واقعگرایی در فیلم «سامی» مثل «تفنگ چخوف»
حبیب باوی ساجد به صدای خارج از تصویر درجهت پیش بردن روایت خود تکیه می کند و بااین تکنیک مستند افکار سامی را درتجربه ای روانشناختی واکاوی و آشکار میسازد. سامی زندگیاش را وقف دخترش سعاد میکند، تا جایی که پشت خود و پشت اسبش «وَرده» را تکیهگاهی برای دخترش قرار میدهد تا در مسیرهای گِلی مدرسه روی آن بنشیند تا احساس ضعف و ناتوانی نکند. او و اسبش تبدیل به دو پایی میشوند که سعاد با آنها راه میرود و این گفتار، تصویری بشدت انسانی وشاعرانه در ذهن بیننده میآفریند.











