• ترند خبری :
جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ | FRI 28 Nov 2025
رساینه
  • تاریخ انتشار:1404-09-0716:04:51
  • دسته‌بندی:سیاسی
  • خبرگزاری:مووی مگ

نقد و بررسی فیلم مرد عینکی


در «مرد عینکی»، تازه‌ترین تجربه سینمایی بهرام افشاری در مقام بازیگر و کریم امینی در مقام کارگردان، بار دیگر با همان ترکیبی مواجه هستیم که طی چند سال گذشته در گیشه سینمای ایران موفق ظاهر شده و توانسته آثاری بسیار پرفروش ارائه دهد؛ ترکیبی که از قضا به‌دلیل همین موفقیت اقتصادی، توقعات عمومی را بالا برده اما در عمل غالباً خروجی‌هایی به‌وجود آورده که از نظر کیفیت هنری در سطح پایینی قرار داشته‌اند. «مرد عینکی» نیز دقیقاً در امتداد همین روند ساخته شده؛ فیلمی که از یک‌سو تلاش می‌کند خود را از قالب بسته و آپارتمانی آثار پیشین این گروه دور کند و با درگیر کردن مؤلفه‌هایی چون لوکیشن‌های متنوع، عناصر تکنولوژیک و موقعیت‌های اکشن، رنگ و بویی تازه به خود بدهد، اما از سوی دیگر زیر بار ضعف‌های اساسی فیلمنامه و ساختاری فرو می‌ریزد که اجازه نمی‌دهد این تجربه متفاوت به نتیجه مطلوبی برسد.

روایت فیلم درباره شخصی به نام «حلیم» است که بر اثر یک اشتباه هویتی، به‌عنوان یک عامل مهم خارجی شناخته می‌شود و هر کسی که او را می‌بیند تصور می‌کند تحویل دادنش به یک نهاد امنیتی بین‌المللی می‌تواند برایش سودی هنگفت به همراه داشته باشد. این ایده در ظاهر ساده اما پربازده، می‌توانست به‌عنوان یک موتور محرک جذاب برای ایجاد موقعیت‌های کمیک، تنش‌های کنایی و حتی لحظات اکشن پرتحرک عمل کند. اما کیفیت نهایی فیلم نشان می‌دهد که تیم سازنده هم در پرداخت داستان و هم در خلق موقعیت‌ها تنها به استفاده سطحی از این ایده بسنده کرده و هیچ‌گاه موفق نشده‌اند پتانسیل آن را در یک مسیر روایی منسجم و هوشمندانه به کار بگیرند.

مرد عینکی

با این حال نمی‌توان انکار کرد که «مرد عینکی» نسبت به برخی آثار قبلی این ترکیب، یک گام ظاهری رو به جلو برداشته است. نخستین نکته مثبت، خروج فیلم از فضای بسته و محدود آپارتمانی است؛ فیلمساز تلاش کرده تا از لوکیشن‌های متنوعی بهره ببرد و جغرافیای روایی قصه را گسترده کند. حضور صحنه‌هایی در کشورهای مختلف، حرکت میان چند شهر، استفاده از فضاهای باز و حتی افزودن صحنه‌هایی در دریا، همگی نشان می‌دهد که فیلمساز دست‌کم به دنبال گریز از رکود بصری معمول بوده است. هرچند نمی‌توان ادعا کرد که این تنوع لوکیشن‌ها به‌لحاظ زیبایی‌شناسی یا انسجام فضاسازی به نقطه ‌قابل‌توجهی رسیده، اما نفس تلاش برای گسترش ابعاد تصویری فیلم، قابل‌ستایش است.

نکته مثبت دیگر در «مرد عینکی» تلاش فیلم برای ورود به قلمرو اکشن است؛ ژانری که سال‌هاست در سینمای ایران یا به‌صورت نمایشی کاریکاتورگونه به تصویر کشیده شده، یا آن‌قدر ضعیف اجرا شده که معمولاً در حد چند حرکت ساده و بی‌اثر باقی مانده است. در بخش پایانی فیلم یک سکانس اکشن نسبتاً مفصل وجود دارد که هرچند با استانداردهای جهانی فاصله‌ای بسیار دارد، اما در مقیاس سینمای ایران و خصوصاً در مقایسه با آثار پیشین سازندگان، یک گام کوچک اما مهم به شمار می‌آید. فیلمساز این بار واقعاً تلاش کرده اکشن خلق کند، نه اینکه صرفاً با چند حرکت سطحی یا نماهای اغراق‌آمیز، ژست ساخت اکشن بگیرد. اهمیت این تلاش نه در نتیجه، بلکه در جسارت آغاز چنین تجربه‌ای در سینمای امروز ایران است.

