چرا قلههای کانیمانگا تثبیت نشد؟ روایت یک تصمیم سخت و پ/یامدهای ناگفته
یکی نامه همسرش را به من نشان میداد که در آن نوشته شده بود: صاحبخانه؛ حکم تخلیه را از دادگاه گرفته و اسباب و اثاثیهمان را توی کوچه ریخته. لااقل بیا و تکلیف بچههایت را روشن کن. آن یکی که تازه ازدواج کرده بود و نوعروسش انتظار او را میکشید؛ معالوصف میگفت تا وقتی که فرماندهان بگویند به نیرو نیاز داریم، همینجا میمانم.
به گزارش پایگاه خبری خبرآنلاین، چرا قلههای کانیمانگا تثبیت نشد؟ روایت یک تصمیم سخت و پ/یامدهای ناگفته
منبع خبر : گروه سایر خبرآنلاین










