دخترکشی در زاهدان؛ وقتی حرف مردم جان میگیرد
گزارش شرق از قتل «نسیبه تفکری براهویی» که 28 مرداد ماه به دست پدرش کشته شد؛ در گفتوگو با اقوام نزدیک او را بخوانید.
هوای داغ آخر مرداد ماه زاهدان، از همان صبح، روی خانههای حاشیه جاده قدیم سنگینی میکرد. نسیبهی 20 ساله که پسر یک و نیم سالهاش چشمبهراهش بود، پیش از ظهر پا به خانه پدری گذاشت؛ خانهای که در آن قد کشیده بود و همیشه پناه بود. شاید برای همین بود حالا که زمانه به خیالش سخت گرفته بود، راه کج کرده بود سمت خانه پدری- مادری. مادر و خواهرش در حیاط بودند بودند و نسیبه و پدر گرم بگو مگو. یک لحظه اما صدای گلوله سکوت محله را شکست. ساعت سه و نیم روز سهشنبه، 28 مرداد، نسیبه باشلیک پدر، ناباورانه روی زمین افتاد و چند دقیقه بعد روز تبدار و کشیدهی اواخر مرداد، برایش به شب نرسید.
صبح روز بعد، تن بیجان و جوان نسیبه روی دوش مردان آشنا در کوچهها چرخید و صدای گریه زنان قبیله با باد داغ در کوچههای زاهدان تابید. به ظهر نرسیده بود که تن مجروح زن جوان در گورستان شهر آرام گرفت و آب از آب جهان تکان نخورد.