ساغر عزیزی: شوهرم جورابش را در دهانم کرد و از من اعتراف گرفت
یک روز شوهرم وقتی به خانه آمد بلافاصله یک سیلی زد توی صورتم. من تا جیغ زدم او جوراب هایش را درآورد و کرد در دهان من و دست های من را از پشت بست و من مجبور شدم روی زمین بنشینم و او می خواست از من اعتراف بگیرد.