مرد عینکی

اما همین تلاش‌های قابل احترام، زیر سایه یک ضعف بنیادین از بین می‌رود: فیلمنامه. «مرد عینکی» در سطح نگارش، دچار همان آفتی است که بخش قابل‌توجهی از کمدی‌های سال‌های اخیر ایران به آن گرفتار شده‌اند. شخصیت‌ها فاقد هویت، فاقد جزئیات رفتاری، فاقد انگیزه و فاقد حداقل‌های شخصیت‌پردازی هستند. روال منطقی روایت از میانه فیلم به بعد کاملاً از هم می‌پاشد و قصه وارد مسیری می‌شود که هیچ توجیه علت و معلولی ندارد. اتفاقات بیشتر به‌واسطه خواست فیلمساز رخ می‌دهند تا ضرورت درام، و مسیر حرکت داستان نیز نه بر پایه منطق درونی، بلکه بر اساس نیاز آنی به خلق شوخی یا ایجاد یک موقعیت جدید شکل می‌گیرد.

بخش عمده کمدی فیلم متکی بر حضور بهرام افشاری است؛ بازیگری توانا، خوش‌ریتم و دارای توانایی مناسب در خلق موقعیت‌های کمیک. افشاری بارها ثابت کرده که می‌تواند در چارچوب یک موقعیت تعریف‌شده، شخصیت را با انرژی و دقت اجرا کند و فضای کمدی را شکل دهد. اما وقتی کل فیلم بر پایه شوخی‌های کلامی او بنا می‌شود و ساختار موقعیتی لازم برای خلق طنز وجود ندارد، توانایی‌های او نیز ناگزیر محدود می‌ماند. یکی دو شوخی کلامی در فیلم می‌گیرد و واقعاً خنده‌دار می‌شود، اما تبدیل کردن این نوع شوخی‌ها به ستون اصلی فیلم، باعث تکرار، فرسودگی و پایین آمدن کیفیت کلی اثر شده است. فیلم‌نامه‌نویس حتی نتوانسته از ایده محوری اشتباه هویتی موقعیت‌سازی کند و به جای آن، شخصیت را در لوکیشن‌های مختلف می‌چرخاند تا دوباره به یک نقطه مشابه برای اجرای یک شوخی کلامی بازگردد.

مرد عینکی

این ضعف در نگارش باعث می‌شود که شخصیت‌ها بیشتر نقش تیپ‌هایی مقطعی داشته باشند تا عناصر مؤثر در پیشبرد روایت. هیچ‌یک از افراد پیرامون قهرمان قصه به اندازه‌ای پرداخت نشده‌اند که بتوانند دراماتیک باشند. آن‌ها صرفاً ابزاری هستند برای آنکه موقعیت‌ها یکی‌یکی شکل بگیرد، بدون اینکه توانایی ایجاد کشش یا تعلیق داشته باشند. حتی روابط میان شخصیت‌ها نیز بدل به چند لحظه پراکنده شده که پیوندی میانشان وجود ندارد.

«مرد عینکی» تلاش می‌کند یک قدم از چارچوب معمول آثار کمدی پرفروش فاصله بگیرد و به سمت تجربه‌های جدیدتر حرکت کند. اما فقدان تفکر دراماتیک و عدم تسلط بر اصول نگارش و روایت سبب شده که حتی همان نقاط مثبت محدود نیز نتوانند فیلم را از سقوط نجات دهند. نتیجه اثری است که ظرفیت بالقوه‌ای برای سرگرمی داشت، اما در نهایت به فیلمی تقلیل یافته که تنها به مدد بازی پرانرژی بهرام افشاری و تلاش قابل‌احترام برای خلق یک سکانس اکشن، قابل تحمل باقی می‌ماند.

نقد ویدئویی فیلم «مرد عینکی» را در ادامه ببینید: 

در نهایت «مرد عینکی» را می‌توان نمونه‌ای دانست از سینمایی که در سطح تولید، میل به توسعه دارد اما در بنیان نگارش، هنوز گرفتار ضعف‌های عمیق است. ترکیب افشاری و امینی دوباره توانسته در گیشه موفق شود، اما این بار هم از نظر هنری نتوانسته فیلمی قابل دفاع خلق کند. فیلم اگرچه ایده‌ای جذاب دارد، لوکیشن‌هایش متنوع‌تر از گذشته است و یک تلاش ابتدایی برای ورود به اکشن انجام شده، اما در ساختار دراماتیک، فاقد انسجام، شخصیت‌پردازی و منطق روایی است. همین ضعف‌ها سبب شده که «مرد عینکی» در بهترین حالت صرفاً تجربه‌ای پرهیاهو اما کم‌مایه باشد.

نوشته نقد و بررسی فیلم مرد عینکی اولین بار در مووی مگ . پدیدار شد.