتماد میان بازنشستگان و سازمان تأمین اجتماعی پرداخته می‌شود.

نویسنده با تکیه بر اصول قانون اساسی، سیاست‌های کلی نظام و مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی کار، راهکارهایی برای اصلاح حکمرانی، شفافیت مالی و مشارکت واقعی کانون‌های بازنشستگان در اداره سازمان ارائه می‌دهد.

این مقاله تأکید دارد که توسعه اجتماعی بدون کرامت بازنشستگان و حضور مؤثر آنان در تصمیم‌سازی‌ها، تحقق‌پذیر نخواهد بود.

مقدمه

در دو بخش نخست این مجموعه، بر این اصل بنیادین تأکید شد که توسعه، بدون پاسداشت کرامت انسان و منزلت بازنشستگان، مفهومی ناقص و بی‌روح است.

در بخش اول گفته شد جامعه‌ای که از حافظه تجربی و اخلاقی پیشکسوتان خود غفلت کند، از ریشه‌های انسانی و اخلاقی خویش جدا می‌شود.

در بخش دوم، بر پایه اصل ۲۹ قانون اساسی و سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی، یادآور شدیم که حمایت از بازنشستگان نه لطفی از سوی دولت، بلکه تکلیفی حاکمیتی و قانونی است.

اکنون در بخش سوم، به بخش ساختاری و نهادی موضوع می‌پردازیم: چگونه می‌توان اعتماد میان بازنشستگان و سازمان تأمین اجتماعی را بازسازی کرد، و چه اصلاحاتی در حکمرانی این نهاد ضروری است.

۱. ضرورت بازسازی اعتماد

اعتماد عمومی ستون پایداری هر نظام اجتماعی است.

در سال‌های اخیر، مداخلات دولتی، انتصابات غیرتخصصی و تصمیمات غیرشفاف، فاصله‌ای محسوس میان بازنشستگان و سازمان تأمین اجتماعی پدید آورده است.

این وضعیت برخلاف اصل سه‌جانبه‌گرایی است که در مقاوله‌نامه شماره ۱۰۲ سازمان بین‌المللی کار (ILO) و سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی ابلاغی مقام معظم رهبری در سال ۱۴۰۱ مورد تأکید قرار گرفته است.

به موجب این اصل، اداره صندوق‌ها باید با مشارکت واقعی سه ضلع دولت، کارفرمایان و بیمه‌شدگان صورت گیرد.

بازسازی اعتماد، تنها از مسیر شفافیت، پاسخ‌گویی و مشارکت نهادهای صنفی بازنشستگان ممکن است.

۲. اصلاح حکمرانی و بازگرداندن پاسخ‌گویی

مطابق بند «د» ماده (۲۸) قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، صندوق‌های بیمه‌ای مؤسسات عمومی غیردولتی‌اند و باید از استقلال مالی و اداری برخوردار باشند.

اما نفوذ تصمیمات سیاسی، واگذاری‌های غیرمولد و مدیریت‌های غیرتخصصی، این استقلال را تضعیف کرده است.

اصلاح حکمرانی و بازگرداندن اعتماد، در گرو گام‌های عملی زیر است:

1. ترکیب هیأت‌امنا و مدیران صندوق‌ها باید شفاف و با مشارکت واقعی نمایندگان کانون‌های بازنشستگان و کارگران تعیین گردد.

2. صورت‌های مالی، بودجه و عملکرد شرکت‌های تابعه باید در سامانه‌ای عمومی و قابل دسترس برای بیمه‌شدگان و بازنشستگان منتشر شود.

3. بازوی نظارتی بازنشستگان از طریق کانون‌های استانی و کانون عالی بازنشستگان تأمین اجتماعی کشور به عنوان نهادهای قانونی و منتخب صنفی، تقویت گردد تا نظارت اجتماعی واقعی و مؤثر بر عملکرد سازمان اعمال شود.

چنین اصلاحاتی، ضمن انطباق با بندهای ۱ و ۶ سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی، موجب بازگشت سازمان به رسالت اجتماعی و اخلاقی خود خواهد شد.

۳. عدالت نسلی و تعهد دولت

پایداری نظام بازنشستگی بدون تحقق عدالت نسلی ممکن نیست.

صندوق تأمین اجتماعی، امانت‌دار ذخایر نسل‌های متوالی از کارگران و بیمه‌شدگان است. هرگونه برداشت یا تسویه غیرواقعی بدهی دولت به سازمان، به معنای تضییع حقوق بازنشستگان آینده است.

بر اساس اصل ۵۳ قانون اساسی، کلیه پرداخت‌ها و بدهی‌های دولت باید در بودجه کل کشور منظور گردد.

ازاین‌رو، واگذاری دارایی‌های غیرمولد به عنوان روش تسویه بدهی، فاقد کارایی بلندمدت است.

ضروری است برنامه‌ای شفاف، زمان‌بندی‌شده و تضمین‌شده برای تسویه بدهی دولت تدوین شود؛ برنامه‌ای که بر دارایی‌های سودده، منابع نقدی و اوراق معتبر استوار باشد.

این اقدام، شرط لازم برای پایداری صندوق و بازگرداندن اعتماد میان ذی‌نفعان است.

۴. بازنشستگان؛ از حاشیه‌نشینی تا نقش‌آفرینی

بازنشستگان تنها گروهی مطالبه‌گر نیستند؛ آنان سرمایه‌ای از تجربه، خرد و وجدان کاری جامعه به‌شمار می‌آیند.

سازمان تأمین اجتماعی باید از ظرفیت کانون‌های استانی بازنشستگان و کانون عالی کشور بهره گیرد تا از حاشیه‌نشینی به مشارکت واقعی و تصمیم‌سازی برسند.

 

توانمندسازی این کانون‌ها، ایجاد ارتباط مستقیم و نهادینه با مدیریت ارشد سازمان و حضور مؤثر نمایندگان بازنشستگان در شوراهای تصمیم‌گیر، از الزامات حکمرانی مطلوب است.

این رویکرد، مشارکت را از سطح تشریفاتی به سطح نظارتی و سیاست‌گذاری واقعی ارتقا می‌دهد.

جمع‌بندی

اصلاح حکمرانی در تأمین اجتماعی، مقدمه‌ای است بر بازسازی اعتماد، احیای کرامت و بازگرداندن شأن واقعی بازنشستگان در نظام اجتماعی کشور.

سازمان تأمین اجتماعی باید از مدیریت بنگاه‌محور به سمت مدیریت انسان‌محور و شفاف حرکت کند.

کانون‌های بازنشستگان در استان‌ها و کانون عالی کشور، به عنوان نمایندگان قانونی و اجتماعی میلیون‌ها مستمری‌بگیر، می‌توانند بازوی نظارتی و مشورتی این تحول باشند.

بازنشستگان نه تنها صاحبان حق، بلکه حافظان وجدان و تجربه ملت‌اند؛ و اگر باور و اعتماد دوباره به آنان بازگردد، می‌توانند یکی از ستون‌های اصلی توسعه پایدار کشور باشند.